مقایسه بین خواندن کتاب و خوردن فست فود
به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، جلسه نقد و بررسی مجموعه کتابهای «قوانین مغز» نوشته جان مدینا به همت اندیشگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با همکاری ستاد علوم شناختی و با حضور زهره احمدی مترجم کتاب، عبدالرحمن نجلرحیم، حسن عشایری و شیوا دولتآبادی برگزار شد.
احمدی درباره ترجمه این کتاب گفت: این اثر درباره علوم شناختی است که علم بسیار نوپایی در سراسر جهان بوده و به مطالعه مغز و کاربرد آن در زندگی انسان میپردازد. در واقع از یک طرف با مغز انسان سر و کار دارد که شگفتزدهترین پدیده عالم هستی است و از طرف دیگر پیگیر ارتباطی است که با انسان دارد. در این سه کتاب هم به این موضوع پرداخته شده و به نوعی می توان گفت که مغز فرمانده کل قوای ماست.
وی افزود: نکته دیگری که خیلی برای من جالب بود مسئله انعطافپذیزی مغز بود. این که ما هم میتوانیم به مغز دستور دهیم. مغز میتواند خودش را با محیط وفق دهد و ما میتوانیم از این قابلیت مغز به خوبی استفاده کنیم. یعنی عاداتمان را تغییر دهیم و شیوههای جدیدی را به او ارائه دهیم. نویسنده این کتاب مطالب پیچیده را به زبانی ساده وشیوا نوشته و آخرین پژوهشها را در این زمینه مطرح کرده است.
در ادامه عشایری اظهار داشت: حسن این کتابها این است که بینش را تغییر میدهد. کسی که حتی با مطالعات غیرروانشناسی به این کتابها رجوع کند بینشش عوض میشود. انیشتن میگوید اتم را میشود شکافت ولی بینش مردم را نمیشود به راحتی تغییر داد. این زبان ساده مساوی سطحی بودن نیست. خواندن زحمت دارد. مثل تلویزیون و ... فست فود نیست. خواندن نیمکره مغز را فعال میکند. ما روز به روز داریم از خود بیگانهتر می شویم و در این انفجار و آلودگی اطلاعات این کتاب به ما کمک میکند که با خودمان آشتی کنیم.
دولتآبادی نیز گفت: پرفسور مدینا استاد دانشگاه سیاتل بوده که دانشگاه بسیار معتبری است. این کتابها نوعی داستانند و ترجمه بسیار خوبی از آنها شده است. دقت ترجمه خانم احمدی از این کتابها بسیار قابل تقدیر است و پرسشهایی کلیدی را پاسخ میدهد.
نجلرحیم نیز درباره این کتاب اظهار داشت: ما امروز مشکلات بسیاری در عرصه ترجمه داریم. درواقع ترجمهها بسیار بد انجام میشود و این تبدیل به یک معضل بزرگ شده است. مترجمهای بد عموما کتابهای مهمی هم انتخاب میکنند و وقتی یک کتاب خوب بد ترجمه میشود اثر میمیرد. اما خوشبختانه از این سه کتاب ترجمه خوبی صورت گرفته است. نویسنده این کتاب به سادگی پیچیدهترین مسائل علمی را توضیح داده است و این موضوع نیازمند یک نوع بینش خاص است.
وی ادامه داد: در جوامع سرمایهداری علوم از هم تک افتادهاند و ما باید یک آشتی نسبی بین علوم ایجاد کنیم. چیزی که باعث میشود ما بینش پیدا نکنیم همین شکاف است. نویسنده این کتاب از این لایههای بازدارنده گذر کرده است. چیزی که در این کتاب مهم است مقابله دو فرهنگ است. بعضی از گفتگوهای این کتاب شاید در فرهنگ امریکایی خیلی دلچسب باشد و این یکی از مشکلات ترجمه است که مترجم البته از پس آن بسیار خوب برآمده است. شاید ما اگر بخواهیم انتقال درستی انجام دهیم باید کمی این مثال را بومی کنیم. اما بهرحال مقصود نویسنده به خوبی منتقل شده است.
انتهای خبر/