برگزاری آیین فرهنگی ـ هنری «شبی با ایبسن» در کتابخانه ملی ایران


تاریخ انتشار: ۱۴۰۴/۷/۷ - ۱۲:۵۹:۰
آخرین تاریخ بروزرسانی: ۱۴۰۴/۷/۸ - ۷:۴۳:۵۸
برگزاری آیین فرهنگی ـ هنری «شبی با ایبسن» در کتابخانه ملی ایران

آیین فرهنگی ـ هنری «شبی با ایبسن» با همکاری سفارت نروژ و با حضور سفیر این کشور، استادان و هنرمندان برجسته تئاتر ایران در مرکز همایش‌های بین‌المللی کتابخانه ملی ایران برگزار شد؛ رویدادی با پنج سخنرانی، معرفی «مرکز مجازی ایبسن» دانشگاه اسلو، دو نمایشنامه‌خوانی و نمایش آثار و پایان‌نامه‌های پژوهشی درباره ایبسن.

به گزارش روابط‌عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، آیین فرهنگی ـ هنری «شبی با ایبسن» با همکاری سفارت نروژ و با حضور سفیر این کشور، استادان و هنرمندان برجسته تئاتر ایران و جمعی از پژوهشگران و علاقه‌مندان در مرکزهمایش‌های بین‌المللی کتابخانه ملی ایران برگزار شد. این برنامه با سخنرانی غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و پال بیورنستاد، سفیر نروژ ­آغاز شد و با ارائه‌های علمی و هنری قطب‌الدین صادقی، نادر برهانی‌مرند و اردشیر صالح‌پور ادامه یافت. همچنین در این مراسم دو گروه از هنرمندان تئاتر ایران به نمایش­نامه ­خوانی پرداختند.

 

امیرخانی: کتابخانه ملی کانون دیپلماسی فرهنگی ایران است

غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان، در آغاز سخنان خود با اشاره به مأموریت‌های بین‌المللی کتابخانه ملی گفت: سازمان اسناد و کتابخانه ملی به‌عنوان حافظه مکتوب ایرانیان که این روزها در هشتاد و هشتمین سال آغاز فعالیتش قرار دارد، مرکزی است برای تعاملات و دیپلماسی فرهنگی با سایر کشورها و فرهنگ‌های مختلف. ما تقریباً در هر چند روز یک‌بار شاهد یک رویداد بین‌المللی هستیم با حضور نمایندگانی از کشورهای مختلف اعم از کتابخانه‌های ملی، آرشیوهای ملی، مراکز آکادمیک و دانشگاهی و همچنین سایر مؤسسات فرهنگی. خوشحالیم که در این سلسله برنامه‌ها امروز میزبان کشور نروژ هستیم.

او در ادامه با تقدیر از استادان حوزه ادبیات نمایشی در ایران به‌ویژه دکتر قطب‌الدین صادقی اظهار داشت: باید در رأس همه از استاد ارجمند جناب آقای دکتر قطب‌الدین صادقی، چهره نام‌آشنای هنر کشور، تشکر کنم و همچنین از سایر عزیزان و هنرمندانی که قدم رنجه کردند و تشریف آوردند.

امیرخانی بخش دیگری از سخنان خود را به معرفی دوره‌ای از ادبیات نروژ اختصاص داد و توضیح داد: امروز از دوره‌ای از ادبیات نروژ صحبت می‌کنیم که دوره اوج این کشور است، یعنی نیمه دوم قرن نوزدهم که با حضور ایبسن و همچنین بیورنسون، ادبیات نمایشی نروژ به اوج می‌رسد. با کمی فاصله از آن کنوت هامسون و کیلاند را داریم که آنها هم نویسندگان بزرگی بودند. خوشبختانه آثار این بزرگان از گذشته‌های دور در ایران مورد توجه قرار گرفته و ترجمه شده است.

وی در ادامه نمونه‌هایی از توجه اندیشمندان و مترجمان ایرانی به آثار نویسندگان نروژی را یادآور شد و گفت: جامعه‌شناس بزرگ ایران مرحوم دکتر امیرحسین آریانپور، کتاب معروف ایبسن آشوبگرای را در دهه ۴۰ منتشر کرد. همچنین مرحوم غلامعلی سیار در دهه ۳۰ کتاب گرسنه هامسون را ترجمه کرد که با استقبال روبه‌رو شد. یا نمونه شاخص‌تر آن، زنده‌یاد داریوش مهرجویی بود که فیلم سارا را بر مبنای نمایشنامه خانه عروسک ایبسن ساخت که به اعتقاد بسیاری از منتقدان از شاهکارهای این استاد فقید به شمار می‌رود.

رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به نمایشگاه آثار مرتبط با ایبسن در حاشیه برنامه گفت: خوشحالیم که آثار ایبسن ترجمه‌شده به فارسی در بیرون سالن به نمایش گذاشته شده است. این امر به‌خوبی نشان می‌دهد که ادبیات کشور نروژ و به‌ویژه ایبسن چقدر مورد توجه بوده است. همچنین بر اساس موجودی کتابخانه ملی، نزدیک به ۳۰ پایان‌نامه کارشناسی ارشد و دکترا فقط در مورد ایبسن در این مجموعه نگهداری می‌شود. قاعدتاً در مجموعه‌هایی مثل ایرانداک که پایان‌نامه‌های بیشتری دارند و یا در دانشکده های هنر، تعداد بالاتری موجود است. به همین مناسبت، نمایشگاهی از پایان‌نامه‌ها و رساله‌های موجود در کتابخانه ملی نیز در حاشیه این مراسم برپا شده است.

 

سفیر نروژ: ایبسن هنوز پس از یک قرن الهام‌بخش جهان است

در این مراسم، پال بیورنستاد، سفیر نروژ در ایران، با ابراز خرسندی از برگزاری این رویداد فرهنگی به اهمیت آن اشاره کرد و اظهار داشت: برگزاری این برنامه در کتابخانه ملی ایران برای ما افتخار بزرگی است. ایران همواره خاستگاه ادیبان و اندیشمندان برجسته‌ای بوده و علاقه و اشتیاق عمیقی به ادبیات در این کشور جریان دارد. بسیار خرسندیم که آثار ایبسن و دیگر نویسندگان نروژی به فارسی ترجمه شده و در مجموعه کتابخانه ملی جایگاه ویژه‌ای یافته‌اند.

سفیر نروژ در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر پیوندهای تاریخی دستگاه دیپلماسی نروژ با ایبسن خاطرنشان کرد: هنریک ایبسن بخشی از مهم‌ترین آثار خود از جمله هدا گابلر و معمار را در ساختمانی نوشت که امروزه مقر وزارت خارجه نروژ در اسلو است. هنوز می‌توان آپارتمان محل سکونت او را در همان مجموعه بازدید کرد. ایبسن نه تنها از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن نوزدهم محسوب می‌شود، بلکه پدر درام مدرن لقب گرفته است. نوشته‌های او با وجود گذشت بیش از یک قرن همچنان زنده، الهام‌بخش و جهانی‌اند؛ تا آنجا که پس از شکسپیر، دومین نمایشنامه‌نویس پرمخاطب جهان است.

بیورنستاد همچنین با اشاره به استقبال جهانی از نمایشنامه «دشمن مردم» افزود: این اثر که نخستین بار در سال ۱۸۸۳ به روی صحنه رفت، در سال‌های اخیر در شهرهای پرچالش همچون طرابلس، کابل و قاهره با استقبال گسترده اجرا شده است. پرسش‌های بنیادینی که این نمایشنامه درباره وفاداری، حقیقت‌گویی و منافع عمومی مطرح می‌کند، هنوز هم به قوت خود باقی است. همان‌گونه که ایبسن از زبان دکتر استاکمن به ما یادآور می‌شود، افشاگران حقیقت نقش حیاتی در سلامت جامعه دارند.

وی در ادامه به اثر شاخص دیگر ایبسن یعنی «خانه عروسک» پرداخت و گفت: این نمایشنامه که یکی از تأثیرگذارترین آثار تاریخ تئاتر و دومین اثر پرمخاطب پس از هملت است، به موضوعاتی همچون آزادی فردی، نقش‌های جنسیتی و پیچیدگی روابط انسانی می‌پردازد. شخصیت نورا که در نهایت تصمیم به ترک همسر خود می‌گیرد، در قرن نوزدهم اروپا شگفتی آفرید و هنوز نیز برای مخاطبان امروز آموزنده و الهام‌بخش است.

سفیر نروژ در پایان ضمن معرفی «یون فوسه»، نمایشنامه‌نویس معاصر نروژ و برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۴، اظهار داشت: فوسه که آثارش به بیش از ۵۰ زبان ترجمه شده و در ایران نیز به صحنه رفته است، از او به‌عنوان ایبسن جدید یاد می‌شود. امیدواریم در آینده نزدیک با همکاری کتابخانه ملی ایران، ویژه‌برنامه‌ای به معرفی آثار فوسه اختصاص دهیم.

 

صادقی: ایبسن وجدان بیدار جامعه و طغیانگر علیه سنت‌ها

در ادامه ­ی آیین «شبی با ایبسن»، قطب‌الدین صادقی، نمایشنامه‌نویس و استاد برجسته هنرهای نمایشی کشورمان سخنانی مفصل درباره جایگاه هنریک ایبسن، زندگی و آثار او ایراد کرد. وی در آغاز سخنان خود با اشاره به سخت­کوشی ایبسن و جهان ­وطنی وی گفت: می‌خواهم درباره کسی صحبت کنم که با ۲۵ نمایشنامه طی ۵۰ سال، هر دو سال یک اثر و با روزی ۶ ساعت کار، در واقع پر اجراترین درام‌نویس جهان بوده است. ایبسن با اینکه یک اروپایی است، اما جهان‌وطن است؛ نه بومی‌گرا و محدود به نروژ، بلکه متعلق به همه بشریت. درستی شکل و دقت در محتوا در آثار او چنان است که قابل تأویل و دریافت برای کل فرهنگ معاصر جهانی است.

این استاد هنرهای نمایشی در ادامه با اشاره به شرایط تاریخی نروژ توضیح داد: ایبسن در کشوری کوچک، با سه چهار میلیون نفر جمعیت در آن زمان، توانست با آثار خود نروژ را در جهان پرآوازه کند. او از دل بحران هویت ملی و زبانی نروژ برخاست. نروژ سه قرن زیر سلطه دانمارک بود و تازه پس از استقلال توانست هویت ملی خود را بیابد. ایبسن در چنین تناقضی بالید و توانست از دل بحران‌ها، ادبیات نمایشی نروژ را به اوج برساند.

صادقی با اشاره به زندگی شخصی ایبسن اظهار داشت: پدرش مرفه بود اما ورشکست شد. ایبسن می‌خواست پزشک شود اما سر از شاگردی داروخانه درآورد. بورژواها تحقیرش کردند و این زخم بر دلش ماند. اولین نمایشش کتلینا را با پول توجیبی خودش چاپ کرد که تحت تاثیر انقلاب 1848 فرانسه در دوره ­ی ناپلئون سوم بود و از همان آغاز روحیه ­ی اعتراضی او را نشان می­داد. حتی می‌گویند هنگام نوشتن براند، شیشه‌ای با عقرب روی میزش می‌گذاشت و به آن خوراکی می‌داد تا زهرش را بیرون بریزد، و با همان روحیه طغیانگر زهر درونی‌اش را روی کاغذ می‌ریخت.

او سپس به مسیر فکری ایبسن اشاره کرد و گفت: هیچ سنت درام‌نویسی در نروژ وجود نداشت. او از کارهای سبک و مردمی آغاز کرد، اما همان‌طور که شیلر می‌گوید "معاصر باشید اما شبیه به هم دوره ­ای­ های تان نباشید، آنچه می‌نویسید باید ضروری باشد نه مردم‌پسند"، ایبسن نیز به دنبال آثار ضروری رفت نه صرفاً سرگرم‌کننده. ازدواجش با دختری از خانواده‌ای اهل ادبیات و هنر به او اعتمادبه‌نفس و چارچوب تازه‌ای بخشید. پس از شکست دانمارک از امپراتوری پروس که چشمان همگی اهالی اسکاندیناوری و همچنین ایبسن را گشود، مهاجرت ۲۵ ساله‌اش (۱۸۶۴ تا ۱۸۹۱) در آلمان و ایتالیا آغاز شد که دوران خلاقیت‌های بزرگ او بود.

صادقی با تقسیم آثار ایبسن به سه دسته، ادامه داد: دسته اول آثار شعری و رمانتیک است مانند براند و پیرگینت که شاهکارهای او هستند. این آثار بر نجات فردی تأکید دارند. شکست دانمارک در ۱۸۶۴ نشان داد هیچ‌کس به کمک اسکاندیناوی نیامد، و ایبسن از دل همین تجربه به این نتیجه رسید که فرد باید خودش را نجات دهد.

وی افزود: بعد از این دوره، ایبسن مدافع آزادی شد. ابتدا آنارشیست بود و به هیچ حزبی وابستگی نداشت، حتی با کمونارهای 1871 پاریس هم همدردی نکرد. او مساوات‌گرا هم نبود؛ می‌گفت مساوات توهمی بیش نیست. اعتقاد داشت توده‌ها مسئولیت‌پذیر نیستند و همیشه مطیع سنت­ها هستند فرد باید با اندیشه و اراده خودش راه ش را بیابد. به همین دلیل او را وجدان بیدار جامعه می‌دانند؛ کسی که فارغ از هر گرایشی، انگشت بر کژی‌ها می‌گذارد.

این استاد تئاتر با اشاره به آثار اجتماعی ایبسن تصریح کرد: پس از دو دوره­ ی قبلی، ایبسن با نمایش اتحاد جوانان نقد انتخابات سیاسی نروژ را آغاز کرد. سپس در خانه عروسک موقعیت زنان را به چالش کشید. در اسکاندیناوی زنان به دلیل حضور در کارخانه‌ها وارد عرصه اجتماعی شدند و فمینیسم در آنجا بسیار جلوتر از اروپا رشد کرد. ایبسن در این نمایش نشان داد که زن می‌تواند با انداختن دسته کلیدها و ترک خانه، سرنوشت خود را تغییر دهد. در نمایش دشمن مردم هم تنها یک پیام دارد: مسئولیت جمعی. گناه فرد به خود او محدود نمی‌شود و به جامعه و نسل‌های بعد هم سرایت می‌کند.

صادقی در ادامه گفت: ایبسن بعدها وارد عرصه درام روان‌شناسی شد. نمایش‌هایی مانند مرغابی وحشی، هدا گابلر و بانوی دریایی نمونه‌های شاخص این دوره هستند. در این آثار، او به اعماق وجود شخصیت‌ها نفوذ می‌کند و تحولات روانی آنها را به تصویر می‌کشد. این نوع درام تحت تأثیر ناتورالیسم فرانسه و روان‌شناسی نوین شکل گرفت.

وی در پایان با اشاره به تأثیر ایبسن بر بزرگان درام جهان تأکید کرد: ایبسن تنها پر اجرا‌ترین نویسنده قرن بیستم نبود، بلکه بر درام‌نویسان بزرگی چون برنارد شاو در انگلستان، پیراندلو در ایتالیا، استریندبرگ در سوئد و حتی چخوف در روسیه تأثیر گذاشت. او نشان داد چگونه می‌توان با خلاقیت، اعتقاد و پایداری، ملت کوچکی مانند نروژ را به پرچم‌دار فرهنگ نمایشی جهان بدل کرد. هیچ‌کس همچون او نروژ را به جهان معرفی نکرده است.

 

ارائه آنلاین مرکز مجازی ایبسنِ دانشگاه اسلو: دسترسی آزاد به کلیات آثار، بانک ۲۶هزار اجرا و تئاتر مجازی برگن

در ادامه برنامه، نینا اونسن از «The Virtual Ibsen Centre» وابسته به «مرکز مطالعات آسیایی دانشگاه اسلو» در یک ارائه‌ی آنلاین، سامانه‌ی پژوهشی–آموزشی این مرکز را معرفی کرد. این پلتفرم دوزبانه (نروژی/انگلیسی) با دسترسی آزاد جهانی، مجموعه‌ای یکپارچه از منابع دیجیتال درباره هنریک ایبسن ارائه می‌دهد؛ از ویرایش دیجیتال کلیات آثار و بانک اجراها (اطلاعات بیش از۲۶ هزار اجرا در جهان) تا کتاب‌شناسی بین‌المللی، زندگی‌نامه و معرفی آثار، آرشیو چندرسانه‌ای، بخش ترجمه‌ها (از جمله برخی ترجمه‌های فارسی به‌صورت متن ماشین‌خوان)، تصویرنامه‌ی پوسترها و عکس‌های اجراها و بازسازی مجازی یک تئاتر تاریخی در برگِن نروژ. در بانک اجراها، امکان جست‌وجو روی نقشه و خط زمان، مشاهده‌ی جزئیات هر تولید و ردیابی اجراهای یک اثر مانند «خانه عروسک» در کشورهای مختلف ـ از جمله ایران ـ فراهم است.

اونسن همچنین به ابزار Multilingual Ibsen برای مقایسه‌ی هم‌زمان ترجمه‌ها، دسترسی به فاکسیمیله‌های کتابخانه ملی نروژ، مجموعه‌ی پرتره‌ها و حتی طراحی‌ها و نقاشی‌های خود ایبسن اشاره کرد و این پلتفرم را «کتابخانه، تئاتر، آرشیو و ابزار پژوهش آنلاین در یک سامانه» توصیف نمود. بنا بر اعلام وی، خدمات پلتفرم کاملاً رایگان است و مرکز، علاوه بر ارائه‌ی دوره‌ی کامل کارشناسی‌ارشد، از سال ۲۰۲۶ برنامه‌ی کارشناسی‌ارشد آنلاین را نیز از سر می‌گیرد؛ از پژوهشگران و دانشجویان علاقه‌مند برای بهره‌گیری از این امکانات دعوت شد.

 

برهانی‌مرند: مرغابی وحشی کتاب بالینی من است

در بخش دیگری از این برنامه نادر برهانی‌مرند، کارگردان و نمایشنامه‌نویس و از چهره‌های شناخته‌شده تئاتر ایران، با ابراز خرسندی از حضور در جمع استادان و هنرمندان، ارائه‌ای سه‌بخشی درباره زیست حرفه‌ای خود و رویکردش به «مرغابی وحشی» و ایبسن داشت. او گفت: وقتی که به من گفتند که قرار است اینجا صحبت بکنم و ارائه بدهم هم ترسیدم. وقتی وارد سالن شدم ترسم بیشتر شد چون همه معلمین خودم را اینجا دیدم. لذا این گفتار را به حساب درس‌پس‌دادن من بگذارید.

برهانی‌مرند در بخش نخست، از سال‌های دانشجویی‌اش در دانشکده سینما و تئاتر و نقش تعیین‌کننده‌ی استاد پریدخت زاهدی در آشنایی عمیق او با نمایشنامه‌های کلاسیک گفت: واحدی داشتیم به نام تحلیل نمایش. ایشون ما را مجبور کردند که قاطبه نمایشنامه‌های بزرگ دنیا را در فرصت ۱۰۰ روزه بخوانیم. از خیلی آثاری که ما خواندیم دو تا نمایشنامه‌نویس بزرگ توجه من را جلب کردند یکی ایبسن بزرگ و دیگری آرتور میلر. تئاتری­ها اساسا الان من را با دو اثر از همین دو نفر یعنی مرگ فروشنده میلر و مرغابی وحشی ایبسن به یاد  میارن اما باید بگم مرغابی وحشی برای من خیلی سخت بود. البته همین باعث شد که این نمایشنامه بشود جزو کتاب‌های بالینی من.

او سپس به فرازهایی از فعالیت حرفه‌ای خود در رادیو پرداخت: در رادیو مسئول نمایشنامه‌های خارجی شدم. برنامه‌ای به نام پرده دوم. در این برنامه برخلاف سنت رایج رادیو کارگردانی آثار را به کارگردانان تئاتر واگذار می‌کردیم. تعصب من نسبت به ایبسن باعث شد آثار ایبسن را به صورت شنیداری تنظیم و پخش کنیم. در این دوران با یک اثر چندین بار زندگی می‌کردم. ولی صد افسوس که آن موقع مرغابی وحشی ایبسن اتفاق نیفتاد و همچنان این چالش برای من ماند.

برهانی‌مرند با اشاره به اجرای سال ۱۳۸۶ «مرغابی وحشی» گفت: سال ۸۶ مرغابی وحشی را دست گرفتم. و تمام دشواری­هایی که با مرغابی وحشی در این سالها داشتم تبدیل شد به یک بازخوانی که کمترین نسبت را با اثر ایبسن داشت. خوشبختانه سال ۸۶ روی صحنه رفت و اثر برگزیده شد. به دعوت کشور پادشاهی نروژ به جشنواره ایبسن از نگاهی نو دعوت شدم. بعد از آن اجرا یک سمینار خوبی برگزار شد و احساس کردم خستگی کارم آنجا در رفت. مدتی بعد پروفسور فرود هلاند از من دعوت کرد که متن را برایشان بفرستم و به گواه دوستان ایرانی که در آنجا تحصیل می­کنند آن را به عنوان یکی از نمونه‌های شاخص دراماتورژی یاد می‌دهند. اما احساس کردم که هنوز حق مطلب را در مورد مرغابی وحشی ایبسن ادا نکرده‌ام. پرونده را برای خودم نبستم.

او درباره پروژه تازه‌اش توضیح داد: دو سال پیش یک پروژه پژوهشی اجرایی تعریف کردیم. یک سال و نیم یا دو سال وقت گذاشتیم که پروژه اجرایی مجدد مرغابی وحشی را عملی بکنیم. همه آثار را مرور کردم مخصوصاً آثاری که جدیدتر ترجمه شده بود مثل کمدی عشق، کاتالینا و انجمن جوانان. پارسال در مجموعه ایرانشهر به مدت ۳۰ شب اجرا رفتیم و مورد استقبال هم قرار گرفت. الان همه آن پژوهش‌هایی را که انجام دادیم به صورت یک پادکست صوتی ۱۰ قسمت تا الان شده داریم تهیه می‌کنیم.

در بخش دوم سخنرانی، برهانی‌مرند رویکرد دراماتورژیک خود را در اقتباس از مرغابی وحشی با عنوان «خط خوردگی­های هدویگ» تشریح کرد: در اثر من هدویگ نمی‌میرد. او حالا دیگر تبدیل شده به یک نمایشنامه‌نویس کم‌بینا. اثر خودش را به مسابقه نمایشنامه‌نویسی زنان کم‌بینای جهان که در نروژ برگزار می‌شود فرستاده و نفر اول شده. نمایشنامه ما از اینجا شروع می‌شود. نمایشنامه مرغابی وحشی ایبسن اجرا می‌شود اما با دخالت و بازگویی هدویگ جاهایی که هدویک نمی‌خواهد آن اتفاقات تلخ رقم بخورد خط می‌خورند. نمایشنامه جدید پر از خط‌ خوردگی‌هاست. خط‌ خوردگی‌هایی که نمایانگر حسرت هدویگ در مورد سرگذشت پدر و مادرش است.

او درباره شاکله فکری و صحنه‌ای اقتباس افزود: متن ایبسن را نه به عنوان منبعی برای بازنویسی وفادارانه بلکه به عنوان بستری زنده برای گفتگو برگزیدم. خط‌خوردگی استعاره‌ای است از همزمانی حضور و غیاب متن اصلی. ساختار صحنه‌ای من چندلایه است. با نوعی متاتئاتر روبه‌رو هستیم. شکلی از روایت شکسته و پاره‌پاره یادآور حافظه جمعی و شخصی. هدویک بزرگسال به عنوان راوی و شاهدی زنده بازمی‌گردد. هر بار که خطی پاک یا بازنوشته می‌شود حقیقتی هم محو یا جابجا می‌گردد. ابزارهای عکاسی، پروجکشن و اشیای کارگاهی نماد میل انسان مدرن به ثبت حقیقت‌اند اما همان‌قدر هم دروغ را جاودانه می‌کنند.

برهانی‌مرند نسبت معاصر اقتباس خود را چنین صورت‌بندی کرد: ایبسن در قرن نوزدهم به بحران حقیقت در خانواده بورژوازی پرداخت. امروز ما با بحران حقیقت در فضای مجازی، رسانه و حافظه تاریخی روبه‌رو هستیم. خط‌ خوردگی‌های هدویک می‌پرسد در جهانی که همه چیز ثبت و بازنشر می‌شود، جای توهم کجاست. در متن من جینا و هدویگ حضوری پررنگ دارند. هدویک بزرگسال برخلاف قربانی خاموش ایبسن، بدل به شاهد و سخن­گوی تاریخ می‌شود. این انتخاب پاسخی است به تغییرات اجتماعی معاصر و جایگاه نوین زنان در روایت.

او جمع‌بندی کرد: خط‌ خوردگی‌های هدویک تلاشی است برای بازآفرینی ایبسن در زمانه ما. گفتگویی انتقادی و خلاقانه. اگر ایبسن به ما آموخت که حقیقت همیشه بهای سنگینی دارد، تجربه من می‌گوید که در جهان امروز حتی حقیقت خط‌ خورده و محو شده هم همچنان بر زندگی ما سایه می‌افکند.

 

خوانش «خط­ خوردگی­ های هدویگ» توسط برهانی مرند و جمعی از هنرمندان

در ادامه سخنرانی برهانی ­مرند، نمایشنامه‌خوانی بخشی از اقتباس تازه وی از مرغابی وحشی با عنوان خط ­خوردگی­های هدویگ با حضور جمعی از هنرمندان تئاتر و سینمای کشور برگزار شد. در این اجرا بهرام ابراهیمی، رحیم‌ نوروزی، امیر میری و زکیه بهبهانی نقش‌آفرینی کردند و برهانی‌مرند نیز به‌جای یکی از بازیگران غایب در نقش «یالمار» حاضر شد. این نمایشنامه‌خوانی با استقبال حاضران همراه شد و در پایان از گروه اجرا قدردانی به عمل آمد.

 

صالح‌پور: فرهنگ ملت‌ها را به هم نزدیک می‌کند، نه سیاست

در آخرین سخنرانی این رویداد علمی – فرهنگی، اردشیر صالح‌پور، پژوهشگر و استاد دانشگاه، ارائه­ ی خود را با تأکید بر نقش فرهنگ در دیپلماسی میان ملت‌ها آغاز کرد و گفت: این فرهنگ و هنر است که ملت‌ها را به هم نزدیک می‌کند نه سیاست. بنابراین دیپلماسی فرهنگی بر دیپلماسی سیاسی همواره ارجحیت دارد. همچنان که حافظ دیگر فقط شیرازی و ایرانی نیست، شکسپیر فقط انگلیسی نیست و ایبسن تنها نروژی نیست، بلکه ما ایرانی‌ها هم دست‌کم هفتاد سال است که با ایبسن زندگی می‌کنیم.

او با اشاره به جایگاه ایبسن در ادبیات نمایشی جهان افزود: بی‌اغراق باید گفت که هنریک ایبسن مشهورترین و نام‌آورترین درام‌نویس قرن نوزدهم است. در همان دوره سه نمایشنامه‌نویس بزرگ ظهور کردند؛ ایبسن در اروپای شمالی، استریندبرگ در سوئد و آنتوان چخوف در روسیه. گمان می‌کنم ایرانی‌ها بیش از آن دو نویسنده با ایبسن ارتباط برقرار کرده‌اند. تقریباً همه نمایشنامه‌های ایبسن در ایران ترجمه یا اجرا شده است و کمتر نمایشنامه‌نویسی از اروپا چنین سبقه و سابقه‌ای در ایران دارد.

صالح‌پور در بخش دیگری از سخنان خود با یادآوری آموزه‌های اجتماعی ایبسن خاطرنشان کرد: ایبسن در نمایش دشمن مردم یک درس بزرگ به ما داد و آن تعهد اجتماعی بود. آقای دکتر استوکمان خود را در برابر مردم مسئول می‌داند و در برابر شهردار می‌ایستد. او به ما آموخت که همیشه اکثریت پیروز نیست. گاهی نیرومندترین، تنهاترین است. این آموزه‌ای است که ایرانی‌ها از ایبسن گرفتند و آن را جدی گرفتند.

این پژوهشگر تئاتر با یاد از استادان خود گفت: افزون بر سخنان جامع دکتر صادقی، اجازه بدهید از حضور دو استاد ارجمندم هم تشکر کنم، دکتر محمود عزیزی و استاد ناصر آقایی. همچنین باید بگویم ایبسن مبدع درام خانوادگی است. او نمایش را از اساطیر کلاسیک و رمانتیسیسم گرفت و وارد خانواده کرد. منتقدان ادبی ایبسن را شکسپیر دوران جدید می‌نامند و به‌درستی او را پدر نمایش مدرن می‌دانند.

صالح‌پور با اشاره به تأثیر ایبسن بر نمایشنامه‌نویسی ایران یادآور شد: استاد فقید اکبر رادی قلمش به‌شدت تحت تأثیر ایبسن بود و خودش را وامدار او می‌دانست. حتی استاد فقید آریانپور نیز نمایش دشمن مردم را ترجمه کرد و کتاب ایبسن آشوبگرای را نوشت، گرچه بعدها منتقدان نشان دادند که ایبسن نه آشوبگرا بلکه آشوب‌ستیز و دولت‌ستیز و سنت‌ستیز بود.

او در ادامه گزارشی از برگزاری صدمین سالگرد درگذشت ایبسن در ایران ارائه کرد: در سال ۲۰۰۶، همزمان با برنامه جهانی یونسکو، ایران نیز به مدت هشت روز میزبان بزرگداشت ایبسن شد. در این رویداد چهار نمایش از جمله دشمن مردم به کارگردانی زنجانپور، وقتی مردگان برمی‌خیزند و دو اجرای متفاوت از خانه عروسک روی صحنه رفت. در کنار اجراها، کارگاه‌های نمایشی با حضور کارگردانانی چون کوشک جلالی و حمید پورآذری برگزار شد و ایبسن‌شناسان ایرانی و نروژی از جمله آنه مارگریته هِلگِسِن در نشست‌های تخصصی سخنرانی کردند. سفارت نروژ نیز ۱۵ سری فیلم از اجراهای ایبسن را به دانشکده‌های مختلف اهدا کرد و از مترجمان آثار ایبسن در ایران، از جمله اصغر رستگار، فانوس بهادروند و بهزاد قادری، تجلیل به عمل آمد. همچنین زنده‌یاد داریوش مهرجویی با حضور در خانه هنرمندان درباره نسبت دراماتورژی تئاتر و سینما بر اساس فیلم سارا سخن گفت.

صالح ­پور در پایان، با اشاره به گزارش خود از تعلق­ خاطر ایرانیان به ایبسن در سالهای اخیر خاطرنشان کرد: ایرانی‌ها تعلق خاطر ویژه‌ای به ایبسن دارند. من شخصا استاد راهنمای چند پایان‌نامه درباره آثار او بوده‌ام. حتی به ما پیشنهاد شد که پس از ایبسن به معرفی یان فوسه، نمایشنامه‌نویس معاصر نروژی، بپردازیم. هرچند به دلیل تغییر سفیر و مسئولان سفارت این کار به سرانجام نرسید.

خوانش گزیده ­ای از نمایشنامه «دشمن مردم»

در بخش پایانی این مراسم، گزیده‌ای از نمایشنامه دشمن مردم توسط هنرمندان برجسته کشور، آقایان عباس توفیقی و فرشید صمدی‌پور، به‌صورت نمایشنامه‌خوانی اجرا شد.