سامانه‌های حافظه ملی و سنا از دیروز تا امروز


تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۶/۱۹ - ۱۴:۲۴:۰
آخرین تاریخ بروزرسانی: ۱۳۹۹/۶/۱۹ - ۱۵:۹:۴۹
سامانه‌های حافظه ملی و سنا از دیروز تا امروز
معاون کتابخانه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران از سامانه‌های حافظه ملی و سنا از دیروز تا امروز می‌گوید.

به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به نقل از خبرگزاری ایسنا، متن گفت‌وگو با فریبرز خسروی در این‌باره در پی می‌آید.

طرح و ایده راه‌اندازی سامانه «حافظه ملی ایرانیان» چه زمانی شکل گرفت؟

برای پاسخ به این سوال باید این نکته را متذکر شوم که دغدغه کتابخانه‌های ملی در دنیا، حفظ حافظه ملی کشورها است که معمولا در بحث  کتابخانه‌های ملی این نکته  مغفول می‌ماند.  وقتی در قانون واسپاری عنوان می‌شود که باید  دو نسخه از هر کتاب در کتابخانه‌های ملی نگهداری شود، مبین این مساله است که چنان‌چه یک نسخه از هر عنوان کتاب به هر دلیلی آسیب دید نسخه دیگری در دسترس باشد و به عنوان میراث مکتوب برای آیندگان حفظ و نگهداری شود. بنابراین تا دوره‌ای که منابع آنالوگ تولید شود وظیفه کتابخانه‌های ملی حکم می‌کند که به این منابع بپردازد.

سال‌های زیادی در کتابخانه‌های ملی ایران و جهان فقط به گردآوری و سازماندهی کتاب اهتمام می‌شد تا این‌که در ایفلای هاوانا تاکید شد که لازم است کتابخانه‌های ملی به بحث منابع غیرکتابی هم بپردازند. منظور از منابع غیرکتابی، دسته‌ای از مواد و محمل‌های اطلاعاتی هستند که در شکل‌ها و قالب‌های متنوعی غیر از کتاب و نشریه دیده می‌شوند. این منابع شامل آثاری هستند که طیف وسیعی از اطلاعات را دربرمی‌گیرند. برای مثال از متون تخصصی و پژوهشی مانند طرح‌های پژوهشی و پایان‌نامه‌ها گرفته تا وسایل کمک‌آموزشی و بازی‌ها و سرگرمی‌های کودکان. همچنین منابع غیرکتابی در شکل‌ها و محمل‌های متنوعی از مواد دیداری شنیداری، جغرافیایی، گرافیکی و سه‌بعدی دیده می‌شوند.

بر همین اساس برای اولین بار اینجانب این موضوع را در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران مطرح کردم و طرح آن به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه و مصوب شد. بر اساس این مصوبه مقرر شد هر منبع غیرکتابی که در ایران منتشر می‌شود باید دو نسخه آن به کتابخانه ملی تحویل شود و شماره ثبت بگیرد. برای اجرای این مصوبه در تشکیلات سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران اعم از اداره فراهم‌آوری و پردازش منابع غیرکتابی و اداره اطلاع‌رسانی لحاظ شد.

اما با ورود فناوری‌های نوین اطلاعات به جامعه و  کتابخانه‌ها، امکانات نوین و شکل جدیدی از محمل اطلاعاتی به وجود آمد. فناوری‌های نوین امکان دیجیتال کردن منابع آنالوگ و ارائه آن را در محیط وب پدید آورد و همچنین‌ منابعی پدید آمدند که دیجیتال‌زاد بودند و مابه‌ازای آنالوگ نداشتند. به همین مناسبت طرح‌هایی در کتابخانه‌های مطرح دنیا برای حفظ حافظه ملی شکل گرفت و در این طرح‌ها به ویژه به منابع دیجیتال‌زاد و محیط وب توجه زیادی شد. در کتابخانه کنگره امریکا طرح American Memory شکل گرفت و به جریان افتاد.

در آن زمان به این نتیجه رسیدیم که لازم است سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران موضوع حافظه ملی دیجیتال را مطرح و بر اساس آن اقداماتی را پیش‌بینی و اجرا کند. بر اساس همین ضرورت بود که بنده در سال ۱۳۸۵ طرح حافظه ملی دیجیتال را به عنوان «حمد» در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران مطرح کردم و جزئیات طرح را هم نوشتم که در نهایت کارهایی در این زمینه آغاز شد. از جمله این فعالیت‌ها شروع به اسکن کتاب‌های خطی و سایر منابع کتابخانه‌ای بود. در همین زمان به عنوان معاون اسناد منصوب شدم و جناب آقای دکتر علیرضا طالب‌پور کار «حمد» را با عنوان «حرم» حافظه رقمی ملی ادامه داد. آقای دکتر طالب‌پور هم همت کردند که حتی بعد از رفتن‌شان از کتابخانه ملی این طرح را با عنوان کنسرسیوم محتوای ملی ادامه دهند. چند جلسه‌ای هم از من دعوت کردند. یکی از ویژگی‌های اخلاقی ایشان که قابل تقدیر نیز است هماره ایشان در واگویه‌های خویش و در محافل مختلف از طراح اصلی این کار به رسم امانتداری یاد می‌کردند.

کنسرسیوم محتوای ملی نیز با هدف ایجاد دسترسی آسان و ارزان پژوهشگران و شهروندان ایرانی به یک بانک بزرگ تجمیع اطلاعات در سطح ملی تشکیل شد. وظایف اعلام‌شده این کنسرسیوم عبارت بود از:

- بسترسازی فرهنگی و فنی مناسب

- جلب مشارکت صاحبان محتوا

- استفاده یا تهیه و تدوین استانداردهای ارائه محتوای رقومی ملی و خدمات مرتبط

معرفی محتوای ملی در سطح جهانی

ابتدای امر با تدبیر دکتر طالب‌پور نهادهای زیادی از جمله کتابخانه ملی نیز در ایجاد این کنسرسیوم مشارکت کردند. اما این تلاش هم با جابه‌جایی مسئولان به مصداق "که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها" دچار ضعف و بی‌مهری شد. شاید علت اصلی این مساله این باشد که جایگاه این نوع فعالیت‌ها باید کتابخانه ملی باشد. ورود سایر ارگان‌ها به این نوع فعالیت‌ها چون از وظایف ذاتی آن‌ها نیست بستگی به نوع نگاه مسئول وقت دارد و با جابه‌جایی آنان دچار قبض و بسط می‌شود

در سال ۹۳ که به کتابخانه ملی برگشتم احساس کردم باید دوباره به این مهم به عنوان یکی از وظایف اصلی کتابخانه توجه شود. لذا در سال ۹۴ در قالب مجلدی با عنوان «طرح حافظه ملی رقمی ایران» سعی شد همه طرح‌ها و فعالیت‌هایی که در این حوزه انجام شده تجمیع و ارائه شود.

از دیدگاه شما سیر تکمیل شدن طرح به چه صورت پیش رفت؟

همان‌گونه که توضیح دادم در سال ۱۳۸۵ طرحی براساس یک راهبرد بلندمدت شکل گرفت که این طرح سه محور اصلی داشت. محور اول بحث گردآوری دیتا بود و محور دوم چگونگی پردازش را شامل می شد و بحث سوم به چگونگی اطلاع‌رسانی اختصاص داشت و البته مساله اساسی دیگر هم نرم‌افزار مناسبی که بتواند در مدیریت این اطلاعات کار اصلی را انجام دهد. طی این سال‌ها سعی شد که پروپوزال نرم‌افزار تهیه شود و با توجه به امکانات سازمان برنامه دیجیتال کردن منابعی که معذوریت حقوق مولف نداشتند سرعت گیرد و در حوزه‌های مختلف اطلاعاتی گرداوری شود.

در این مسیر در بخش مجموعه‌های عکس دو اقدام صورت گرفت تا حافظه ملی دیجیتال در حوزه عکس غنی شود. به این صورت که تعداد زیادی نگاتیو وجود داشت که دیجیتال‌سازی و فهرست‌نویسی آن‌ها آغاز شد. در همین دوره مجموعه خرید و اهدای مجموعه تصویری ایران به مجموعه عکس‌های سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران اضافه شد که شامل حدود ۴۰۰ هزار عکس می‌شود و تاکنون حدود ۸۰درصد از فرآیندهای پردازشی این مجموعه به انجام رسیده است. در همین زمینه تاکید شد در مجموعه خطی، همه کتاب‌ها اسکن شود، بنابراین فهرست‌نویسی آن‌ها برای اطلاع‌رسانی آماده شد. البته در مجموعه‌های صوتی، کار رضایت‌بخش نبود و برای تبدیل منابع این مجموعه به صورت دیجیتال، کاری انجام نشده است. ضمنا در زمانی که مسئولیت معاونت پژوهش سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران را داشتم، ۵۰۰هزار مقاله را از یک شرکت تهیه کردیم و تست تهیه فهرست توصیفی آن‌ها توسط ماشین هم انجام شد. خوشبختانه مسئولان بعدی این پروژه را ادامه دادند و این پروژه را وسیع‌تر کردند.

گفته می‌شود فهرستگان نسخ خطی فارسی در جهان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. لطفا درباره شکل‌گیری این پروژه هم توضیح دهید.

همان‌طور که شما فرمودید افتتاح این مجموعه در مقایسه با سایر طرح‌ها و پروژه‌ها جایگاه ویژه‌ای دارد. در مدیریت‌های قبلی اصرار داشتم که برای غنی کردن حافظه ملی دیجیتال «حمد» لازم است که فهرستگان کتاب‌های خطی ایرانیان به صورت برخط تهیه شود اما اغلب به دلایل سیاسی نمی‌پذیرفتند. در دوره‌ای هم که قرارداد چاپ فهرستگان کتاب‌های خطی ایران «فنخا» بسته شده بود متاسفانه پیش‌بینی نشده بود که این فهرست‌ها بر سامانه قرار گیرد و فقط قرارداد کتاب بسته شده بود. در دوره اخیر با رویکرد سامانه «حمد» (حافظه ملی دیجیتال) تاکید کردم که سامانه‌ای برای این موضوع داشته باشیم. بر همین اساس با موسسه الجواد رایزنی‌هایی انجام شد. زمانی که خانم دکتر بروجردی مدیریت سازمان را به عهده گرفت، طرح‌های فهرستگان کتاب‌های فارسی جهان، فهرست نسخ ایرانی به همه زبان‌ها در جهان و فهرست نسخ خطی جهان اسلام را مطرح کردم و خوشبختانه ضمن موافقت، فازهایی از آن اجرا شد و پیشنهاد داده شد اگر در وب به گونه‌ای نمادین کره زمین ترسیم شود و نقاط واجد نسخ خطی فارسی در آن روشن شود به این ترتیب مشاهده می‌شود که جهان روشن خواهد شد.

اجرای طرح فهرستگان کتاب‌های خطی ایرانی که شامل زبان فارسی و عربی و غیره می‌شود در دو فاز مطرح شده است که در این دو اقداماتی صورت گرفته است به طوری که حدود ۶۱۰ هزار مجموعه فراهم آمده است. فهرستگان کتاب‌های خطی عراق دیگر اقدامی بود که انجام شد و هم‌اکنون سامانه آن آماده است.

سامانه‌های حمد و سنا، تا چه اندازه توانسته انتظارات و اهدافی را که از آغاز شما مدنظر داشتید برآورده کند؟

به عنوان معاون کتابخانه ملی ایران و یکی از خدمتگزاران انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران خدا را شاکرم که این سامانه‌ها با تلاش شبانه‌روزی همکاران عزیز سازمان بالا آمده و خدمت‌رسانی می‌کند. بر دست همه آنان بوسه می‌زنم. مسلما این کار نتیجه تلاش و معاضدت تک تک کسانی است که در گذشته و حال برای تکمیل این مجموعه‌ها کوشش کرده‌اند. یادم است که چند سال آقای فرید قاسمی و آقای رحمانی برای تکمیل کسر موجودی مطبوعات کتابخانه ملی چه مرارت‌هایی را بر خود روا داشتند. باید سپاسگزار همه آنان باشیم.

مسلما رونمایی از سامانه‌های «سنا» و «حافظه ملی ایرانیان» در کتابخانه ملی در تسهیل مبادله اطلاعات تاثیر خوبی می‌تواند داشته باشد  منتها در این مسیر سه نکته را باید مورد توجه قرارداد:

یک: بحث روزآمد شدن این پروژه‌ها است. به این معنا که  این نوع طرح‌ها زنده‌اند. اگر تدابیر هوشمندانه‌ای برای روزامدسازی مداوم آن‌ها صورت نگیرد، این پروژه‌ها خواهند مرد. آیا اکنون که دو هفته از افتتاح این سامانه گذشته کتابی به مجموعه سامانه اضافه شده است؟ قطعا همکارانم در بخش مربوطه به این موضوع آگاه هستند.

نکته دوم استقرار درست نرم‌افزار است. به این معنا که تجربه نشان داده که اگر روی سامانه‌های اصلی، اطلاعات منتقل نشود، در تغییرات مدیریتی و در تغییرات دیگری که در سازمان رخ می‌دهد، اطلاعات ممکن است دستخوش تغییر و نابودی شود.

نکته سوم هم پالایش اطلاعات است که لازم است منطبق بر استانداردهایی باشد که کتابخانه ملی خود را ملزم به رعایت آن‌ها می‌داند. مطمئن هستم که همکارانم در بخش‌های مربوطه به این مسائل کاملا آگاهند. شاید تعجیل در افتتاح باعث شده که این امر را به فرصت‌های مناسب بعدی موکول کنند.

در مجموع وسعت دسترسی مخاطب به دیتا و اطلاعات در این سامانه‌ها چگونه است؟

حوزه‌های حافظه ملی بسیار گسترده است. هنوز سراغ بسیاری از منابع موجود در سازمان نظیر عکس‌ها، اسلایدها و... نرفته‌ایم. حوزه آرشیو وب حتی آرشیو فضای مجازی که امروزه بخش جدایی‌ناپذیر زندگی ماست باید به طور جدی در نظر گرفته شود و برای تهیه آرشیو گزیده وب، سیاست‌گذاری صورت گیرد. در این زمینه هم از قبل طرح‌هایی تهیه شده است. امیدوارم با تخصیص بودجه و نیروی انسانی خبره و تهیه ابزار لازم به ثمر بنشیند.

منبع: خبرگزاری ایسنا

پایان خبر//