نمایشگاه مجازی «زنان نامی سرزمین من» 4

آینه‌دار لاله‌ها

بزرگداشت سیمین‌دخت وحیدی

 

زندگی‌نامه

سـیمین‌دخت وحیدی در اسفند ماه 1312 در جهرم به دنیا آمد. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همانجا گذراند و دیپلم ادبی گرفت. آخرین مدرک تحصیل وی معادل کارشناسی ادبیات می‌باشد. علاقه او به شعر به سال ۱۳۲۹ باز می‌گردد. سیمین‌دخت وحیدی در ۲۵ سالگی اولین کتاب داستان خود را منتشر کرد. او داستانی با عنوان لاله‌های داغدار نوشت، اما توسط ساواک توقیف شد.

شعرهای وی پس از پیروزی انقلاب تاکنون به صورت پراکنده در بیشـتر نشریات کشور و جُنگ‌ها و مجموعه شعرهای مختلف گردآوری شـده و انتشـار یافته اسـت. وی قبل از انقلاب فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی بسـیاری داشت و بارها توسط ساواك مورد تعقیب قرار گرفت. به همین دلیل به مدت پانزده سال قلم را زمین گذاشت و در چاپ اعلامیه‌های امام خمینی (ره) فعالیت‌های خود را ادامه داد. از آغاز دفاع مقدس، بارها برای شعرخوانی به جبهه شتافت و همراه و همگام با جمعی دیگر از شاعران انقلاب در خطرناک‌ترین مناطق جنگی و نزدیک‌ترین خطوط مقدم جبهه با دشمن، حضور می‌یافت و به شعرخوانی می‌پرداخت. وی در طول دو دهۀ (1370-1360) از جمله فعال‌ترین شاعران زن در عرصۀ دفاع مقدس بوده است. او تاکنون در بسـیاری از شـب‌های شـعر دفاع و مقاومت، مناسبت‌های ویژه و همایش‌های سراسری شعر دفاع مقدس حضـوری فعال داشـته اسـت. شعرهای وی عمدتا در قالب کلاسیک بوده و بیشتر غزل است. وی مدتی به تشکیل انجمن شعر ویژه زنان شاعر همت گماشت و جلسات هفتگی انجمن را در منزل مسـکونی خویش اداره و سـرپرستی کرد. او علاوه بر شاعری نقاشی هم می‌کند. سیمین‌دخت وحیدی دارای 5 فرزند است.

مسئولیت‌ها و فعالیت‌های اجتماعی

سیمین‌دخت وحیدی در طول فعالیت خود دارای مسئولیت‌های گوناگون و فراوانی بوده که از آن جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

همکاری با صـدای جمهوری اسـلامی ایران از اولین شـب پیروزی انقلاب اسـلامی، نویسندگی برنامه‌های مختلف رادیویی به ویژه برنامۀ خانواده که خود از دســت‌اندرکاران تشــکیل‌دهنده آن برنامه بوده است، همکاری با حوزه هنری، آموزش شعر برای دانش‌آموزان مستعد آموزش و پرورش در اردوهای تابسـتانی، مسئول آموزش مکاتبه‌ای اصول و قواعد شعر برای نوجوانان و جوانان کشور، سردبیری نشریه کوثر، همکـاری بـا بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس به عنوان داور در چندین مرحله از انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس، همکاری با تبلیغات جبهه و جنگ سپاه پاسداران در گردآوری، تصحیح شــعر و ثبت خاطرات رزمندگان شــهید، تدریس تاریخ ادبیات و اصـول و قواعد شــعر در کانون‌های ادبی پردیس و شهید مفتح و اردوهای تربیتی جوانان و دانشجویان و دانشگاه تربیت معلم و تأسیس خیریه غدیر برای کمک به تهیه جیهزیه برای نو عروسان.

شعر

در عرصۀ شعر و شاعری سیمین‌دخت از شاعران کلاسیک محسوب می‌شود. عمده اشعار او غزل است، البته در قالب‌هایی چون مثنوی، چهارپاره، رباعی، دوبیتی، شعر نو و سپید نیز شعر سروده است. از محاسن شعری او به ویژه غزلیاتش می‌توان به حسن مطلع اشاره داشت که خواننده را به خواندن شعرش تشویق می‌کند. او به خاطر برخورداری از نازك‌اندیشی‌ها و ظرافت‌ها، بن‌مایه‌های قوی عاطفی و غنایی در برخی ابیات، پایان‌بندی‌های مناسب و... از ظرفیت خوبی برای نقد و بررسی برخوردار است. پس زمینه و اسلوب شعری او متأثر از سبک هندی به ویژه بیدل دهلوی است. شعر او اگرچه به لحاظ صوری و زبانی از سادگی و روانی برخوردار است، اما در پس پرده همین روانی و سادگی است که می‌کوشد اندیشه‌های والا، انقلابی، مذهبی، آیینی، ملی و دغدغه‌های خاص خود را که گاهی شکل اعتراض و گاهی حالت نوستالژیک به خود می‌گیرد، برای مخاطب خود بازگو کند. او با اندیشه‌ای سرشار از امید، به جنگ یأس‌ها و تیرگی‌ها می‌رود و در واژه‌های انتخابی همه غزل‌هایش ایمان و اعتقاد به نور به خوبی دیده می‌شود. به عنوان نمونه در شعر زیر:

 

نمونه اشعار

انتظار

فردا که خواب‌ها همه تعبیر می‌شود

این نورها در آینه تکثیر می‌شود

در من بپاش پرتو آن صبح جاودان

صبح صداقتی که فراگیر می‌شود

تعریف کن برای من از رویش بهار

شعر خزان مخوان که دلم پیر می‌شود

آبی‌ترین ترانه که خواندم برای صبح

دیدم کلام عشق تو تفسیر می‌شود

آیی اگر به کوچه ما ای بهار سبز

پاییز در حضور تو تبخیر می‌شود

چشمم در انتظار تو بر راه مانده است

ای عشق ماندگار بیا دیر می‌شود

 

(پنجم مرداد 1374)

 

شهیدِ جوان

هلا ای به خون خفته همسنگر من

شهید جوان غنچه پرپر من

چو اختر زدی بال بر بام گردون

رهیدی از این شام بی اختر من

به خورشید عشقت که در سینه دارم

به مهرت که بر سر بود افسر من

که خون تو را نیز با خون بشویم

به خون ار بغلطد همه پیکر من

تو آن مهر تابان عالم فروزی

که روشن شد از مهر تو گوهر من

تو هرگز نمُردی، که جاوید مانی

به فریاد تاریخ و در باور من

ز خون تو صد خرمن لاله روید

به دامان این خاک گل پرور من

تو رفتی و بر قلب سنگین دشمن

شرار افکند شعله خنجر من

 

(1361)

 

تیرِ نگاه

این روزها که پنجره‌ها روبروی ماست

دارم یقین که تیر نگاهت به سوی ماست

از کهکشان نام شما تا زمین چه قدر

طول زمان بال زدن٬‌ تا به کوی ماست؟

آیا دگر قبول نگاه شما شود

آن انتظار سبز که در آرزوی ماست؟

حق را همیشه در پس یک پرده می‌برند

کشته شدن به راه شما٬‌ آبروی ماست

حالا که ما به راه درستی رسیده‌ایم

زخم هزار ناله نی در گلوی ماست

دیگر نگاه خویش به ساغر نیفکنید

امشب شراب عشق شما در سبوی ماست

 

مرده‌ام یا زنده‌ام؟

بحث من این است: آیا مرده‌ام یا زنده‌ام؟

خسته از این خواب و رویا مرده‌ام یا زنده‌ام؟

شک ندارم زندگانی٬‌ معنی گسترده‌ای ست

من در این محدوده٬‌ آیا مرده‌ام یا زنده‌ام؟

حیرت من در پس تردیدها گم می‌شود

ای کبوترهای دنیا٬‌ مرده‌ام یا زنده‌ام؟!

در هجوم باد و آتش٬‌ دست و پایی می‌زنم

وای ازین سرما و گرما مرده‌ام یا زنده‌ام؟!

در کنار این عطش٬‌ خاموش می‌جوشم٬‌ بگو

با من ای آب گوارا٬‌ مرده‌ام یا زنده‌ام؟!

در حصار منجلابی از تمام دردها

می‌زنم فریاد: آیا مرده‌ام یا زنده‌ام؟!

در کجاهای زمین٬‌ غم را تنفس می‌کنم؟

کی شود از غم٬‌ رها یا مرده‌ام یا زنده‌ام؟

در پریشانگاه غربت٬‌ در بلای بی‌کسی

غرق در خویشم خدایا٬‌ مرده‌ام یا زنده‌ام؟!

شکوه‌هایم مثل باران٬‌ اشکهایم مثل رود

رفته‌ام در خواب دریا مرده‌ام یا زنده‌ام؟

چشم من٬‌ ناموس ایمان است٬‌ معذورم بدار

ناگزیر از این تماشا مرده‌ام یا زنده‌ام؟

من نهنگی خشمگینم در هجوم موجها

شعر توفانم سراپا٬‌ مرده‌ام یا زنده‌ام؟

با تمام نفرت از این کوچه‌های بی‌خدا

می‌روم سرشار و پویا٬‌ مرده‌ام یا زنده‌ام؟

 

سرود توحید

از چشم تَرَش لاله امید شکفت

از سینه او خوشه خورشید شکفت

آن دم که نماز عشق می خواند، ز شوق

از حنجره اش سرود توحید شکفت

 

تماشا کن!

جوشیدن درد را روایت کردند

میدان نبرد را روایت کردند

با رفتن زیر تیغ در قربانگاه

جان دادن مرد را روایت کردند

 

نمونه نثر

شب‌های بی‌پنجره

من در متن لحظه‌ها متولد می‌شوم و هم‌زمان در لحظه‌ها می‌میرم. مرگی آرام و آهسته٬ مرگی که هرگز آن را حس نمی‌کنم و تولدی که هیچ وقت برایش جشن نمی‌گیرم.

امشب حجم هوا ابری است و من از بی‌حوصلگی آسمان رنج می‌برم٬‌ و پیوسته از پیاله چشمان انتظار باده اضطراب می‌نوشم. امشب یکی از شب‌های بی‌چکامه و بی‌تکلم است٬‌ آیا کسی پنجره صبح را برایم خواهد گشود و خبر از نسبت دلم با آینه را خواهد گرفت و دستی مهربان از آن سوترها به اینجا می‌آید تا آبی به این کوزه‌های تهی از آب بریزد!‌ آیا کسی بر این دریچه‌های عریان نگاهی می‌افکند تا میخک و آفتاب را به چشمان سکوت‌زده‌ش

آثار

1.هور: مجموعه شعر (1346). انتشارات آسیا (این کتاب در زمره رکوردهای کتابخانه ملی نیست)ان تعارف کند!‌ یا ابیاتی ساده‌تر از بلوغ صبح را در گوش این کوچه‌های افسرده زمزمه‌گر شود؟!

 

2. یک آسمان شقایق: گزینه شعر جنگ (1374). تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری.

3. حس میکنم زندگی را... (1375). ت‍ه‍ران‌: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌.

4. موج‌های بی‌قرار (1375). تهران: نشر حدیث.

5.گ‍زی‍ده‌ ادب‍ی‍ات‌ م‍ع‍اص‍ر: م‍ج‍م‍وع‍ه‌ ش‍ع‍ر (1378). تهران: کتاب نیستان.

6.گ‍زی‍ده‌ ادب‍ی‍ات‌ م‍ع‍اص‍ر: نثر ادبی (1380). تهران: کتاب نیستان.

7.هشـت فصـل سرخ و سبز (1381). تهران: برگ زیتون.

8.غنچه‌ها در آینه (1383). ت‍ه‍ران‌: س‍پ‍اه‌ پ‍اس‍داران‌ ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌ ن‍ی‍روی‌ م‍ق‍اوم‍ت‌ ب‍س‍ی‍ج‌، رواب‍ط ع‍م‍وم‍ی‌ و ان‍ت‍ش‍ارات‌.

9.این قوم ناگهان: مجموعه شعر (1384). ت‍ه‍ران‌: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌، س‍وره‌ م‍ه‍ر.

10.به درک عشق رسیدن (1386). تهران: موسسه نمایشگاه‌‌های فرهنگی ایران، نشر تکا.

11.دستان اشراقی (1386). تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج.

12.ترانه‌ی صبح «شعر انتظار» (1388). تهران: موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران، نشر تکا.

13.شناسنامه باران (1388). تهران: موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران، نشر تکا.

14.دیوان اشعار (1389). تهران: انجمن قلم ایران.

 

کتاب‌هایی که به کوشش سیمین دخت وحیدی به چاپ رسیده‌اند:

1.در قاب گلها (۱۳۶۸). تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری.‏

2.از نگاه آینه‌ها (1377). تهران: ب‍ن‍ی‍اد ح‍ف‍ظ آث‍ار و ارزش‌ه‍ای‌ دف‍اع‌ م‍ق‍دس‌، م‍دی‍ری‍ت‌ ان‍ت‍ش‍ارات‌ و ادب‍ی‍ات‌.

3.شـعر جوان: مجموعه اشعار زنان معاصر (1375). تهران: نشر حدیث.

4.چشم بیمار‌: مجموعه شعر در مورد امام (1368). ب‍ه‌ک‍وش‍ش‌ ع‍ب‍اس‌ ب‍رات‍ی‌ پ‍ور، م‍ح‍م‍دع‍ل‍ی‌ م‍ردان‍ی‌، س‍ی‍م‍ی‍ن‌دخ‍ت‌ وح‍ی‍دی‌، ت‍ه‍ران‌: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌‏‏.‏

 

صفحاتی از کتاب اوراق پریشان (این کتاب هیچگاه چاپ نشد وفقط یک نسخه از آن در آرشیو ملی ایران موجود است)

کتاب اوراق پریشان، اثر سیمین‌دخت وحیدی، ص عنوان، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران

کتاب اوراق پریشان، اثر سیمین‌دخت وحیدی، ص شناسنامه، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران

کتاب اوراق پریشان، اثر سیمین‌دخت وحیدی، ص1، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران

کتاب اوراق پریشان، اثر سیمین‌دخت وحیدی، ص 78، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران

کتاب اوراق پریشان، اثر سیمین‌دخت وحیدی، ص 80، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران

کتاب اوراق پریشان، اثر سیمین‌دخت وحیدی، ص 81، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران

کتاب اوراق پریشان، اثر سیمین‌دخت وحیدی، ص 82، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران

کتاب اوراق پریشان، اثر سیمین‌دخت وحیدی، ص 83، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران

 

اشعاری با دستخط سیمین‌دخت وحیدی

شعرخوانی سیمین دخت وحیدی در محضر رهبر انقلاب