ضرورت بازگشت به سهروردی؛ اندیشمندی که هنوز برای امروز حرف دارد
در راستای پاسداشت مفاخر علمی و فلسفی ایران، بزرگداشت شهابالدین یحیی سهروردی، معروف به شیخ اشراق با حضور چهرههای برجسته حوزه فلسفه، عرفان و تمدن اسلامی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی، در این برنامه، علیاصغر محمدخانی مدیر اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، سیدمصطفی محقق داماد رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم، دکتر حسین واله رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران و اکبر ثبوت پژوهشگر تمدن اسلامی، به ایراد سخنرانی پرداختند. دبیری این رویداد را علی اوجبی، پژوهشگر فلسفه اسلامی بر عهده داشت.
گزارش وضعیت سهروردیپژوهی؛ ۱۴۲۰۰ نسخه در ۱۶ ماه؛ ۹ اثر را زنان نوشتند
علیاصغر محمدخانی، پژوهشگر و سردبیر سابق نشریه کتاب ماه ادبیات و فلسفه، در این نشست گزارشی از کارنامه سهروردیپژوهی در یک سال و چهار ماه گذشته ارائه داد و گفت: طی ۱۶ ماه گذشته، ۳۱ عنوان کتاب از سهروردی یا درباره سهروردی چاپ شده است؛ این آثار شامل تصحیح، ترجمه و نیز کتابهایی هستند که ممکن است در اصل پایاننامههایی بودهاند که پس از بازنگری به صورت کتاب منتشر شدهاند. بخشی از این کتابها چاپ اول و بخشی دیگر تجدید چاپ هستند.
وی افزود: مجموعه شمارگان این ۳۱ عنوان، ۱۴۲۰۰ نسخه بوده است؛ یعنی در مجموع طی ۱۶ ماه، ۱۴۲۰۰ نسخه از آثار مرتبط با سهروردی در ایران منتشر شده است.
محمدخانی با اشاره به مطالعه تطبیقی که روی پنج شاعر بزرگ ایران انجام داده، ادامه داد: من درباره خیام، فردوسی، سعدی، مولوی و حافظ طی پنج سال پژوهش کردم و دیدم که درباره این پنج شاعر، سالانه حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار نسخه کتاب منتشر میشود، در حالیکه آمار سهروردی تنها ۱۴۲۰۰ نسخه در ۱۶ ماه است.
وی با اشاره به اینکه از میان ۳۱ عنوان منتشرشده، ۲۱ عنوان چاپ اول هستند، اظهار داشت: متاسفانه بیشتر این کتابها حتی توسط اهل فلسفه هم دیده نشدهاند؛ نه پخش خوبی داشتهاند و نه تبلیغ مناسبی برای آنها انجام شده است. چهار کتاب از این مجموعه به مقایسه زیباییشناسی عشق و محبت میان سهروردی، ابنسینا و ملاصدرا اختصاص دارد. همچنین، نویسندگان ۹ اثر از این ۳۱ عنوان، زنان هستند.
این پژوهشگر همچنین افزود: حوزه علمیه قم نیز اخیرا توجه بیشتری به سهروردی نشان داده است. در حالیکه پیش از این، درباره او کار جدی صورت نمیگرفت، اکنون یکی از بهترین سهروردیشناسان ما آقای سید یدالله یزدانپناه از حوزه علمیه قم است که واقعا عمیق و دقیق روی آثار سهروردی کار کرده است.
محمدخانی با اشاره به جایگاه بینالمللی سهروردی، پیشنهادی ارائه داد و گفت: پیشنهاد میکنم که موسسه حکمت سهروردی و پژوهشگران این حوزه، در دهه آینده سمینارهای مشترکی با فیلسوفان و عارفانی از دیگر کشورها که شباهت فکری با سهروردی دارند، برگزار کنند.
وی افزود: این گزارش، کارنامه سهروردیپژوهی ما در سال گذشته بود و باید با تاسف گفت که این کتابها در هیچ کتابفروشیای دیده نمیشوند. باید کاری کرد که مردم این آثار را بخوانند. بهنظر من، در شرایط کنونی ایران، سهروردی بیش از دیگر فیلسوفان خواهان دارد؛ بهدلیل شرایط فکری خاص، ارجاعاتش به ایران باستان، نگاه عرفانیاش، داستانهایی که بیان کرده و موارد دیگر. ما میتوانیم سهروردی را هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی در میان مخاطبان برجستهتر کنیم.
نظام فلسفی سهروردی؛ پلی برای پاسخ به پرسشهای امروز
سیدمصطفی محقق داماد، عضو هیات امنای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران نیز در ادامه این نشست با اشاره به مهجور ماندن آثار سهروردی گفت: تمام تقصیر اینکه سهروردی در سبد مطالعه مردم نیست، به گردن معلمها، نویسندگان و استادان این رشته است که بهنظر من وظایف خود را آنطور که باید، انجام ندادهاند. ببینید، فقیه با زندگی روزمره مردم سروکار دارد؛ اینکه چگونه دست بشوید، صورت را بشوید، نماز بخواند، روزه بگیرد؛ یعنی با زندگی مردم عجین است. اما استادان فلسفه، فلسفه را سر سفره مردم نیاوردهاند تا برایشان ملموس باشد.
وی با طرح این پرسش که آیا نظام فلسفی سهروردی یا ملاصدرا واقعا یک نظام فلسفی است یا خیر، ادامه داد: اگر چنین نظامی وجود دارد، باید بتواند به مسائل و پرسشهای روز پاسخ دهد. اگر نتواند، دیگر نظام فلسفی محسوب نمیشود و صاحب آن نیز فیلسوف نیست. ما باید کاری کنیم که از دل اصول اولیه فلسفه سهروردی، راهحلهایی برای مشکلات امروز استخراج شود.
محقق داماد یکی از مهمترین ابتکارات سهروردی را طرح وجود جهانی غیر از عالم ماده و عقل، بهنام عالم «مثال» یا «خیال منفصل» دانست و توضیح داد: تا پیش از سهروردی، تخیل یا خیال به معنای عالم حس و عالم واهمه و ذهن انسان در نظر گرفته میشد؛ همان چیزی که در شعر و ذهن و حس ما یافت میشود. اما سهروردی گفت این «خیال» یک مرتبه ذهنی است که در ما وجود دارد، اما یک عالم دیگر هم هست که واقعا وجود دارد، ماده ندارد، بلکه عالمی مستقل به نام «عالم خیال منفصل» است که در شریعت از آن با عنوان «عالم برزخ» یاد میشود.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی اضافه کرد: سهروردی معتقد بود میتوان با عالم مثال ارتباط برقرار کرد و با آن کار کرد. مثلا زمانی که کسی فوت میکند، روح او که موجودی مجرد است، به کجا میرود؟ بسیاری معتقد بودند که از بین میرود. فارابی گفته بود تناسخ اتفاق میافتد. ملاصدرا، چون عالم مثال را درک نکرده بود، میگفت روح به عالمی دیگر میرود. اما جناب سهروردی دریچهای دیگر گشود و گفت میتوان با عالم مثال و ملکوت در ارتباط بود.
وی ادامه داد: اگر کسی بتواند این دیدگاه را بهخوبی بیان و سادهسازی کند، بسیاری از مسائل مانند معجزه، کرامت، وحی، نبوت و امامت قابل توضیح خواهند شد.
محقق داماد افزود: یکی دیگر از دستاوردهای سهروردی، ارائه نظریهای در زمینه «تشکیک در وجود» است. تمام عرفان حول دو موضوع میچرخد؛ وحدت وجود و تشکیک در وجود.
رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم در ادامه به قرآن اشاره کرد و گفت: در قرآن آمده که اقوام پیامبران پیشین، پرسشی داشتند که هیچکدام از انبیا نتوانستند به آن پاسخ دهند. هفت پیامبر در قرآن هستند که قومشان از آنها پرسیدند و نتوانستند جواب دهند. از هود، لوط و دیگران سئوال شد که شما چگونه صدای خدا را شنیدید و ما نشنیدیم؟ پرسش این بود: «إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا»؛ یعنی شما هم مثل ما هستید، چگونه پیامبر شدید و ما نشدیم؟ این سئوال در سراسر قرآن آمده و فقط پیامبر اسلام پاسخی برای آن دارد. سهروردی بهخوبی این مسئله را درک کرد و از دل قرآن، تاملی فلسفی و برهانی استخراج کرد که جان خود را بر سر آن نهاد. سهروردی میگوید: خدا بخیل نیست، در را نبسته است؛ در باز است و هر کسی میتواند در همین دنیا به لقای خداوند برسد. او هرگز قصد نداشت بگوید که نبوت پایان نیافته یا پیامبر جدیدی خواهد آمد. اما قاضی محکمه حلب رسما او را متهم کرد به اینکه گفته است پیامبر اسلام خاتم نیست و باز هم ممکن است پیامبری دیگر بیاید.
محقق داماد در پایان تاکید کرد: ما باید کاری کنیم که اگر این فیلسوف پاسخی برای مشکلات امروز دارد، اساتید این فن آن را استخراج کرده و به زبان امروز بیان کنند. اگر نمیتواند، پس نظام فلسفی نیست. اما اگر میتواند، بیایید این را بگویید تا نسل جدید ما بدانند که این فیلسوفانِ پرافتخار، دقیقا چه میگویند و چه میراثی برای ما بهجا گذاشتهاند.
بصیرتهای فلسفی سهروردی؛ از نقد مشاء تا بنیانگذاری نگاهی نو به معنا
حسین واله، استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی در این نشست به جنبههای فلسفی سهروردی اشاره کرد و گفت: در ذهنیت عمومی، سهروردی فیلسوف و عارف بسیار برجستهای است که دارای مکتب فلسفی خاصی است و بهصراحت اعلام میکند که «من حکمت ایران قدیم را احیا کردهام». بهعنوان فیلسوفی بسیار بزرگ و دقیق، نکته مهمی درباره او قابلذکر است و آن اینکه اگرچه در مسیر تعقل و تامل و راه گذشتگان گام برمیدارد، اما بصیرتهای فلسفی او تفاوت اساسی با گذشتگان پیدا کرده است. این تفاوت ممکن است علل مختلفی داشته باشد؛ شاید نظریه «انباشتپذیری معرفت بشر» بتواند این اتفاق را توضیح دهد.
وی به رد پای بصیرتهای فلسفی سهروردی اشاره کرد و گفت: بسیاری از مباحث فلسفی مهمی که امروزه رواج دارد، عمدتا در تحلیلی از آرای سهروردی قابل ردیابی است. اهمیت چنین رویکردی در آن است که میتوان پیوستگی اندیشه فلسفی را مشاهده کرد؛ با آنکه سخنان جدیدی بیان شدهاند، اما این سخنان تازه، ریشههایی در گذشته دارند. در نتیجه، گویی نوعی تداوم در اندیشه فلسفی وجود دارد، هرچند ممکن است در مقاطعی، موضوعبندیها تفاوت کرده باشند.
واله به نمونههایی از این ردپا در زبانشناسی، معرفتشناسی و متافیزیک اشاره کرد و افزود: سهروردی در حوزه فلسفه زبان، منطق و متافیزیک، آرای بسیار مهمی دارد. او از جمله فیلسوفانی است که متافیزیک را دوباره احیا کرد. نظریهای که در باب معنا ارائه داده، بسیار قابل توجه است و بسیاری از مشکلات فلسفه زبان را حل میکند. بر اساس این نظریه، برای اینکه کلمات برای ما معنا داشته باشند، باید اطلاعاتی درباره آنها داشته باشیم، اما این اطلاعات لزوما شامل دانستن ویژگیهای شیئی که کلمه به آن ارجاع میدهد نیست. این دیدگاه بسیار نوآورانه است، بهویژه در پاسخ به جریان فلسفی قرن بیستم که معنا را مبتنی بر اطلاعات میدانستند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: در آرای سهروردی، افزون بر ابتکارهایی که در نقد فلسفه مشاء و تاسیس مکتب فلسفی خود بهکار برده، نظریه معنای او نیز قابل توجه است. او بنیانی برای توجه به این موضوع در آثار خود نهاده است. همگان میدانند «انسان» به چه معناست، گرچه بر سر ویژگیهای انسان اختلافنظرهای فراوانی وجود دارد؛ اینکه آیا انسان موجودی مجرد است یا غیرمجرد، فانی است یا خالد. با این حال، همه میفهمند وقتی درباره «انسان» سخن میگوییم، منظور چیست. این بدان معناست که برای معنادار بودن کلمه «انسان»، دانستن ویژگیهای تمام افراد انسانی ضروری نیست. حتی اگر اشتباهی در تصور ویژگیها داشته باشیم، آسیبی به معنای واژه وارد نمیشود. نتیجه این نگاه آن است که باید میان «قلمرو معنای کلمات» و «قلمرو معرفت ما به جهان» تفکیک قائل شویم. این نکته اصلی بسیار مهمی است که پیامدهای ارزشمندی در فلسفه، کلام و حتی در اصول فقه دارد.
واله با بیان اینکه یکی دیگر از ابتکارات بزرگ فلسفه سهروردی این است که برخلاف گذشتگان، ذهن انسان را در آگاهی از جهان، منفعل نمیداند؛ بلکه ذهن را فعال میداند، تصریح کرد: او معتقد است ما واقعیت را صرفا آنگونه که هست، بدون دخالت ذهنی، درک نمیکنیم. بلکه ساختار ذهنی ما بر نحوه مواجههمان با واقعیت تاثیر میگذارد. بنابراین حقیقت، مفهومی است که بخشی از آن تحت تاثیر ساختار ذهنی ما شکل میگیرد. رد پای این دیدگاه را میتوان در آرای سهروردی یافت. این، نکتهای متافیزیکی است که با وجود جنجالبرانگیز بودن، بسیار پراهمیت است و سزاوار است که فیلسوفان معاصر، بهویژه در ایران، بر آن تمرکز کنند.
وی اضافه کرد: سهروردی، بنیانی جدید در فهم عالم بنا نهاد که تفاوت اساسی با سنت فلسفی یونان داشت. یکی از نقدهای اساسی او به فلسفه مشاء آن است که فیلسوفان مشایی به هیولا و صورت معتقد بودند. اما سهروردی این دیدگاه را اشتباه میدانست و معتقد بود که در عالم، آنچه واقعا وجود دارد، تقاطعهایی از مجموعهای ویژگیهاست که این ویژگیها، وقتی با هم جمع میشوند، دستهای از موجودات را از سایرین متمایز میکنند. این ویژگیها نیز میتوانند دچار تحول و دگرگونی شوند.
رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران در پایان گفت: سهروردی در ۳۸ سالگی به شهادت رسید. عمر بسیار کوتاهی داشت، اما در این زمان اندک، به مباحث مهمی در فلسفه پرداخت، نقدی اساسی به فلسفه مشاء وارد کرد و مکتبی تازه بنیان نهاد. در همین مکتب، بصیرتهایی درباره موضوعاتی وجود دارد که شاید در آن زمان اهمیت آنها فهمیده نمیشد. سهروردی فیلسوفی نبود که تنها در برههای از تاریخ بدرخشد و سپس خاموش شود؛ بلکه اندیشمندی است که کشفهایی کرده و نکاتی بیان کرده که اگر امروز وقت صرف مطالعه آثار او شود، میتوان پاسخ بسیاری از پرسشهای مهم امروز را در آنها یافت.
شیخ اشراق؛ شهید اندیشه و قربانی آزادی تفکر
اکبر ثبوت، پژوهشگر تمدن اسلامی آخرین سخنران این همایش بود. او سخنان خود را اینگونه آغاز کرد و گفت: من از تمام سخنان سهروردی، قیام او در نظرم جالب آمده که در اینجا مطرح کنم؛ پیامی از او برای مردمان عصر خودش، قرون بعد، امروز ما و همه فرداهای ما. مدعیان، از سخنان او اینگونه برداشت کردند که پس، خاتمیت وجود ندارد و بعد از پیامبر اسلام باید منتظر پیامبران دیگری باشیم و چنین القا کردند که خودش ادعای پیامبری میکند. با این سوءاستفادهها از سهروردی، او به صف حکیمان شهید میپیوندد. حلاج، که سهروردی او را از اسلاف فکری خود میشمارد، نمونه دیگری از این شهیدان است.
وی ادامه داد: آزادی تفکر در عالم اسلام که در دوره سامانیان به اوج خود رسیده بود و به ظهور بزرگانی همچون ابنسینا، محمد بن زکریا، ابوریحان و دیگران انجامید؛ با تسلط محمود غزنوی، دوران سرکوب اندیشه آغاز شد. طبیعی است که همراه با سرکوب فکر، انحطاط علم، تمدن، فلسفه و دیگر عرصهها نیز شکل میگیرد.
این استاد تاریخ و پژوهشگر تمدن اسلامی تاکید کرد: شاید بتوان گفت که سهروردی، شهید نوعی رازگشایی است؛ همانگونه که بارها و بارها خود اعلام کرده بود که رازگشایی و پرده از چهره راز برداشتن، سرانجامی جز قربانی شدن ندارد. در کنار همه اینها، سهروردی پروندههای مختلفی داشته است؛ یکی از آنها، دخالت در امور حکومتی و سیاست است. با توجه به نظریاتی که در باب سیاست و حکومت داشت، بسیاری از پژوهشگران آثار و سرگذشت او معتقدند که اگر قتل شیخ اشراق تنها ناشی از اعتقادات و نظریات سیاسیاش نبوده، بیشک این اعتقادات یکی از عوامل مهم در این ماجرا بوده است.
ثبوت در پایان سروده ای از دکتر شفیعی کدکنی درباره سهروردی را قرائت کرد.