در برنامه نمایش و نقد و بررسی فیلم دفترچه خاطرات مطرح شد:

کتاب و کلمه برای به تصویر کشیدن مفاهیم عالی هنر، جلوتر از سینماست


تاریخ انتشار: ۱۴۰۲/۸/۲۷ - ۱۱:۴۷:۰
آخرین تاریخ بروزرسانی: ۱۴۰۲/۸/۲۷ - ۱۳:۱۹:۲۸
کتاب و کلمه برای به تصویر کشیدن مفاهیم عالی هنر، جلوتر از سینماست
نمایش و نقد و بررسی فیلم دفترچه خاطرات در سالن قلم مرکز همایش‏های بین‏المللی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پس از نمایش فیلم دفترچه خاطرات، حمیدرضا قادری پزشک، منتقد سینما و فعال رسانه‌‏ای به تحلیل و بررسی این فیلم پرداخت.

فاصله زیادی بین نظر تماشاگران عادی و منتقدین سینما وجود دارد

قادری با بیان اینکه دفترچه خاطرات فیلمی عامه پسند است که هواداران بسیاری در میان تماشاگران عادی دارد، گفت: این فیلم در میان فیلم‏‌های تاریخ‌‏ساز جهان، جایگاهی ندارد و فاصله معناداری میان محبوبیت این فیلم در بین تماشاگران عادی، یعنی اصلی‏‌ترین سرمایه‏‌های هر کار فرهنگی و هنری، و افرادی که تاریخ سینما را می‌‏نویسند، وجود دارد.

این فعال رسانه‏‌ای طرح این پرسش که علت این فاصله آیا نازل بودن سلیقه تماشاگران عادی است و یا تفرعن و غرور ناشی از علم‌‏زدگی منتقدین سینما، این فاصله را خطای هیچ‏کدام از این دو طیف ندانست و گفت: اساسا فیلم‏‌هایی از این جنس که به موضوع «عشق» می‏‌پردازد، معمولا مورد اقبال همه است. از سویی منتقدین هم خطا نمی‏‌کنند چون آنها خود را متعهد به چیزی به نام هنر می‌‏دانند. هنر، به معنای یک فعالیت انسانی معنادار که باید بر روی احساس مخاطب کار کند و لحظه‏‌ای مخاطب را از دنیای درون خود بیرون بکشد و او را در همه ابعاد بالا ببرد. از این منظر فیلم دفترچه خاطرات، مصرف‏‌کننده‏‌ی سطحیِ تمام ملاک‏‌های سینمایی و ادبی است و از دید منتقدین در یک سطح بالاتر می‏‌توان فیلم‌‏هایی دید که که با مفهوم عشق و فقدان ساخته شده‏‌اند و اثرات بهتری دارند.

وی به بیان پیشینه فیلم و کارگردان آن پرداخت و گفت: فیلم از کتابی با همین نام ساخته شده؛ کتابی که در سال 1996 توسط یک امریکایی از طبقه کارگر، ظرف مدت شش ماه نوشته شد و تا دو سال پرفروش‌‏ترین کتاب امریکا بود. نویسنده‏‌ای که به دهه‏‌ای از امریکا علاقه‏‌مند است که یک معصومیت از دید آنها در امریکا وجود داشت: خانواده‏‌ها پرجمعیت بودند، هسته مرکزی خانواده‏‌ها پدر و مادر بودند، کلیسا رونق داشته، طبقه کارگر تلاش بسیار زیادی می‏‌کرده، امریکا به دلیل رها کردن اروپا از شر نازی‌‏ها برتری اخلاقی داشته و موسیقی و سینما و فضای کلی کشور حول طبیعت بوده؛  در واقع دهه‌‏ای شبیه دهه 60 ما ایرانی‏‌ها. شش سال بعد هم یعنی در سال 2004 فیلم این کتاب ساخته می‏‌شود.

قادری گفت: کارگردان این فیلم بخشی از زندگی شخصی خود را به تصویر کشیده است و خانم پیری که در نقش الی بازی می‌‏کند و در انتهای فیلم می‏میرد، در واقع مادر واقعی کارگردان فیلم است و هنوز در قید حیات است. پدر کارگردان نیز، یکی از بزرگترین کارگردانان مهاجر هالیود است و آلبوم عکسی که در انتهای فیلم توسط دوک ورق زده می‏‌شود، در واقع آلبوم خانوادگی کارگردان فیلم است.  

 

کتاب در بیان مفاهیم عالی هنر از فیلم جلوتر است

در ادامه حمیدرضا قادری به مقایسه متن و تصویر پرداخت و گفت: کتاب از فیلم بسیار بهتر است. در کتاب قدرت قلم نویسنده به مراتب فراتر از توان تصویرگری کارگردان است. یک زمانی سینما سیاه و سفید بود. کارگردانی که فیلم سیاه و سفید می‏‌ساخت، انسان‏‌های اطرافش را رنگی می‏‌دید. لذا باید فاصل بین رنگ آدم‏‌ها و فیلم سیاه و سفید را با خلاقیت و البته به سختی پر می‏‌کرد. به عنوان مثال برای به تصویر کشیدن عشق در نگاه اول، کارگردان، فیلمبردار و نورپرداز باید برای دنیای سیاه و سفید، از بازیگری خوش چهره و خوش اندام استفاده کنند و تلاش کنند عشق را به تصویر بکشند.

 

کلمه قادر به تصویرکشیدن پرسپکتیو نیست

قادری با اذعان به اینکه گاهی تصویر قدرت بالاتری از ادبیات دارد و در برخی سکانس‏‌ها این تصویر است که از کتاب جلو افتاده، گفت: هر فرم هنری یک روزی به بن‌‏بست ذاتی خود می‌‏رسد و هنر بعدی از آن بن‌‏بست کار خود را شروع می‏‌کند. به عنوان مثال یک زمان نقاشی‏‌های رئال مانند نقاشی‌های کمال‌‏الملک با جزئیات کامل کشیده می‌‏شد. اما با آمدن دوربین عکاسی و ثبت جزئیات، نیاز به نقاشی رئال فروکش کرد و اگر فردی نقاشی رئال می‏‌کشید، صرفا برای نشان دادن قدرت هنری خود بود. اینجاست که منتقدین هنر می‏گویند ما در هر فرم هنری باید به دنبال روح هنر باشیم.

این منتقد سینما و فعال رسانه‌‏ای معتقد است هر فرم هنری یک سری محدودیت‏‌ها و یکسری امکانات دارد و ادبیات به عنوان یکی از قدیمی‏‌ترین جلوه‏‌های هنر، با تمام وسعت و گستردگی خود، اما یک نقطه بن‌‏بست دارد که سینما از آن محدودیت، کار خود را شروع می‏‌کند: در سینما نمایی داریم به نام لانگ شات که همزمان چندین مفهوم در آن دیده می‌‏شود. این کار با کلمات قابل به تصویر کشیدن نیست. و یا پرسپکتیو در قاب سینمایی بسیار معنا دارد. هیچ داستان‌‏نویس بزرگی از داستایفسکی تا جمالزاده، نمی‏تواند با کلمه پرسپکتیو در بیاورد. چون پرسپکتیو یک مسئله تصویری است و قابل مشاهده است و کلمه این قابلیت را ندارد.

در پایان قادری برگزاری نمایش و نقد فیلم در کتابخانه ملی را بسیار خلاقانه توصیف کرد و اظهار امیدواری کرد که برگزاری برنامه نقد فیلم ‏های اقتباسی و صحبت پیرامون کتاب‏ های آن، در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران استمرار داشته باشد.