23 اسفند 1335ش ، تصويب قانون تشكيل سازمان اطلاعات و امنيت كشور

مقدمه

 ساواک، سرواژه سازمان امنیتی ایران در عصر پهلوی بود که برخلاف عنوانش، تداعی ‌کننده شکنجه، جاسوسی و ناامنی در اذهان جامعه بود و مردم، همواره از آن در رعب و وحشت بوده‌اند.
هسته اولیه این سازمان، در فرمانداری نظامی تهران شکل گرفت و روز ۱۱م مهرماه ۱۳۳۵ش. خبر آن در مطبوعات به چاپ رسید. چندی بعد دولت، لایحه تشکیل «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» را تهیه و به مجلس سنا فرستاد. در مجلس سنا عده‌ای از سناتورها به‌شدت با لایحه مذکور مخالفت کردند، اما این مخالفت‌ها نتیجه‌ای نداشت و در سال ۱۳۳۶ش. پس از تصویب مجلس شورای ملی، ساواک، فعالیت خود را به ریاست تیمور بختیار آغاز کرد.
از آغاز تأسیس (۱۳۳۶) تا ۱۳۵۷، چهار نفر - که همه افسر ارشد بودند- یكی از پی ‌دیگری در رأس ساواک قرار گرفتند كه عبارت بودند از: تیمور بختیار، پاکروان، نصیری و مقدم. 
اهداف ایجاد این سازمان مخوف، عبارت بود از: کنترل نیروهای سه‌گانه ایران و ایجاد سد دفاعی در برابر کمونیسم و نفوذ شوروی؛ کنترل فعالیت‌های سیاسی طبقات مختلف مردم از جمله فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی علما و مراجع تقلید، دانشجویان و سایر اقشار فرهنگی و علمی در خارج و داخل كشور؛ کنترل ادارات دولتی و  سرکوب قیام‌های مردمی.
قانون تشکیل ساواک، در برگیرنده سه ماده اصلی بود:
1. مشخص كردن این سازمان به عنوان بخشی از نخست‌وزیری و تعیین رئیس آن به‌دست شاه.
2. تعیین وظایف ساواک شامل: جمع‌آوری و کسب اطلاعات لازم برای حفظ امنیت ملی، کشف جاسوسی و کسب اطلاعات در باره ناقضان قوانین حافظ سلطنت، مخالفت مسلحانه، جنایات نظامی و سوء قصد به جان شاه و ولیعهد. 
3. همتراز دانستن مأموران ساواک با قضات نظامی و باز گذاشتن دست آن‌ها در شناسائی و نابود کردن کلیه مخالفان دیكتاتوری شاه.
مقامات و مأموران این سازمان، بیش‌تر از فرمانداری نظامی، رکن دوم ارتش و شهربانی تأمین می‌شدند. درشکل گیری ساواک، آمریکا و اسرائیل نقش عمده‌ای داشتند. این سازمان به ویژه در دوره ریاست نصیری، با یاری جستن از هزاران مأمور رسمی و انبوه خبرچینان و شیوه‌های متنوع شکنجه و سرکوب، کار کنترل تمامی محافل، سازمان‌ها، نهادها، مراکز و افراد مظنون را بر عهده داشت.
آموزش نیروهای اصلی و هسته‌‌ای ساواک، تحت نظارت موساد در خارج از کشور و در کشورهای اروپائی از جمله انگلیس و آمریکا و یا در اسرائیل صورت می‌گرفت و آموزش دیدگان، از خبرگی و مهارت لازم در کار شکنجه و اعتراف گرفتن برخوردار می‌شدند.
با اوج‌گیری ناآرامی‌های قبل از انقلاب در ایران، شاه برای دلجوئی از مردم، دستور انحلال ساواک را داد و رئیس پیشین ساواک، تیمسار نصیری را- که در آن زمان سفیر ایران در پاکستان بود - به ایران فراخواند و دستور زندانی شدن وی را صادر كرد. اما این اقدام‌ها نتیجه‌ای در بر نداشت. 
در ناآرامی‏های دوران انقلاب، انتقاد از ساواک و اظهار نارضایتی شدید از مجموعه عملکرد آن در میان شعارها و خواسته‌‏های مخالفان رژیم پهلوی، اهمیت و جایگاهی ویژه داشت و همین امر موجب فرار بسیاری از آن‌ها به خارج از كشور و یا انجام اقداماتی برای در امان ماندن از مجازات شد. از جمله در واپسین روزهای نخست‌‏وزیری شاپور بختیار، افرادی که خود را «جامعه کارکنان وطن‏پرست ساواک» معرفی کرده بودند، طی اعلامیه‌‏هائی از عملکرد ساواک در سالیان گذشته تبری جستند و همراهی و همگامی خود را با انقلاب، اعلام  و حتا اذعان كردند که هیچگونه نقشی در اعمال خلاف رویه ساواک تا آن هنگام نداشته‌اند!
پس از پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی، پاكروان، نصیری، مقدم و برخی از افراد شناخته شده این سازمان، دستگیر و در دادگاه‌های انقلاب، محاکمه و به اعدام محکوم شدند و به این ترتیب، عمر سازمانی كه سال‌ها شنیدن نام آن لرزه بر اندام ایرانیان می‌افكند، به اتمام رسید؛ اما هنوز هم خاطرات ددمنشی و خلق وحشیانه مأموران آن، دل افرادی را كه تن و روانشان از شكنجه آن مأموران آزرده است، به درد می‌آورد و نام ساواك، همواره تداعی كننده پست‌ترین روش‌های غیر انسانی، برای حفظ قدرت به دست ابنای بشر است.  

تصویبنامه هیئت وزیران

  • شماره : ۲۴۰۰۲۱۴۲۸
  • تاریخ : ۱۳۳۵/۰۷/۰۳