چالشهای تدوین در تاریخ شفاهی؛ از اختلاف روشها تا ضرورت اشراف علمی تدوینگر
تاریخ انتشار: ۱۴۰۴/۲/۲۳ - ۱۹:۲۸:۰
آخرین تاریخ بروزرسانی: ۱۴۰۴/۲/۲۳ - ۲۰:۹:۳۹
به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، میزگرد تخصصی «تدوین در تاریخ شفاهی» در سالن پرهام ساختمان آرشیو ملی ایران برگزار شد. این نشست با حضور صاحبنظرانی چون صباح خسرویزاده، مرتضی رسولیپور و سیدعلی مزینانی برگزار شد و به بررسی ابعاد نظری، فنی و روششناختی تدوین در تاریخ شفاهی اختصاص داشت.
خسروی زاده: تفاوت و دخالتهای سلیقهای، فعالان تاریخ شفاهی را سردرگم کرده است
در ابتدای این برنامه، صباح خسرویزاده، دبیر علمی میزگرد، با اشاره به چالشهای تدوین در تاریخ شفاهی گفت: افرادی که به صورت حرفهای در این حوزه فعالیت کردهاند میدانند تدوین مصاحبههای پیادهشده از حساسترین و در عین حال پرچالشترین مراحل در فرآیند تولید یک اثر تاریخ شفاهی است. این دشواریها از انتخاب روش و متد تدوین تا مسائل جزئیتر مانند ویراستاری ادبی را شامل میشود و نیازمند دقت، تجربه و تسلط بالا است.
او افزود: اختلاف در شیوهنامههای مراکز مختلف فعال در حوزه تاریخ شفاهی و رویکردهای متفاوت آنها نسبت به تدوین، گاهی موجب سردرگمی فعالان این حوزه میشود. به گفته او، برخی مراکز با حذف پرسشها، روند گفتوگو را به یک روایت پیوسته تبدیل میکنند و برخی دیگر با استناد به ذوق و سلیقه تدوینگر، متنی ادبیگونه مینویسند که گاه فراتر از گفتههای راوی است. خسرویزاده هشدار داد در برخی موارد، تدوینگر با افزودن جملاتی بر مبنای استنباط شخصی، خلاءهای مصاحبه را پر میکند؛ در حالی که این عمل با اصول حرفهای تدوین در تعارض است.
وی در ادامه با اشاره به اختلافنظرهای موجود در حوزه ویراستاری متون تاریخ شفاهی اظهار کرد: این پرسش اساسی مطرح است که آیا میتوان متون تاریخ شفاهی را مانند دیگر متون تاریخی ویرایش کرد؟ و اگر بله، مرز این ویرایشها تا کجاست؟ همچنین در فرآیند گویاسازی متون، بعضاً مستندات و توضیحات آنقدر گسترده میشود که متن اصلی مصاحبه به حاشیه میرود و این مسئله جای تأمل دارد.
رسولی پور: تدوین مهمترین مرحله در تاریخ شفاهی است؛ بدون آن روایتها ناقص و پراکنده میمانند
در ادامه نشست، مرتضی رسولیپور، پژوهشگر تاریخ شفاهی، تدوین را مهمترین مرحله در فرآیند تاریخ شفاهی دانست و تأکید کرد: از آنجا که خروجی این نوع از تاریخنگاری عمدتاً بهصورت مکتوب منتشر میشود، اهمیت تدوین دوچندان است.
رسولیپور با تأکید بر اینکه کارورز تاریخ شفاهی باید اصول تبدیل گفتار به نوشتار را بداند، گفت: تسلط به سبکهای مختلف تاریخ شفاهی، آشنایی با قواعد مقدمهنویسی، تهیه پانوشت، اصل تواتر، و تشخیص جایگاه روایت از منظر دیدگاه یا مشاهدات شخصی از ملزومات تدوین موفق است.
وی در توضیح نگاه خود به تدوین ادامه داد: برخی تدوینگران از جمله خود من، با الگوبرداری از روش محدثان، سخنان راوی را دستهبندی و طبقهبندی میکنند و تدوین را بهگونهای انجام میدهند که روایت بهدرستی مفهومیابی شود. در این راستا، آشنایی با رجالشناسی و توانایی تشخیص روایت صحیح از سقیم اهمیت فراوانی دارد.
او با رد دیدگاههایی که هرگونه دخل و تصرف در گفتههای راوی را نفی میکنند، گفت: تدوین عینبهعین گفتار راوی، متن را دچار پراکندگی، تکرار و گاه بینظمی میکند و مخاطب را خسته میسازد. بنابراین تدوین، فرآیندی ضروری است که باید با رعایت اصول علمی و امانتداری انجام شود.
رسولیپور تدوین را مرحلهای مجزا از طرح اولیه مصاحبه دانست و توضیح داد: تدوین از زمانی آغاز میشود که مجموعه مصاحبهها انجام شده و نیاز به تنظیم نهایی محتوا برای ارائه به مخاطب داریم. در این مرحله ممکن است ترتیب زمانی جابهجا شود، تکرارها حذف و محتوای روایت دستهبندی شود. در نهایت، تدوینگر باید در فرآیند گویاسازی نیز تعادل و دقت لازم را رعایت کند.
مزینانی: تاریخ شفاهی بدون مبانی نظری، ناقص میماند؛ هر رویکرد تدوین خاص خود را میطلبد
سخنران بعدی این نشست، سیدعلی مزینانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، سخنان خود را با نگاهی نظری به انواع رویکردهای تاریخ شفاهی آغاز کرد. او اظهار داشت: تاریخ شفاهی در ایران بیشتر بهصورت کاربردی و در پاسخ به ضرورتها شکل گرفته و به همین دلیل، مبانی نظری آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
مزینانی با دستهبندی تاریخ شفاهی به سه نوع، گفت: نوع نخست تاریخ شفاهی متعارف یا مدرن است که به وجود حقیقت غایی باور دارد و روش مشخصی برای رسیدن به آن دارد. نوع دوم، تاریخ شفاهی تفسیری یا پستمدرن است که منکر وجود حقیقت غایی است و تأکید دارد بر اینکه همه تفسیرها به یک میزان ارزشمند هستند. نوع سوم، تاریخ شفاهی نمایشگونه یا «حولیات» است که مبتنی بر تجربه زیسته است و تلاش دارد این تجربه را در قالب اجرا به مخاطب منتقل کند.
وی با اشاره به اینکه هر رویکرد، پیادهسازی و تدوین خاص خود را میطلبد، افزود: در تاریخ شفاهی متعارف، پیادهسازی از اهمیت بالایی برخوردار است، در حالی که در نوع پستمدرن، آنچه از متن حذف شده یا در لحن و فیزیک راوی بوده اما در متن نمیآید، اهمیت دارد؛ مانند مکثها، ضربان قلب، اضطراب و واکنشهای غیرکلامی.
مزینانی در ادامه سخنان خود، تدوین را دارای سه سطح دانست: سطح نخست، سازماندهی و ساختاردهی به مصاحبهها از نظر زمانی و موضوعی و پرهیز از حالت تکرار و سکته در متن است. سطح دوم، نگارش گزارش؛ و سطح سوم و مهم، تنظیم روایت تاریخی که در آن مورخ نقشی اساسی در بازسازی روایت دارد.
او در بیان ویژگیهای یک تدوینگر موفق گفت: تدوینگر باید بر حوزههای میانرشتهای مانند جامعهشناسی، روانشناسی، حقوق و زبانهای خارجی اشراف داشته باشد و در موضوع مورد پژوهش سابقهدار و صاحبنظر باشد.
مزینانی همچنین در بحث ویراستاری متون تاریخ شفاهی، جایگاه مورخ را بهعنوان مرجع تأییدکننده متن دانست و افزود: مورخ در جایگاه مرجع قرار دارد و میتواند ویراستاریهای لازم را در متن مصاحبه اعمال کند و اگر کسی نیاز به اصل مصاحبه داشت به فایل صوتی آن رجوع کند. او همچنین در پایان با اشاره به جریان آزاد اطلاعات در عصر حاضر، گویاسازیهای مکرر را کماثر دانست و توصیه کرد این موارد با دقت و اعتدال مورد استفاده قرار گیرند.
در پایان این نشست تخصصی، حاضران به طرح پرسشهایی در زمینه چالشها و تجارب تدوین در تاریخ شفاهی پرداختند و سخنرانان به این پرسشها پاسخ گفتند.
این میزگرد بخشی از سلسله نشستهای علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در حوزه تاریخنگاری، اسناد و حافظه فرهنگی کشور بود که با هدف تقویت گفتوگوی حرفهای میان پژوهشگران و انتقال تجربیات تخصصی برگزار شد.
— 20 نمایش تعداد رکورد ها در صفحه