نشست علمی یاد روز سعدی


تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۲/۹ - ۰:۰:۰
آخرین تاریخ بروزرسانی: ۱۳۹۷/۷/۱۵ - ۱۵:۵۱:۱۹
نشست علمی یاد روز سعدی

  به گزارش روابط عمومي مركز اسناد و كتابخانه ملي فارس، نشست علمي ياد روز سعدي تحت عنوان «سعدي؛ سنت و نوآوري» با حضور انديشمندان و اديبان برجسته كشوري در دو بخش در محل تالار كتابخانه اسناد ملي فارس برگزار شد.

در بخش اول اين نشست، مراسم با تلاوت آياتي چند از كلام‌الله مجيد توسط يكي از قاريان برجسته فارس آغاز شد و سپس كوروش كمالي سروستاني، رئيس مركز سعدي‌شناسي به ارائه مقاله‌اي با عنوان «سعدي؛ سنت و نوآوري» به ايراد سخنراني پرداخت.

وي اظهار كرد: سعدي و نوآوري در ادبيات نيز همانند ديگر علوم، نقشي تعيين‌كننده در عرصه پيدايش آثار كلاسيك و مدرن ايفا مي‌كند چنانكه ماهيت ماندگار شاهكارهاي ادبي، ريشه در همين پويش مهم، يعني پديداري آثاري نوطراز برپايه و شالوده سنت دارد.

كمالي سروستاني با بيان اينكه سنت متضمن آثار بزرگ و ماندگار هنري است و به‌واسطه آن يك اثر هنري از مقبوليت عمومي برخوردار مي‌شود، گفت: هيچ شاهكار ادبي و نويني، جز بر مبناي سنتي بزرگ و ريشه‌دار، نمي‌تواند استوار ماند و دوام يابد؛ اين امر در پهنه ادب فارسي، امري مسلم و انكارناشدني است.

سنت و نوآوري دو جنبه استمرار فرهنگ يك قوم يا ملت است

وي گفت: تجربه ايران و ملل بزرگ جهان نشان مي‌دهد كه سنت و نوآوري دو جنبه استمرار فرهنگ يك قوم يا ملت است؛ براي آنكه سنت استمرار يابد، بايد به مدد نوآوري، متحول شد و نوآوري تنها با عطف يك سنت مفهوم مي‌يابد. نوآوري بي‌سنت و سنت نامتحول، فاقد عينيت تاريخي و اجتماعي است؛ از همين روست كه شاعران نامي و ماندگار در طول تاريخ در آثار خود، به مضامين سنتي اهميت و اساس كار ود را بر بازنگري هويت تاريخي قرار داده، در آثار خود به دفاع از سنت پرداخته و اتهام ايستايي واپس ماندگي را از چهره آن پيراسته‌اند. آنان سنت را زنده و پويا و هماهنگ با حركت پوياي دوران خود دانسته و بي‌توجهي بدان را ناممكن مي‌دانند.

وي با بيان اينكه سنت به منزله واسطه زباني، فرهنگي و معنوي اقوام تلقي مي‌شود و توانمندي و انسجام اثر ادبي تا حد زيادي بدان وابسته است، گفت: شاعران بزرگ و نامي اين سرزمين همچون سعدي، هم بر سنت ديرپا و غني گذشتگان استوارند و هم خود سنت آفرين مي‌شوند؛ گاه نيز در اين ميان برخي از اين شاعران به جهت غناي فرهنگي و انديشگاني فراتر از دوران خود، به خلق آثاري دست مي‌زنند كه امروزه از آن با عنوان نوآوري انديشگاني شاعر ياد مي‌كنيم. اين نوپردازي در درونمايه، زبان و بيان در همه آثار سعدي به ويژه در گلستان به وضوح قابل دريافت است.

سعدي به سنت‌هاي ادبي پايبند است

كمالي سروستاني عنوان كرد: سعدي به سنت‌هاي ادبي پايبند است و تأثير آثار گذشتگان را در آثار وي به روشني مي‌توان يافت. سنت‌هايي كه هويت فكري و فرهنگي ايراني ـ اسلامي داشته در آثار سعدي متجلي است. او اصل ساده‌نويسي را كه يكي از اركان رمان عنصر تجدد بود، در نثر خويش به كار گرفت و ايجاز را كه يكي ديگر از اين اركان بود، به يكي از بارزترين ويژگي‌ها سبك روايي خويش بدل كرد. اين سبك روايي به‌ويژه در گلستان سعدي چنان مورد توجه قرار گرفت كه آن را به نوعي همان قصارگويي در غرب مي‌دانند؛ چنانكه بعدها آثار پاسكال و نيچه در اين امر سرآمد شدند.

رئيس مركز سعدي‌شناسي با بيان اينكه آشنايي‌زدايي نيز از ديگر ويژگي‌هاي نوآوري در آثار اوست، گفت: شگرد هنري سعدي در ساختار آثارش، موجب پديداري اشعاري ناب در تلفيق با انديشه‌هاي ظريف و حكيمانه شده است؛ از همين روست كه حتي اگر عبارتي، واژه‌اي و كلامي را پيش از اين بارها شنيده باشيم در سخن ناب او، اين عبارت و كلام تازه و نو مي‌نمايد؛ همچنين زبان سهل و ممتنع، رواني و سادگي كلام، بهره‌مندي از ايجاز به ويژه در پرداخت.

سعدي ديدگاه‌هاي نويني براي به‌زيستي در جوامع انساني ارائه مي‌كند

اين پژوهشگر شعر و ادب پارسي اظهار كرد: سعدي در آثار خويش به عنوان «نوآوري» نمود مي‌يابد كه در انديشه تعالي فرهنگ جامعه خويش است. «نوآوري» كه بر اساس تعابير گوناگون از چارچوب‌هاي سنتي در هر زمينه‌اي فراتر مي‌رود، درصدد ايجا ارزش‌هاي نوين و نيز احياي ارزش‌هاي فراموش شده با رويكردي تازه است، با به كارگيري قدرت انتقاد به حل و فصل مسائل و مشكلات عملي موجود در جامعه مي‌پردازد، ديدگاه‌هاي نويني براي به زيستي در جوامع انساني ارائه مي‌كند، از وضعيت موجود اجتماعي و سياسي انتقاد مي‌كند و مي‌كوشد تا با گذر از انديشه‌هاي رايج و سطحي، فرهنگ، بينش و هنر و انديشه مردمان را ترقي بخشد.

بنا بر اين گزارش، در ادامه اغر دادبه، استاد شعر و ادب پارسي نيز در مقاله «سعدي و سنت‌هاي پايدار انساني ـ ايراني» عنوا كرد: سعدي به لحاظ‌هايي همانند سقراط است؛ در آن زمان يونان، سقراط بر ضرورت توجه به حكمت عملي تأكيد كرد و سعدي نيز در كشور ما چنين كاري كرد.

وي افزود: سعدي به نوعي ادب و حكمت را از آسمان فرو داد و در خانه‌ها و دل ها جا داد كه اين نوآوري است و وقتي فهم مي‌شود كه با گذشته سنجيده شود.

دادبه اظهار كرد: حكايت كارهاي ارجمند تمام شاعران به جاي خود است اما مسئله شعر و عشق يا در سوي مجاز و يا در سوي حقيقت حركت مي‌كرد و اين وسط چيزهايي گم مي‌شد نه اينكه ارزش ندارد، اما يكسره دل بستن به عشق مجازي و توصيف‌هاي طبيعت‌گرانه كه در نوع خود ارجمند است يا يكسره دل بريدن از زندگي و دل به آسمان بستن، هر دو گسستگي در آنچه كه نياز انسان است را پديد مي‌آورد.

اين استاد دانشگاه با تأكيد بر اينكه سعدي ميان اين دو پيوند برقرار كرد و نه از مجاز و نه از حقيقت غافل ماند و در اين ميان به انسان توجه كرد، گفت: اين مرد بزرگ چنان از روزگار خود پيش است كه گاهي حتي از روزگار ما نيز پيش است.

وي با بيان اينكه نكات سعدي بسيار مهم و عجيب است اما به دليل اينكه زياد تكرار شده است، قدر آن را نمي‌دانيم، گفت: بسياري از اوقات معلوم نيست آنچه كه نو است خيلي بهتر از سنتي است؛ بسياري از سنت‌ها از هر مدرني، نوتر، كاراتر، مؤثرتر و متناسب با محيطي است كه در آن زندگي مي‌كنيم.

دادبه در ادامه سخنان خود به حكايت‌هايي از گلستان و بوستان اشاره كرد و گفت: در بوستان سعدي دقيقاً مسئله امروزه تبديل عشق سوزاني كه لازمه آغاز و استمرار زندگي عاشقانه است به محبت و تفاهم بيان شده است يعني بايد درجه اين عشق درجه پايين بيايد و به حدي بيايد كه به درد زندگي عملي بخورد؛ زيرا عشق سوزان نتيجه اشتياق است و اشتياق نتيجه هجران است و وقتي هجران نباشد طبيعي است كه اشتياقي در كار نيست و آن عشق سوزان بايد جاي خود را به امري كه به درد زندگي عملي مي‌خورد، دهد.

سعدي نگاه عاشقانه و محبت‌آميز به تمام هستي دارد

وي با بيان اينكه سعدي نگاه عاشقانه و محبت‌آميز به تمام هستي دارد، گفت: نگاه او به انسان و رعيت، نگاه انسان‌دوستانه و مودت‌آميز است و اين مسئله چنان پيش مي‌رود و به كل هستي سرايت پيدامي‌كند و به عشق عرفاني تبديل مي‌شود؛ در نتيجه يكپارچگي در حركت عاشقانه سعدي مي‌بينيم كه انتزاعي و يك سويه نيست و فقط به زمين يا فقط به آسمان نمي‌چسبد ميانه اين دو را مي‌بيند و يك زندگي مودت‌آميز كه در آرمان شهر بوستان تحقق پيدا مي‌كند، ارائه مي‌دهد.

جعفر مؤيد شيرازي، پژوهشگر شعر و ادب پارسي به عنوان آخرين سخنران بخش اول اين نشست، به ارائه مقاله خود تحت عنوان «ما همچنان در اول...» پرداخت و گفت: كليات در اندك زماني تدوين شد و در دسترس مردم قرار گرفت و شايد در ادب فارسي 3 اثر باشد كه دائماً از دست مردم نيفتاده است، شاهنامه فردوسي، ديوان حافظ و كليات سعدي و چيز ديگري در اين رديف نيست كه‌ اينقدر مورد توجه فارسي‌زبانان قرار گرفته باشد.

وي تأكيد كرد: بسيار خوب مي‌توان با نام و آثار سعدي شادي كرد اما زماني داوم خواهند داشت كه زير آن استوار باشد و متكي به اصالت‌هايي در هنر و آثار سعدي باشد.

مؤيد شيرازي اظهار كرد: امسال قريب 780 سال از تأليف گلستان مي‌گذرد و در اين دوران طولاني افراد بسياري آمده‌اند و به قصد خدمت به سعدي، ادب فارسي و فرهنگ بشري با گلستان سعدي كار كرده‌اند و همچنين با بوستان اما به خصوص اين دو كتاب علاوه بر ذوق‌انگيزي و شوق‌انگيزي در مردم، كتاب‌هاي درسي در اقليم‌هاي گسترده از اين خاك ما بوده‌اند.

وي عنوان كرد: در تمام جاهايي كه آثار سعدي راه باز كرد اين كتاب را تصديق و تأكيد كردند و خواندند و از آن آموختند اما مثل هر كتاب ديگري اين هم زير و بم‌هايي دارد.

اين گزارش مي‌افزايد، بخش دوم اين نشست با سخنراني ميرجلال‌الدين كزازي، استاد شعر و ادب فارسي دانشگاه‌هاي مختلف كشور به ارائه مقاله «سعدي؛ كهن‌گراي نوآور» پرداخت و گفت: سعدي كهن‌گراي نوآور است.

وي افزود: نوگرايي گسسته از سنت به هيچ روي پذيرفتني نيست اگر ما تنها نوگرا باشيم، گسسته از پيشنيه فرهنگ و تاريخ انديشه نياكاني خويش آن نوگرايي بي هيچ گمان آشوبگرايي خواهد بود.

وي با بيان اينكه سنت به درختي مي‌ماند بسيار شاخ كه ريشه در دور جاي تاريخ دوانيده است، افزود: اگر ستاك‌ها، شاخه‌هاي نو بر اين درخت كهن نرويند آن درخت به ناچار خواهد افسرد و سر در نشيب نابودي خواهد نهاد.

كزازي ابراز كرد: نوگرايي همان ستاك‌ها و شاخه‌هاي نو است كه بر آن درخت كهن مي‌رويد و از سويي مايه شادابي و شكفتگي زندگاني همواره درخت مي‌شود و از سويي ديگر درخت را با زمينه‌هاي زمانه و نيازهاي نو پيوند مي‌دهد و همساز و هماهنگ مي‌گرداند؛ اگر شاخه‌اي به هر شيوه‌اي از اين درخت بگسلد، بر خاك بيفتد، ريشه بدواند بسيار اندك اميد مي‌رود كه بتواند روزگاري درختي بلند و بشكوه و بارآور بشود.

 نوگرايي‌، ‌سوي‌مندي  در ساختار پيشينه و سنت است

اين استاد دانشگاه شعر و ادب پارسي، نوگرايي را سوي‌مندي  در ساختار پيشينه و سنت دانست و گفت: سوي‌مندي ساختار را آن توان، مايه و شايستگي مي‌بخشد كه بتواند پاسخ‌هاي سنجيده به آئين، ‌درست و كارساز براي نيازهاي نو پديد آورد.

وي گفت: مردماني مانند ايرانيان كه از كهن‌ترين مردمان جهانيم، به ساختاري رسيده‌ايم بسيار گرانسنگ، استوار و پايدار و بسياري از آنچه را ديگران كم آزموده‌اند ما ديري است كه آزموده‌ايم و پس پشت نهاده‌ايم، اما اگر ساختار مي‌بايد بپايد، همچنان زنده تپنده، شكوفان، بارآور و توانمند نياز دارد به سوي‌مندي نو.

كزازي تأكيد كرد: آنچه ما مي‌بايدمان جست، شكستن ساختار نيست، يافتن سوي‌مندي نو در اين ساختار كهن چند هزار ساله است و از اين روست كه آنچه سعدي در سخن قاصي كرده است پيوندي نغز، ناب، دوسويه، پويا، برازنده و سازنده كه در ميان ساختار و سوي‌مند پديد آورده است و يكي از بزرگترين و بنيادي‌ترين آموزه‌ها و اندرزهاي سعدي است در اين روزگار، اين روزگار بي ‌فرياد كه روزگار آشوب و گسست بيگانگي با خويشتن است.

وي با تأكيد بر اينكه ما در اين روزگار بيش از نياكانمان در روزگاران ديگر به سعدي نيازمنديم، گفت: زيرا سعدي يكي از رخشان‌ترين فرزندان ايران است كه توانسته است بي‌آنكه از ساختار بگسلد، به سوي‌مندي نو دست بيابد.

كزازي اضافه كرد: سعدي، از همين ديد به اين ويژگي والا و كم‌مانند هم آراسته است كه سخنوري است همه سويه و همه رويه. كمابيش در همه قلمروهاي ادب پارسي، توانمند، بشكوه، شگفتي‌آفرين و شاهكار آفريده است و در بسياري از اين قلمروها، سعدي شالوده‌ريز نيست؛ هنر سعدي اين است كه هر كدام از آن‌ها را برگزيده، مهر خويش را بر آن زده است.

اين پژوهشگر شعر و ادب پارسي عنوان كرد: پيش از سعدي، غزلسراياني غزل پارسي را تب و تاب، شور و شرار و جان و جنب بخشيده بودند و پيش از سعدي چانه‌پردازان، چانه‌هايي كوهوار و ستوار پديد آورده بودند، اما سعدي چه كرده است آنچه را آنان پايه ريخته‌اند، گسترده‌اند و پرورده‌اند به فرازناي فره‌مندي برده و بر ستيغ سخن پارسي نشانده است.

چانه‌هاي سعدي در ‌استواري نمونه‌هايي برترينند

وي با بيان اينكه اگر حافظ نمي‌بود سعدي بزرگترين غزلسراي ايران مي‌شد، هرچند در شيوه غزلسرايي خويش كم از حافظ نيست، گفت: چانه‌هاي سعدي در ‌استواري نمونه‌هايي برترينند، در اندرزنامه سعدي است كه شاهكار ادب ايران و مي‌توان گفت ادب جهان را پديد آورده است.

كزازي با اشاره به آثار سعدي عنوان كرد: در نثر آهنگين و خنيايي و هنري پارسي نيز سعدي است كه نمونه برترين را به دست داده است و تنها در يك گونه از ادب پارسي است كه سعدي نامي همسنگ و همساز با ديگر گونه‌ها و زمينه‌هاي سخن به‌دست نياورده است و آن هم در رزم نامه است.

وي بيان كرد: مي‌توان گفت سعدي در گونه‌اي بن‌بست ادبي و فرهنگي بوده و از اين روي نتوانسته است آنچنان كه خود مي‌خواسته است مرد رزم هم باشد.

اين استاد شعر و ادب پارسي گفت: سعدي شيوه را به فرازنايي مي‌برد كه فراتر از آن نمي‌توان رفت، سروده‌هاي او از اين ديد چندان از نوشته‌هاي وي گسستني و بازشناختني نيستند.

وي با بيان اينكه سخن نوشتاري سعدي در آهنگيني با سروده او پهلو مي‌زند، گفت: ويژگي ديگر در سعدي  كه بدو چهره‌اي ديگر سان، مينوي و فراسويي داده، اين است كه سعدي مانند استادان ادب پارسي، فرزانه فرمند طوس فردوسي، سخنوري است كه توانسته است به زبان سرشتين پارسي راه ببرد.

بنا‌بر اين گزارش، در ادامه اين نشست صدرا ذوالاستين از شاعران برجسته شيرازي به شعرخواني درباره شيراز و اديبان اين ديار پرداخت.

اين برنامه با ارائه مقاله سيروس شميسا، استاد شعر و ادب فارسي دانشگاه‌هاي مختلف كشور با عنوان «سعدي متجدد معتدل» ادامه يافت.

وي در اين مقاله با بيان اينكه سعدي متجدد متعدل است،‌ گفت: گفتمان سنت يا تجدد در مفهوم امروزي در اعصار قديم رايج نبود و در عصر جديد مدرنيسم غالباً با نفي سنت همراه است اما در اعصار قديم در عين حفظ سنت نوآوري‌هايي مي‌كردند و اين نوآوري‌ها مخصوصاً در ادبيات بيشتر ناظر به محتوا بود حال آنكه در عصر جديد بيشتر ناظر به فرم است.

شميسا، تجدد امروزي‌ها را تند و تيز و قديمي‌ها را معتدل دانست و گفت: سعدي بايد را متجددي دانست كه با حفظ اعتدال بيشتر به زمينه معني و گاهي البته به فرم دست به نوآوري‌هايي زده است؛ در نظم به جاي اينكه فضلاي قبل خود كه متكلف بودند، ادامه دهد در گلستان، نثري معتدل را ابداع كرد.

اين استاد دانشگاه ادامه داد: همين روش بي‌اعتنايي به اظهار فضل و فضل فروشي و امثال اين‌ها را علاوه بر نثر در شعر دارد اما شعر سعدي در عين اهتمام به مباني فصاحت و بلاغت، شعري ساده و به اصطلاح سهل و ممنع است.

وي تأكيد كرد: بديهي است كه سعدي با آن مايه‌اي كه در ادبيات داشت اگر مي‌خواست به شيوه فضلاي قبل از آن خود، به شعر و نثر فني بپردازد گوي سبقت را از همگان مي‌ربود.

سادگي شعر سعدي مورد توجه قرار گرفت

شميسا با يان اينكه سادگي شعر سعدي در آن زمان كه همگي به دنبال اظهار فضل و تصنع بودند، مورد توجه قرار گرفت، گفت:‌ قصايد قبل از سعدي عمدتاً مدحي بوده البته مضاميني شبه عرفاني نيز دارا بودند و سعدي موضوع و مضامين قصيده عمدتاً بر حكمت عملي و پند و اندرز قرار داد و در گلستان نيز به موضوعاتي پرداخت كه مربوط به زندگي واقعي و به اصطلاح كاربردي است البته سبك خاص گلستان در طي ادوار اعصار مورد قبول مردم قرار گرفت و همين توجه او به موضوعات كاربردي است كه او را منتقد سياسي و اجتماعي مي‌كند، برخلاف انچه معروف است به همه مسائل دوره خود از جمله فتنه مغول توجه داشت.

اين استاد دانشگاه ابراز كرد: نمونه ديگر تجدد همراه با اعتدال او در زمينه زبان است؛ سعدي باعث ادب سبك خراساني بود و اساساً در فارس پيش از سعدي شاعر بزرگ و يا قابل اعتنايي نبود كه سرمشق سعدي باشد.

وي گفت: در بلاغت استفاده‌هاي هنري از قبيل ايهام تناسب و غيره تقريباً قبل از او به اين وسعت بي‌سابقه است و عاملي كه همواره بر نوآوري‌هاي سعدي حاكم و غالب است، ذوق لطيف اوست.

شميسا تأكيد كرد: نبايد پنداشت كه عظمت سعدي در آن دسته ابتكارات و نوآوري‌هاي اوست كه پيش از او سابقه نداشته است بلكه بخش اعظمي از عظمت او در همان زمينه‌اي كه ادبا در آ داد سخن داده‌اند.

غلامرضا خاكي، مدرس دانشگاه با مقاله‌اي تحت عنوان «آموزه‌هاي سعدي در تدبير اجتماعي» آخرين سخنران اين نشست بود كه در مقاله خود گفت: مديريت دانشي در كنار ديگر دانش‌ها نيست بلكه ام‌المعارف توسعه است.

وي اظهار كرد: اين دانش نزديك به 103 سال از عمر آن مي‌گذرد و در ابتدا مدعي بود كه مي‌تواند نظريه‌هايي را مطرح  كند كه جهان شمول هستند و رفته رفته در دهه 70 ميلادي نظريه‌پردازان اعتراف كردند بايد به فرهنگ جامعه‌اي كه در آن جامعه اين علم قرار است مايه توسعه و آباداني شود، توجه كنيم.

خاكي اضافه كرد: آن چيزي كه ما در اينجا به آن نيازمند هستيم اين است كه اگر قرار است از بطن سنت و آثاري كه بيانگر سنت ايرانيان است براي اكنون و آينده حرف نويي را بزنيم چاره‌اي جز اين نداريم كه رويكردهاي نوآورانه را در قالب مدل‌هاي علمي دنبال كنيم.

اين مدرس دانشگاه ابرازكرد: يكي از آفت‌هايي كه در مباحث تحقيقات ادبي با آن روبه‌رو هستيم اين است كه فقط به شاهدآوري بسنده كرده‌اند، به همين دليل است كه ما امروز نتوانستيم علي‌رغم اين ادعاهايي كه درباره غني بودن فرهنگ‌مان است، يك خط به انديشه تدبير اجتماعي در جهان بيافزاييم؛ بزرگان ما در جهان تجليل شده‌اند اما انديشه‌هاي آنان به حوزه‌هايي كه سرنوشت بشريت را رقم مي‌زند، ورود پيدا نكرده است، پس اكنون نيازمند اين هستيم كه بيشتر به تحليل بپردازيم تا تجليل، چه بسا در تجليل ماندن به نوعي ما را به فقر اجتماعي مبتلا مي‌كند.

در طول تاريخ از منظرهاي گوناگون به حكمت عملي سعدي توجه داشته‌ايم

وي بيان كرد:‌ در طول تاريخ از منظرهاي گوناگون به حكمت عملي سعدي توجه داشته‌ايم اما به سمت مدل‌سازي از انديشه‌هاي سعدي براي اصطلاح تحول اجتماعي نتوانستيم، حركتي كنيم.

خاكي با بيان اينكه در آثار قبلي ما به مسائل اجتماعي و اخلاق كاربردي توجهاتي شده است، گفت: سعدي هرچند كه ما آن را به عنوان شاعر مي‌شناسيم اما لقبي به نام شيخ نيز دارد و اين تعقلي كه در آثار سعدي در حوزه انديشه اجتماعي مشاهده مي‌شود، نشان‌دهنده اين است كه سعدي توانسته است از تخيل تا تعلق ذهن خود را جولان دهد يعني از تفنن‌هاي ذوقي تا آبادانديشي و توسعه انديشي حركت كند.

وي اضافه كرد: شايد اكنون بيشتر به اين بعد سعدي نيازمند باشيم زيرا در گذاري كه در جهان در حال اتفاق است و چرخشي كه نگاه سنتي به نگاه مدرن دارد، اتفاق مي‌افتد ما به شدت به انديشه كساني نيازمنديم كه ستون اين فرهنگ هستند و اگر اين ستون‌ها مورد استحكام بيشتري در نظريه‌پرداز‌ي‌هاي نوين قرار گيرند ما اين تنش‌ها را كمتر مشاهده مي‌كنيم.

اين مدرس دانشگاه در پايان تأكيد كرد: نمي‌توانيم از متون كهن خويش بهره ببريم مگر اينكه از رويكرد روشمندي استفاده كنيم.

يادآور مي‌شود، پايان بخش اين برنامه،‌ هم‌انديشي و پرسش و پاسخ انديشمندان و ادباي داخلي و خارجي پيرامون آثار سعدي بود.