در هفتمین جلسه اندیشگاه: ‌باورها و اعتقادات هر شخص سبک زندگی را می سازد


تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۴/۲ - ۰:۰:۰
آخرین تاریخ بروزرسانی: ۱۳۹۷/۷/۱۵ - ۱۴:۵۷:۵۴
در هفتمین جلسه اندیشگاه: ‌باورها و اعتقادات هر شخص سبک زندگی را می سازد

هفتمین جلسه اندیشگاه با محوریت مهارت های رفتاری در سبک زندگی با حضور استاد پیمان نورس برگزار شد و حاضرین به گفتگو و تبادل نظر پرداختند.

در این نشست استاد پیمان نورس به موضوع احساس و نقش آن در زندگی امروز  پرداخت و گفت: حواس دچار خطا می شود ، همه حس های ما از بویایی، چشایی، بینایی، لامسه و شنوایی دارای یک خطایی هستند، ضمن اینکه تمام زندگی ما با حواس سروکار دارد و تمام پیام هایی که از محیط به ما منتقل می‌شود از حواس می باشد ولی حواس با داشتن این خطاها نشان دهنده این است که قابل اعتماد نیست، پس چرا ما در تمام زندگی با حواس درگیر هستیم و همه چیز را از طریق حواس بدست می آوریم، در صورتی که از نظر علمی قابل اعتماد نیست.

وی ادامه داد: چطور می شود خطای حواس را کنترل کنیم، آیا قابل کنترل است؛ بعضی معتقدند حواس همپوشانی دارد یعنی خطای هم را می گیرند. مثلا صدایی را می‌شنویم فکر می کنیم صدای مادر است اما در اصل نیست، بینایی خطای آن را می گیرد و موضوع دیگر اینکه عقل به عنوان مرجع بالاتر خطای پایین تر را تحت اختیار دارد و آن به علت اینکه پردازش اطلاعات از حواس مختلف را کنترل می کند.

این استاد دانشگاه افزود: سوال دیگر اینکه آیا عقل هم خطا می کند یا نه؟! عقل خطا می کند یا اطلاعات اشتباه است ؟ یکی از بحث ها اینکه ما از عقل استفاده نمی کنیم بلکه شبه عقل بکار می بریم یعنی فکر می کنیم از عقل استفاده کرده ایم. به طور مثال یک روز فعالیت روزانه خود را بنویسید فکر می کنید اعمالی که یادداشت شده چند درصد احساسی و چند درصد عقلانی می باشد، اگر از شما سوال شود چرا این کار انجام دادید ، اگر دلیل منطقی آوردی کار عقلانی و اگر گفتنی دلم می خواهد و خوشم می آمد این کار افراطی می شود. ما خیلی مواقع شبه عقل و بیشتر با احساسات درگیر هستیم . ما احساس را رد نمی کنیم چون لازمه زندگی است ولی اگر مقابل عقل قرار گیرد زندگی را زیر و رو می کند. عقل باید احساس را مدیریت کند، زمانی که با احساس درگیر می شویم، عقل را برای توجیه کار خود می‌آوریم ، ما خیلی مواقع احساسات را نمی شناسیم یعنی احساسات نیامده در قالب خاصی شکل بگیرد.

 

نورس تصریح کرد: عقل نقش کلیدی در زندگی انسان دارد و یقینیات، ‌باورها و اعتقادات هر شخصی سبک زندگی را می سازد. ما خیلی از اشکالاتمان در یقینیات هست، اعتقاد داریم آتش می سوزاند و به آن یقین داریم . همچنین در باورهای دینی خود می دانیم که گناه هم مثل آتش می سوزاند ولی آیا به این یقین رسیده ایم ؟ اگر یک دوربین مدار بسته یک جایی بگذارند همه حواس ها و چشم ها به سوی آن است ولی آیا این حس را نسبت به خدا هم داریم. تکبر در زندگی نقش سقوط از ارتفاع را دارد، آیا واقعا با تکبر همین حسی را داریم. شبه یقین در زندگی نقش ندارد ولی یقین نقش مهمی دارد. باید یقینیات را بشناسیم اما متاسفانه امروزه ما بیشتر شبه یقین داریم .

وی اضافه کرد: ما در زندگی روزمره در خیلی چیزها برای رد شدن دنبال راهکار می گردیم. در زندگی جمعی باور نداریم همه مقصر هستند ولی سهم تقصیر فرق می‌کند. هنوز به یقین نرسیدیم همه مقصرند. هنوز یقین را نشناختیم و فکر می کنیم یقین داریم. الان خیلی مکان ها توهم مومنی داریم و همچنین توهم اینکه موحد هستیم و شخص محترمی، در صورتی که ممکن است چنین  نباشد، روانشناسان به این باورند انسان بالغ کسی است که بتواند احساس را مهار کند. چند درصد از ما این کار را انجام می‌دهیم. ما در حوزه یقین گرفتار هستیم . اگر در زندگی به این ۳ سوال پاسخ دهیم که ساده هم نمی باشد، موفق خواهیم شد وتکلیف مشخص می شود: -۱ من در زندگی چند اصل دارم ۲- این اصول را از کجا آوردم ۳- برای این اصول حاضرم چقدر تاوان بپردازم.

این استاد دانشگاه ادامه داد: کنترل کننده های داخلی باید در وجودمان فعال شوند شما نمی توانید بچه را همه جا کنترل کنید چون خودش با خودش است باید سیستم نظارت مدیریتی را بر عهده بگیرد. ما نباید به جای بچه کاری انجام دهیم . ما الان در ایران مدیریت بحران نداریم. وقتی در خانواده اتفاقی بوجود می آید واقعیت این است که همه نابود می شوند و ما نمی دانیم چطور مدیریت بحران کنیم،‌ با فشار آوردن به هم سیستم را به هم می زنیم. در ایران یا آنقدر دور نگاه می کنیم که جلوی پا را نمی بینیم یا آنقدر جلو با سر در دیوار می رویم.

 

وی گفت : الان در ایران ما دوباره دنبال سالار ( فرزند سالاری، پدر سالاری و…) می گردیم ولی باید شعورسالاری حکمفرما شود و این بهتر از فرد سالاری است.شعور سالاری یعنی اینکه باید منطقی حرف زده شود. هنوز در خانواده دنبال این هستیم که چه کسی سالار است ؛ نمی گویم وجود نداشته باشد ولی باید به شعور سالاری تبدیل شود . شعور سالاری یعنی اینکه شما حرف بزنید و من می شنوم ومنطقی دفاع کنم. در بحث سالاری و شعور سالاری بچه و بزرگ می تواند سالار باشد ولی در بحث تصمیم گیری یک نفر باید تصمیم بگیرد ولی متاسفانه هنوز نتوانستیم تفکیک کنیم.

نورس افزود: در جامعه ما نقش داخلی تعلیم و تربیت را مادران دارند و پدران مکمل هستند و نقش آنها در خانواده بسیار مهم می باشد. باید ابهت پدر باقی بماند و جایگاهش را به رسمیت بشناسیم و این جایگاه حفظ شود. فرزندان باید لطف و رافت و احساس را از مادر و قاطعیت و ابهت را از پدر بیاموزند و این نقش ها نمی تواند حذف شود. متاسفانه ما نقش را نپذیرفتیم و این باعث  نتیجه ای می شود که در دانشگاه امروزه می بینیم . دانشجو نشستن و حرف زدن درست را نمی داند. خانم ها کارشان جابجا شده و بیشتر بیرون هستند و خلاءبزرگی در خانواده ایجاد شده است . متاسفانه در اسلوب تعلیم و تربیت دچار مشکل هستیم.

این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: فرزندان را این روزها پیش فعال می دانیم در صورتی که جلوی بازی و کودکی آن را گرفته و نمی گذاریم انرژی خود را تخلیه کند. باید به جای منع کودک روش تربیت خود را تغییر دهیم. اکثر بچه ها امروزه افسردگی دارند . نباید کودک را زودتر از موعد بزرگ جلوه دهیم .

وی به بحث ازدواج اشاره کرد و گفت: ازدواج فقط منحصر به ثبت در شناسنامه نیست بلکه باید آموزش داده شود و هنوز نمی دانیم ویژگی هایی که می خواهیم چه می باشد و چه فهرستی داریم . از این رو آمار طلاق زیاد شده است . ما اصلا نمی دانیم دنبال چه می گردیم. در تشخیص دچار مشکل هستیم. در زندگی دانسته‌ها است که زندگی را تغییر می دهند. ما امروزه اطلاعات داریم ولی بکار نمی بریم. باید به این نتیحه برسیم که نمی دانیم و باید یاد بگیریم.متاسفانه در ایران اشکالات اخلاقی زیاد داریم ، منابع داریم ولی پیش فرض ها دچار مشکل است. نمی دانیم دنبال چه می گردیم.

نورس در پایان افزود: سیستم دانشگاهی ما مانند ضبط صوت عمل می کند، دانشجو باید منبع علم و دانش باشد اما از او سوال می پرسید چیزی نمی داند چون همه چیز را پاک کرده و چیزی در ذهنش نیست . دانشجو نمی‌داند چه می خواهد بشود، انتظار توضیح همه چیز را از ما دارد و احساس تعلق نمی کند . باید تکلیفمان با خودمان معلوم باشد. ما امروزه تکلیفمان با خودمان معلوم نیست ؛ نمی دانیم چه می خواهیم و چه کار می کنیم.’

                                                                                                                                                    منبع :ارت گیل