4 دی 1307ش.، تصويب نظامنامه متحد الشكل شدن لباس در شهر و روستاها

مقدمه

وضعيت جغرافيايی ايران و ويژگی ژئوپلتيك آن به عنوان پلی ارتباطی ميان شرق و غرب سبب گرديده است كه اين سرزمين مدام در معرض تهاجمات و يورش اقوام و ملل گوناگون هم از جنبه خاكی و هم از نظر مسائل فرهنگی باشد . در دوران قاجار با نخستين نشانه‌های رويارويی نزديك با غرب مواجه می‌شويم. مواردی چون بروز جنگ‌های ايران و روس، رفت و آمد خارجيان به دلايل سياسی و اقتصادی، انتشار روزنامه و اعزام محصلان ايرانی به خارج از كشور به منظور كسب علوم و فنون جديد، ايرانيان را با سبك زندگی غربی آشنا كرد. همين رفت و آمدها به دربار و ارتباط خارجيان با ايرانی‌ها، كم كم در نوع پوشش مردان تأثير گذاشت، به گونه‌ای كه شاهد استفاده از پيراهن و كفش چرمی در اين دوران هستيم.
با پايان سلطنت قاجارها در ايران و آغاز دوره پهلوی‌ها، با توجه به شخصيت و افكار رضا شاه، افرادی كه ترك سنت و اخذ فرهنگ غربی را مهم‌ترين عامل پيشرفت می‌دانستند، در پست‌های كليدی كشور قرار گرفتند و سياست « مدرن» كردن كشور را در زمينه‌های اداری، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مد نظر قرار دادند.
در اولين مرحله سياست نوسازی فرهنگی، پوشاك مردان مورد توجه قرار گرفت.  هيئت وزيران در مرداد 1306ش. ، به پيروی از انديشه شاه، و وادار ساختن مردم به تغيير کلاه و لباس، در پانزده مرداد تصويب نامه‌ای را صادر كرد كه به موجب آن ، تمامی کارکنان دولت و شاگردان مدارس موظف به پوشيدن لباس متحدالشکل و لبه دار شدند. همچنين در مجلس هفتم مقرر شد پوشيدن لباس متحدالشکل صورت قانونی يابد. به اين منظور طرحی دو فوريتی و با امضای گروهی از نمايندگان مجلس تهيه شد و پس از گفتگو و جرح و تعديل آن، در جلسه چهاردهم مورخ چهارم دی ماه 1307ش. به مجلس ارائه و پس از دو جلسه مذاکره به تصويب رسيد. 
بر اساس اين قانون، جز هشت گروه ، مجتهدين مجاز مشتغل در امور روحانی،  مراجع امور شرعيه دهات و قصبات بعد از قبولی در امتحان، مفتيان اهل سنت و جماعت صاحب اجازه فتوی، پيشنمازان دارای محراب، محدثين مجاز به نقل روايت،  طلاب مشتغل به فقه و اصول بعد از قبولی در امتحانات، مدرسان فقه، اصول و حکمت و روحانيان اديان ديگر؛ کليه اتباع ذکور ايرانی موظف شدند از لباس متحدالشکل و  کلاهی موسوم به «کلاه پهلوی» استفاده كنند. در ماده سوم اين قانون برای متخلفان شهرنشين، جزای نقدی يك تا پنج تومان و برای متخلفان غير شهر نشين يك تا هفت روز حبس در نظر گرفته شد و در ماده چهارم علاوه بر تعيين تكليف دولت در تنظيم نظامنامه و اجرای قانون، به مهلت قانونی اجرای آن اشاره شد.
  متعاقب آن نظامنامه متحد الشکل شدن البسه –برای شهر و روستاها- که مشتمل بر سه فصل و بيست ماده بود، در 3 بهمن ماه 1307ش. به تصويب هيئت دولت رسيد. فصل اول نظامنامه، به تعريف لباس متحد الشكل اختصاص يافته بود و شامل 7 ماده بود. فصل دوم، با 11 ماده به بيان استثنائات پرداخته بود و فصل سوم نيز در دو ماده مجازات متخلفان را بيان می‌كرد.
سفر رضاشاه به تركيه در سال 1313ش.، و تأثير پذيری وی از اقدامات آتاتورك موجب شد تا در خرداد 1314، تغيير كلاه پهلوی به كلاه شاپو به عنوان كلاه بين‌المللی در برنامه دولت قرار گيرد. هيأت دولت در جلسه هفت تير ماه 1314ش. استعمال کلاه پهلوی را ممنوع اعلام كرد و امر شد که به جای آن از اول فروردين 1314ش. از کلاه تمام لبه «شاپو»استفاده کنند. طبق‌ بخشنامه‌ای که از سوی محمد علی فروغی، نخست وزير وقت صادر و در 8 خرداد به ادارات دولتی و سازمان‌های ديگر ابلاغ شد، از آن پس کارمندان دولت و مردانی که به سازمان‌های دولتی مراجعه می‌کردند بايد كلاه شاپو (تمام لبه) برسر می گذاشتند. 
همچنين در آن اخطار شده بود که عدم رعايت دستور، موجب منتظرخدمت شدن کارمندان خاطی خواهد شد. در هفتم تير ماه 1314، بخشنامه‌اي از وزارت داخله صادر شد كه در آن آداب استفاده از كلاه شاپو در 7 بند توضيح داده شده بود تا به عموم مأموران حوزه حكومتی ابلاغ و به اطلاع مردم برسد. 
دستور تبديل كلاه پهلوی به كلاه شاپو در خراسان با مقاومت‌هايی مواجه شد كه سرانجام منجر به وقوع حادثه مسجد گوهرشاد، كشته و زخمی شدن جمع كثيری از زوار و مردم معترض و دستگيری و تبعيد جمعی ديگر شد. 

قانون استعمال البسه‌ی وطنی

  • شماره : ۲۴۰۰۱۷۴۰۹
  • تاریخ : ۱۳۰۱/۱۱/۲۹