سیزدهمین جلسه نقد کتاب فارس برگزارشد
به گزارش روابط عمومي مركز اسناد وكتابخانه ملي فارس درسيزدهمين جلسه نقد كتاب فارس، غلامرضا فولادي و عباس خليلي درمني به نقد و بررسي كتاب «ابوتراب كاتب و براندازي زمان» پرداختند.
اين كتاب كه يك اثر پژوهشي است و به كالبد شكافي آثار ابوتراب خسروي ميپردازد، توسط دكتر تيمور مالمير و حسين اسدي جوزاني نگاشته شدهاست.
در ابتداي جلسه عباس خليلي درمني با نگاهي موشكافانه به جريان نقد ادبي در ايران به دستهبندي جريانهاي نقد ادبي پرداخت و گفت: جريانهاي نقد مدرن ادبي در ايران به شعب مختلفي تقسيم ميشود، كه يكي از دستههاي آن نگاه شرقشناسانه است.
وي افزود: در اين شيوه نقد بخش عمدهاي از ادبيات ايران ابژه نقد بودهاست و منتقدان در اين رويكرد با نگاهي تقليلي به موضوع به جاي آن كه به دنبال توضيح موضوعي باشند، به دنبال تقليل آن بوده اند.
اين منتقد ادامه داد: يكي از خصوصيت هاي اين نوع نگاه ايجاد يك بستر توضيحي از آثار مورد نقد است، يعني آن كه منتقد قبل از شروع نقد يك توصيف كلي از آنچه قرار است نقد كند، به خواننده ارائه ميدهد؛ در صورتي كه در نقد مدرن همواره فرض بر اين است، كه خواننده اطلاع كافي از موضوع مورد نقد دارد.
وي با اشاره به اينكه در اين كتاب ما با يك نگاه شرقشناسانه روبهرو هستيم، ضمن بي روح دانستن كتاب تصريح كرد: از منظر تخيل انتقادي اين كتاب عاري از هر نوع تخيل انتقادي است.
اين منتقد به برخي كليشههايي كه در جامعه نقد ادبي ايران رواج يافته است، اشاره كرد و گفت: يكي از كليشههاي رايج در جامعه منتقد ما اين است كه چون اثر هنري خوبي حالا چه در حوزه ادبيات و يا در حوزههاي ديگر وجود ندارد ما نميتوانيم نقد خوبي ارائه بدهيم، در حالي كه يك منتقد خوب بايد بتواند حتي كاستيها را به نقد بگذارد و يك اثر انتقادي خوب مستقل از خوبي يا بدي يك اثر هنري است.
وي به يك كليشه ديگر اشاره كرد و افزود: يكي ديگر از كليشهها كه به خصوص درباره ابوتراب خسروي شنيده ميشود، آن است كه نويسنده خودش را در آثارش تكرار ميكند؛ در حالي كه اگر به آثار بزرگان ادبيات هم نگاه كنيم ميبينيم كه همهي آنها هم در واقع به دنبال انتقال يك پيام در يك پروژه بلند مدت هستند.
وي در پايان با ارائه مثالي در اين باره افزود: مثلاً كافكا نمونه خوبي است براي اين موضوع و نبايد اين مساله كه اتنقال مفاهيم بلند مدت را با تكرار خود در آثار اشتباه بگيريم كه متاسفانه من در خيلي جاها شاهد اين مساله بودهام و مخصوصاً درباره ابوتراب خسروي هم اين نكته شنيده شده است كه اشتباه است.
دكتر غلامرضا فولادي به عنوان دومين منتقد اثر به بررسي ويژگيهاي كتاب پرداخت و گفت: اين كتاب در دو فصل مجزا نگاشته شدهاست كه اگر بخواهيم نقد آكادميكي روي آن داشته باشيم، بايد بگويم كه كتاب در برخي جاها ايرادهاي روششناسانه دارد.
وي ادامه داد: مثلاً اين كه يخشي از عنوان كتاب « براندازي زمان» است در حالي كه اين عنوان در كتاب به خوبي تشريح نشده است و ما دقيقاً نميدانيم مقصود منتقد از اين عبارت چيست. ديگر آن كه يكي از شيوههاي نقد كتاب نقد ساختارگرا است در حالي كه مولفان كتاب تنها به يك توصيف كلي از مقوله ساختارگرايي نظر داشته اند و به طور دقيق معين نكردهاند كه كدام نحوه ساختارگرايي به شكل دقيق گوياي نظر آنها است.
اين استاد دانشگاه يكي ديگر از ايرادات كتاب را مشكل در مباني نظري عنوان كرد و توضيح داد: ما به لحاظ آن كه در علوم نظري عموماً مصرفكننده بودهايم بايد فرض را بر اين بگذاريم كه خواننده اطلاعات كافي از نحلههاي نقدي كه در غرب وجود دارد و در اين كتاب مورد استفاده قرار گرفته كم اطلاع است و بهتر بود كه مولفان كتاب با در نظرگرفتن اين نكته هر اسلوبي را كه در اين كتاب به كار گرفتهاند به خوبي توضيح ميدادند، در حالي كه چنين نبوده است.
وي با بيان اين نكته كه نبايد در نقد آثار بومي صرفاً به اسلوبهاي غربي متكي باشيم گفت: متاسفانه منتقدان دانشگاهي ما بر اين باور غلط توجه دارند كه مثلاً يك شيوهي نقد را كه حالا در كشوري ديگر و بر روي آثاري ديگر جواب داده نصب العين درباره آثار بومي هم پياده كنند كه اين مساله باعث ميشود، گاهي تئوري مورد نظر با اثر مورد نقد همساز و همراه نشود و به نوعي منطبق نباشد و اگر منتقد بتواند نگاه ريشهاي به اين نحلهها داشته باشد آنگاه ما يك نقد بومي مبتني با خصوصيات داخلي خواهيم داشت.
دكتر غلامرضا فولادي در انتها اين اثر را به عنوان آغازگر يك نقد آكادميك بر ادبيات مدرن ايراني يك گام موثر تلقي كرد و خاطرنشان نمود: از آنجا كه ما يك معلم دانشگاهي هستيم، گوشزد كردن اين ايرادات تنها براي ارتقاي كيفي اثر است، در حالي كه اين كتاب به خودي خود يك گام ارزشمند در راه نقد تكنيكي و آكادميك به شمار ميرود.
در انتهاي اين جلسه حسين اسدي جوزاني به عنوان يكي از مولفان حاضر در جلسه به پاسخگويي درباره ايرادات وارد شده بر كتاب پرداخت و جلسه پرسش و پاسخي نيز با حاضرين جلسه برگزار شد.
گفتني است، اين جلسه در۳۰مهرماه ۹۰- به همت اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي فارس، مركز اسناد و كتابخانه ملي فارس وبنيادفارس شناسي برگزار شد.