17آذر 1321ش.، سالروز «بلوای نان»
مقدمه
در سوم شهریور 1320، نیروهای متفقین(انگلستان و شوروی)، به ایران حمله کردند و طی مدتی کوتاه، کشور ما را به تصرف خود در آوردند.
از همان آغاز اشغال ایران به دست متفقین، پیدا بود كه سیاست دولتهای متفق، اثرات مهم و جدی در اقتصاد ایران به جا خواهد گذاشت. یکی از پدیدههای تلخ آن زمان، قحطی و گرسنگی حاکم بر ایران بود. به نظر میرسد که قحطی در اصل، مسئلهای ساختگی بوده است، اما اثر آن یعنی گرسنگی طبقات پائین جامعه واقعیت داشت. كمبود شكر، قند و مهمتر از همه، گندم (یعنی قوت اصلی مردم)، موجب شد تا دولت اقدام به جیرهبندی مواد غذائی نماید. اما مشكل جدیتر از آن بود كه بتوان با جیرهبندی برطرفش كرد؛ به گونهای كه در آذر1321 شورشی پدید آورد كه در كتابهای تاریخ، «بلوای نان» نامیده شده است. این شورش گذرا، بر روند تاریخ ایران تأثیر گذاشت؛ روابط متفقین را بدتر کرد و پای ایالات متحده را در وقوع گرداب رخدادهای ایران بازتر کرد.
ماجرای شورش را اینچنین نقل كردهاند: از بامداد روز هفدهم آذر، دانشآموزان مدارس دارالفنون، ایرانشهر و دیگر مدارس تهران، در صفوف منظم، به طرف صحن بهارستان روانه شدند و شعارشان در آن روز این بود: «ما نان میخواهیم.» خبر اجتماع دانشآموزان در میدان و صحن بهارستان، در دانشگاه و مدارس انتشار یافت و دانشجویان دانشگاه و دانشآموزان نیز، كلاسهای درس را ترك كردند و در بهارستان حضور یافتند و به مذاكره با نمایندگان مجلس پرداختند. سخنرانان در آن ساعات ، غالباً از كمی نان و تلف شدن عدهای سخن میگفتند. كم كم دستههای دیگری هم به این عده پیوستند. در آن میان، شمار زیادی از افراد ماجراجو و فرصتطلب به جمعشان افزوده شد و دیگر آن نظم و ترتیب از بین رفت و مردم، راهروها و تالار جلسه را اشغال كردند. جمعی نیز با هیاهو، سر و صدا، ناسزا و بد و بیراه، به جلسهی خصوصی نمایندگان مجلس وارد شدند.
بر اثر این پیشامد، نمایندگان جلسه را ترك كردند و به مردم پیوستند؛ ولی عدهای از آنها مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در همان هنگام- كه لحظه به لحظه بر تعداد جمعیت افزوده میشد- بجز مأموران انتظامی، چندین گردان سرباز هم از لشكر دوم وارد میدان بهارستان شدند. رفته رفته اجتماعكنندگان در مجلس دست به تظاهرات خشونتآمیز زدند و به تخریب و شكستن در و پنجره و تابلوهای نقاشی پرداختند.
در ظهر همان روز، به دستور قوامالسلطنه تمام روزنامهها، از موافق گرفته تا مخالف دولت، توقیف گردید. همچنین، سپهبد احمد امیراحمدی، به فرمانداری نظامی تهران و فرماندهی پادگان تهران، و سرتیپ عبدالعلی اعتماد مقدم، به ریاست شهربانی كل كشور منصوب شدند.
در عصر هفدهم آذر سفیران شوروی، انگلستان و امریكا، اتمام حجتی تسلیم دولت ایران كردند كه در آن، خاطر نشان شده بود كه چون دولت ایران قادر نیست نظم شهر را برقرار كند و جان شهروندان خارجه در تهران هر لحظه در خطر است، فردا صبح قشون ما تهران را اشغال خواهد كرد. غروب هفدهم آذر 1321، به منزل قوام مورد هجوم بردند و آن را پس از غارت، به آتش كشیدند.
قوام در دستوری فوری خطاب به ستاد ارتش، ستاد را موظف به استقرار نظم و پراكندن عناصر ماجراجو كرد و حكومت نظامی در شهر برقرار گردید. سپهبد امیراحمدی در مقابله با شورشیان، به اسلحهی گرم توسل جست و صدای تیراندازی تا نیمههای شب به گوش میرسید. فردای آن روز هم كمابیش برخورد مسلحانه با مردم ادامه داشت.
صبح روز هجدهم آذر، قوای روس و انگلیس، قبل از برآمدن آفتاب وارد تهران شدند و در میدان جلالیه چادر زدند. بریتانیا برای ترساندن ملت، دولت و مجلس ایران، در تهران رژهی نظامی بر پا كرد و ورود گندم یعنی قوت مورد نیاز مردم پایتخت را به تأخیر انداخت.
از بامداد روز هجدهم آذر، بگیر و ببند آغاز شد. غالب مدیران و سردبیران روزنامهها را بازداشت كردند و به زندان حكومت نظامی انداختند. پلیس هم عدهای از كسان را كه در تظاهرات شركت كرده بودند، شناسائی و بازداشت كرد. شمار تلفات روزهای هفدهم، هجدهم و نوزدهم آذر 1321 را، برخی تا چهارصد نفر نوشتهاند. اما آنچه مسلم است، جمع كشتگان از شصت، هفتاد نفر تجاوز نمیكرد و خسارات وارده به مجلس شورای ملی، در حدود هشتصدهزار ریال برآورد شد. قوام در نامهای به تاریخ نوزدهم آذر، افرادی را مأمور رسیدگی به حقایق كرد. همچنین در بیست و چهارم بهمن، در نامهای خطاب به وزارت دارائی، خواهان بررسی و تعیین میزان خسارات ناشی از اغتشاشهای روزهای هفدهم و هجدهم آذر شد.
«مک فارلند»، عوامل مؤثر در ایجاد بلوای نان را، اینگونه برشمرده است: کمبود مواد غذائی، نفرت از بیگانگان، احتکار مواد غذائی، کمبود محصول، سیاستهای اشغالگرانهی متفقین، منازعهی سیاسی، نارضایتی دانشجویان، تورم، ناامنی، ظاهرشدن دوبارهی لوطیها یا چاقوکشان (آدمکشان خیابانی و سرکردگان اوباش) كه بعد از سقوط رضاشاه قد علم کرده بودند، تحقیر ملی ناشی از هجوم سال 1320 متفقین و فقدان مسئولیت اجتماعی در ایران.
- تلگراف تعدادی از تاجران لارستانی
- ارائهی مادهی واحدهای به مجلس
- نامهی وزير دارائی به وزارت راه
- نامهی وزير دارائی به اسكواير
- تلگراف حاوی شرح وضعيت كشاورزی در همدان
- گزارش خريد خواربار و محصول ، شهرستان گرگان
- دادخواست كارمندان و كارگران بندر انزلی (پهلوی)
- گزارش قصد اهالی آشتيان به ازدحام و انتقاد از فقدان نان
- دستور وزير كشور به فرمانداری همدان
- ابلاغ امريهی دولت
- مكاتبهی فرمانداری همدان با شهرداری آن شهر
- بيانيهی نخستوزير و شرح وضعيت شهر تهران در روز ۱۷م آذر
- دستور نخستوزير به ستاد ارتش
- دستور نخستوزير به سپهبد احمدی
- اعلاميهی دولت در بارهی حوادث ۱۷م آذر
- بيانيهی نخستوزير و اعلام برقراری حكومت نظامی در تهران
- اعلاميهی فرمانداری نظامی
- دعوت نخستوزير از آقای علی هيئت
تلگراف تعدادی از تاجران لارستانی
- شماره : ۲۴۰۰۱۱۶۶۸
- تاریخ : ۱۳۲۱/۰۱/۲۶