بازگشت

مصاحبه تاریخ شفاهی با آقای محمود بازرگانی

خاطره

عنوان:
مصاحبه تاریخ شفاهی با آقای محمود بازرگانی
چکیده:
به مناسبت 22 دی 1398 سالروز تشکیل شورای انقلاب به فرمان امام خمینی
مصاحبه شونده:
آقای محمود بازرگانی
مصاحبه کننده:
گروه اطلاع رسانی دیداری و شنیداری
متن:

فعال سیاسی- آزاده

یكی از نهادهایی كه روز به روز بر قدرت آن اضافه می­شد، بحث شورای انقلاب بود. شورای انقلابی كه امام تعیین كرده بودند، یكی از اساسی­ترین اقدامات امام بعد از این تاریخ آخرهای 22 دی[بود.[ اعضای شورای انقلاب را معرفی كردند: شهید بهشتی، آقای هاشمی، مهندس بازرگان و آقای مطهری ـ خدا رحمت كند ایشان را ـ عده­ای را به عنوان اعضای شورای انقلاب معرفی كردند كه این شورا یواش یواش به اصطلاح شروع كند [اریكه قدرت را] دست بگیرد.

شورا كه معرفی شد دقیقاً شاه برایش مشخص شد كه در كشور نمی­تواند بماند چون ممكن بود كه هجوم مردم به كاخ­ها شروع شود و خلاصه در معرض خطر قرار بگیرد و با مشورت امریكایی­ها دیگر بنا شد كه از كشور خارج شود كه روز 26 دی شاه از كشور خارج شد.

اعضای شورای انقلاب آدم­های بالاخره فرهیخته­ای بودند، آدم­های باتجربه و مبارزی بودند و برای خودشان هر كدام حرف­هایی داشتند. درست است سابقه مدیریت اجرایی یك حكومت و كشور را نداشتند اما، آن جنم و همت در وجودشان بود. مثال می­زنم. گاهی اوقات ما می­خواهیم از شهید مطهری صحبت كنیم، می­آئیم شخصیت ایشان را در غالب یك متفكر و یك اندیشمند مطرح می­كنیم و انصافاً هم همینطور است. آثاری كه ایشان دارد مثل وحی نبوتش مال سالیان سال پیش است. خوب یك آدم اندیشمند و فرهیخته­ای است. اما در حوزه اداره كشور ممكن است این سوال پیش بیاید كه مثلاً افرادی مثل شهید بهشتی، مثل شهید باهنر، مثل هاشمی رفسنجانی، مثل آقای مفتح، مثل شهید مطهری خوب اینها اكثرشان روحانی بودند. خوب، روحانیت اگر بخواهیم حد و اندازه روحانیت را در اندازه­ای قرار بدهیم كه به درس و بحث محدود بشود، اصلاً چه­جوری آمدند. یك چنین دوراندیشی كردند و اكثر تركیب شورای روحانیت را از روحانیون گذاشتند. جواب این سوال این هست كه اكثر اینها به نوعی شاگرد حضرت امام بودند. یعنی كتاب كشف­الغطاء، ... حالا كشف­الغطاء نام همان [كتاب] حكومت اسلامی بود كه حضرت امام آن را نوشته بودند، آمیزه­ای از حكومت اسلامی آیت­الله نائینی و اندیشه­های خودشان بوده. بنابراین این افراد آن حكومت و شاخه­های حكومت و اركان حكومت را به شكل اسلامی­اش تا حدود زیادی می­شناختند.

می­خواهم توضیح بدهم كه چرا جامعه ایران شورای انقلاب را سریع پذیرفت. این نكته خیلی مهم است. خوب، جامعه ایران را كه عرض می­كنم مردم عموم را عرض نمی­كنم مردم عموم چشمشان به فتواهای امام بود. اینقدر مرجعیت را قبول داشتند كه فتوایی كه می­آمد (خوب، كمتر از فتوا هم نبود، بالاخره احكامی را كه امام صادر می­كردند) حكم مجتهد بود. اما در بین اندیشمندان به راحتی توانستند با شورای انقلاب كنار بیایند و بپذیرند.

امام تركیبی را كه در شورای انقلاب [به كار برد] فقط روحانیون نبودند. افراد مكلا هم بودند. افرادی بودند كه دانشگاهی بودند. تحصیلكرده بودند مثل مهندس بازرگان و افراد دیگر. نامه­هایی كه از [ناتمام] امام هوشمندی‌شان این بود كه تركیبی از حوزه و دانشگاه را به كار بگیرند در اداره كشور. حالا، این تركیب باید بزرگترین شاخصه­شان، شجاعتشان باشد. چون هیچ بعید نبود كه رگه­های حكومت بختیار مخصوصاً در حوزة نظامی، بیایند شبانه جاهایشان را متوجه شوند و اینها را دستگیر كنند و همه­شان را از بین ببرند. بعضی حكومت­ها در دنیا اینجوری شده! یك تغییر قدرتی قرار بود انجام بشود شبانه ریختند همه را گرفتند. صبح كه بلند شدند همه چی روز از نو، روزی از نو انگار كه هیچ اتفاقی نیفتاده. پس این شجاعت یك پارامتر خیلی مهمی است. دستوراتی كه شورای انقلاب صادر می­كرد باز برای اجرایش در داخل كشور، مثل در حوزه صنعت نفت، مثل در حوزه مطبوعات، مثل در حوزه دانشگاه­ها و مثل در حوزه بهداشت و درمان، اینها هم شجاعت می‌خواست. خوب، در صنعت نفت كارگران و مدیران صنعت نفت محكم ایستادند شیرهای نفت را بستند. خوب هیچ بعید نبود كه ساواك با ته­مانده­هایش بروند با چهار تا مسلسل همه اینها را از بین ببرند و شیر نفت را باز بكنند. من خاطرم هست كه هر اطلاعیه­ای را كه شورای انقلاب صادر می­كرد، ماها آن را به دقت دنبال می­كردیم و در راستای فرامین شورای انقلاب كه به ترتیب اولی فرمان امام بود اقدام می­كردیم. ...

تاریخ انجام مصاحبه: 1388/9/4

منبع: گروه اطلاع رسانی دیداری و شنیداری