در پنجمین نشست روزنامه نگار در زوم مطرح شد:خبرنگاران مثل بازیکنان فوتبال ارزش گذاری می شوند
مدیر مسئوول روزنامه عصر مردم معتقد است: در دنیای امروز خبرنگاران مثل بازیکنان فوتبال ارزش گذازی می شوند و آنها هستند که مشخص می کنند جامعه را به کدام سو ببرند.
به گزارش روابط عمومی مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس،پنجمین نشست روزنامه نگار در زوم در حالی در سالن اندیشگاه این مرکز برگزار شد،که منتقدین اصلی این نشست نقدشان را به صورت یاداشت ارائه دادند اما محمد عسلی مدیر مسئوول روزنامه عصر مردم و سیروس رومی پژوهشگر حوزه مطبوعات فارس در سخنان کوتاهی به بررسی بیش از سه دهه فعالیت امین عطایی پرداختند.
سیروس رومی از مهمترین ایرادات وارد بر یک روزنامه نگار تغییر دائم رسانه خود دانست و گفت:روزنامه نگار اگر بر یک مسیر حرکت کند و در یک رسانه با چارچوب فکری مشخصی قلم بزند،بی گمان قلمش تاثیر گذار خواهد بود اما متاسفانه امین عطایی مرتب از این رسانه به رسانه دیگر کوچ می کرد.
وی گزارش های امین عطایی را به شعر تشبیه کرد و گفت:گزارش های امین عطایی موجز و رنگی از شعر داشت.او در عین حال تیتر تعیین می کرد و گاهی نقد می نوشت معتقدم این پراکنده کاری او را از هدف اصلی اش دور می کرد.
وی با اشاره به سابقه عطایی در صفحه آرایی و گرافیک روزنامه گفت:او کارش را با صفحه آرایی آغاز کرد و در گرافیک روزنامه آرامش نداشت به طوری که 3 یا 4 بار لوگو روزنامه را تغییر داد در صورتی که لوگو هویت روزنامه است.
رومی با بیان اینکه عطایی همیشه دنبال نوآوری و تجربه کردن بود گفت:عطایی در طراحی صفحات روزنامه خیلی خوب کار می کرد و ذوق و سلیقه به خرج می داد و معتقدم بهترین صفحه آرایی نشریات ادبی متعلق به اوست.
محمد عسلی مدیر مسئوول روزنامه عصر مردم نیز در این نشست گفت:واکاوی علت عقب ماندگی روزنامه های فارس نشان می دهد که همه بار جریان های سیاسی ،اقتصادی،فرهنگی و بعضا ادبی روزنامه ها نباید بر دوش مدیران روزنامه باشد.
وی گفت:اگر در یک ارزیابی میدانی از مردم سئوال کنی کدام روزنامه را می شناسی اسامی مختلفی از روزنامه ها را می شنوی اما اگر از همان ها سئوال کنی کدام خبرنگار را می شناسی احتمالا هیچ خبرنگاری را نمی شناسد،در حالی که در دنیای امروز خبرنگاران مثل بازیکنان فوتبال ارزش گذازی می شوند و آنها هستند که مشخص می کنند جامعه را به کدام سو ببرند.
این روزنامه نگار معتقد است: بیشترین خواننده صفحات روزنامه را صفحه حوادث تشکیل می دهد در حالی که صفحه حوادث کاملا تشویش اذهان عمومی است!
وی با دفاع از عملکرد روزنامه های شیراز گفت : در ارزیابی وزارت فرهنگ و ارشاد از روزنامه ها از بین بیش از یکصد روزنامه دو روزنامه خبر جنوب و عصر مردم رتبه های 24 و 35 را در اخایار دارند که این نشان می دهد حوزه روزنامه نگاری فارس در جایگاه نسبتا مطلوبی قرار دارد و این دو روزنامه از بسیاری از روزنامه های کشوری بالاتر است.
عسلی با اشاره به سابقه روزنامه نگاری امین عطایی گفت:عطایی به آن گروه از روزنامه نگاران تعلق دارد که نباید خیلی به او میدان بدهی،وگرنه روزنامه ات تعطیل می شود!
مدیر مسئوول روزنامه عصر مردم تاکید کرد: هیچوقت اعتقاد ندارم که روزنامه نگار خوب روزنامه نگاری است که در زندان است! و یا روزنامه نگاری که زندان نرفته روزنامه نگار بدی است!اتفاقا گاهی اوقات ممکن است روزنامه نگاری که کارش را خوب بلد نیست زندان می افتد
علی محمد پشوتن، سردبیر خبرگزاری ایسنا فارس ضمن بیان مطالبی در خصوص فعالیت های امين عطائي چنین مطرح نمود که، نياز به نقد و بررسي، موضوعي است كه هيچگاه در مورد هيچ فرد يا سازماني، به نقطه پايان نميرسد، قطعا نقد نه به معناي ذكر مصيبت در خصوص معايب افراد، كه بيان ديدگاهها و نظرهايي است در مورد عملكرد يك فرد تاثيرگذار، كه فرد تا زماني كه تاثيري در يك عرصه نداشته باشد، قابل نقد نخواهد بود.
اما امين عطائي،
اگرچه با آقاي عطائي در روزنامه عصر آشنا شدم، از پشت پنجره كوچكي كه روي در يك اتاق، ايجاد شده بود تا بچهها مطالبشان را از آن مسير به اتاق تايپ و صفحه آرائي بدهند.
اما شناخت امين عطائي، سالهاي بيشتري از يك سال و اندي نياز داشت. بنابراين او را بيشتر با حضورش در روزنامه نيمنگاه شناختم.
روزنامه نيمنگاه، سومين يا به روايتي چهارمين روزنامه در استان فارس بود كه روي پيشخوان دكههاي مطبوعاتي قرار گرفت.
آمدن اين روزنامه به عرصه، آنهم در سالهاي انتهايي دهه هفتاد كه پيش از اين هم گفتهام، دوران طلائي روزنامهنگاري استان فارس و حتي كشور بود، با اتفاقات و نوآوريهايي همراه شد.
روزنامه نيمنگاه، دو صفحه اول و آخر را رنگي منتشر كرد، با يك شيوه جديد در صفحه آرائي و طراحي، تيترهاي كوتاه و بعضا خاص و تك عكسهايي كه بهجا و درست استفاده شده بود.
نيمنگاه اما هرچه باليد نتوانست پرواز در اوج چند سال اولش را تجربه كند، دوراني كه شايد كمي بيشتر از پنج سال ادامه داشت و بعد به يك واگرايي و سپس سكون رسيد و حياتش را بر روي يك خط ممتد، ادامه داد.
نيمنگاه با تلفيقي از افرادي داراي دانش و تجربه آغاز كرد و به واسطه نوآوريهايي كه پيشه كرده بود، بهخوبي اوج گرفت. روزنامهاي با نگاهي سياسي اجتماعي كه در ساير حوزهها هم خوب كار ميكرد.
يكي از علتهاي مهم تاثيرگذاري نيمنگاه تيمي بود كه پشت سر آن قرار داشت. حضور محمدرضا خالصي بهعنوان سردبير و سيروس رومي و امين عطائي و پيام شعبانيان و فريد ياسمين و فرزاد وثوق و... كه البته اينها بيشتر نمود داشتند اگرنه خيليها صحنهگرداني آن را عهدهدار بودند. كساني كه هنوز هم حضورشان در ساير رسانهها، بسيار تاثيرگذار است.
امين عطائي با كولهباري از تجربه، از روزنامه خبر به عصر رفت و بر دانش و تجربه خود افزود و بعد از آن با نيمنگاه همراه شد، تجاربي كه بيشترش در حوزه گرافيك روزنامهاي خاص آن دوران بود، صفحاتي كه بايد با تلاش و خلاقيت فردي، چيدمان و به چاپچي سپرده ميشد.
اعتقاد دارم بخش مهمي از امين عطائي در نگاه گرافيكي او است، عطائي يك گرافيست رسانهاي بود كه با نگاهي خاص، امكان ديده شدن مطالب را بهخوبي فراهم ميكرد.
صفجههايي كه او با شوق و ذوق طراحي ميكرد، بسيار دلنشين بود و نگاه مبتكرانه او موجب ميشد، خواننده سر ذوق بيايد، اما او هم انرژي براي بستن صفحههاي خوب را از مطالب خوب ميگرفت و در نهايت، چيدمان يك تيتر زيبا و جذاب، كار را نهايي ميكرد.
اعتقاد دارم كه اگر امين عطائي در عرصه گرافيك رسانه ماندگار شده بود و همزمان با تغييرات اين هنر، پيش رفته بود، امروز جايگاهي بسيار رفيعتر از آنچه امروز دراختيار دارد داشت.
اما در سالهايي كه سكان سردبيري نيمنگاه، بعد از محمدرضا خالصي، مقدسفرد و فريد ياسمين، به عطائي رسيد، تغييراتي نيز در اين روزنامه حادث شد.
اينكه در صفحه اول يك روزنامه، آگهيها از نيمه صفحه پا فراتر گذاشته و بالا بيايند و گاهي جاي تيترها را تنگ كنند و هر از گاه بهجاي تيتر هم بنشينند، نشانههايي پر خطر از شكلگيري يك تفكر جديد در حوزه رسانه بود كه حريت را تهديد ميكرد.
اگرچه اين حادثه تلخ تنها در شيراز و فارس حادث شد و در سالهاي بعد، گريبان برخي از جرايد را هم گرفت تا در بعضي از شمارهها، اهميت آگهي و اقتصاد خود را نشان داده و براي باز شدن فضاي نشستن آگهيها، تيترها و عكسها كوچك و كمتر شوند.
البته همه مسئوليت اين اقدام غيرحرفهاي و تداوم آن به سردبير روزنامه باز نميگردد، چراكه نبود ناظران توانمند در حوزه رسانه و ارزيابان كه خود رسانهاي باشند در سازمان فرادستي كه عهدهدار نگاه نظارتي و هدايتي بوده است و در زمانهايي سكوت، زمينه تداوم اين حركت را فراهم كرد.
شنيده شدن صداي پاي اقتصاد در ميان تيترها و پاراگرافهاي خبر و گزارش، يكي از اين تغييرات بود، اتفاقي كه شخصا آن را ميمون و مبارك نميدانم.
اين اتفاق باعث شكل گيري اقتصاد جديدي در روزنامهها شد. اينكه ميشود به تعاملي با سازمانها و مسئولاني كه منابع خبري يك رسانه را تشكيل ميدهند، رسيد كه رسانه قوت بگيرد.
قوت گرفتن اقتصاد رسانه و قوي شدن توان مالي مدير مسئول را اگر اين توان مالي به مدد توسعه فعاليتهاي رسانهاي بيايد، نميتوان مذموم دانست، اما در نيمنگاه اين اتفاق نيفتاد، بهطوريكه در سالهاي بعد، روزنامه در جايگاه يك شغل مزايدهاي قرار گرفت كه افراد براي داشتن آن نيازمند توان مالي يا قدرت ريسكپذيري اقتصادي بالاتر بودند و نه توان حرفهاي در حوزه روزنامهنگاري.
شايد يكي از دلايل حركت نزولي در كيفيت فعاليت و تاثيرگذاري و ركون و سكون حركت اين روزنامه كه در سالهاي ابتداي فعاليت بسيار فخيم و رشيد به ميدان آمد، همين نوع نگاهي بود كه مديران اين رسانه به نيمنگاه داشته و دارند.
اما امين عطائي، در جايگاه يك سردبير، خصوصيتهاي انحصاري خود را داشت، بهطوريكه همكاران او و خبرنگاران و عكاساني كه با او كار ميكردند، هميشه و تا امروز، خود را مديون او ميدانند، هرچند شايد گلايههايي هم باشد.
عطائي، اين مرد خوش چهره، توانمند در عرصه ايجاد ارتباطات اجتماعي، خوش كلام و خوش فكر، در دوران حضورش بر راس هرم تحريريه نيمنگاه، نشان داد كه يك مدير خوب است، هوشمند و خلاق، كسي كه با خلاقيت و استفاده از توانمنديهاي ارتباطياش، موقعيتي را براي نيمنگاه رقم زد، كه بتواند به اوج توان اقتصادي و مالي برسد.
خلاقيتهاي او هم انحصاري خودش است. عطائي نشان داده است كه هرجا خواسته، دلش همراه شده، از خلاقيتش خوب استفاده ميكند و اين استفاده بهجا، هم باعث موفقيت او و هم بسترساز موفقيت سيستمي كه در آن قرار داشته، شده است.
کوروش کمالی سروستانی مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس نیز در سخنانی کوتاه گفت: امین عطایی را از سال 70 وقتی در اتاق کوچک روزنامه خبر جنوب با چسب و کاغذ و قیچی صفحه دُر دَری را می بست می شناسم.او صبور و مهربان و طناز و مدعی و خنده اش عصبی بود!
کمالی افزود: زندگی آرام و دلنشین رسانه ای امین عطایی به مرور به عصیان رسید و او را کلافه کرد.
این نشست، با اهدای لوح تقدیر به امین عطایی به پایان رسید.