رونمایی از تازه ترین شرح بر دیوان شمس تبریزی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۱۹ - ۱۳:۳۱:۰
آخرین تاریخ بروزرسانی: ۱۳۹۷/۱۲/۱۹ - ۱۳:۴۰:۴۷
به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، دکتر ناصر مهدوی به عنوان اولین سخنران در نشست رونمایی از کتاب شرح دیوان شمس تبریزی در سالن قلم کتابخانه ملی ایران، گفت: «خوشبختم در کنار استاد زمانی هستم. شرح مثنوی و کارهای مهم دیگر ایشان کارهایی استثنایی است و به نظرم شرح و ترجمه قرآن که ایشان انجام دادهاند تا این زمان بیبدیل است.»
وی ادامه داد: شمس از جنس قلندران و شاید ملامتی است. از دور خیلی دلربایی نمیکند. او همرنگ جماعت نبود و به لحاظ درونی آنقدر پر شده بود که دنبال یک همدم میگشت. به همین دلیل بیقرار است. یکی از سوزناکترین درسهای مثنوی داستان ذوالنون مصری است و میبینید که ذوالنون فقط به این دلیل سینه را گشوده و رازها را فاش کرده به سرنوشتی تلخ دچار میشود.»
مهدوی افزود: شمس میگوید کسی را میخواستم از جنس خودم که او را قبله سازم. این آدم به یک معنا سرکش از تنهایی به جان آمده است. میگوید در خانقاه طاقت من را ندارند و برای همین موقعیت عجیبی دارد. چگونه می شود با شمس محرم باشیم؟ اگر دل را از اغیار پاک کنیم مخاطب شمس خواهیم بود. آنها اهل دل را می نگرند.»
وی سپس با مرور آشنایی شمس و مولانا گفت: «شمس 15 سال پیش از آن دیدار مشهور مولانا را دیده بود. طالب بیقرار است اما مطلوب صبورتر است. او 15 سال در روی دوست مینگرد. صبور بوده و احوالش را میدیده تا بعد از 15 سال میبیند که طالب منتظر اوست. گمان می کنم ملاقات این دو با هم تصادفی نبود. شمس 15 سال مراقب مولانا بوده. کسی که میگوید من درد انسانها را دارم باید صبور باشد. شمس می گوید همه عالم را اگر زیر و رو کنی همچون مولانا نمییابی و این حرف بسیار درست است. ما مدیون شمس هستیم که مولانا را پیدا کرد.او لعل بینشان بود. فرهنگ عطش از شمس به مولانا منتقل میشود. هیچ فقیهی این آموزش را به ما نداده است الا مولانا درمثنوی. فرهنگ ما فرهنگ پرسش و طلب نیست و این در مثنوی استثنایی است.»
در ادامه این جلسه دکتر کاظم حافظیان دیگر سخنران این نشست اظهار داشت: «بنده کتابدار هستم و عمری در کتابخانه سر کردم و پاداشم آشناییهاست که با فرهیختگان داشم از جمله استاد کریم زمانی که سی سال پیش در کتاخبانه روزنامه اطلاعات با هم آشنا شدیم. باید از زحمات خانواده ایشان به خصوص همسرشان هم یاد کنم که اگر این زحمات نبود آثار استاد به زیور طبع آراسته نمیشد. آقای زمانی در تمام آثارش دغدغه اخلاق دارد و نمیخواهد بر لب دریای مثنوی تنها نشیند. در موخره ترجمه قرآن کریم نوشتهاند سعی نگارنده براین بوده که فهم آیات را برای عموم آسان کند.»
وی ادامه داد: «شرح دیوان شمس کتابی است که ما سال ها منتظرش بودیم. ما نباید توقع داشته باشیم نسل امروز و فردا کتابهای عطار و نظامی را بخواند مگر آن که محققان آن را ساده و منقح بکنند. سال 79 یادداشتی به شرح جامع مثنوی نوشتم و عنوانش را گذاشتم شرحی به زلالی آب دیده. یعنی شما به راحتی می توانید با آن از امکانات مثنوی استفاده کنید. اصولا باید به مقدمههای استاد بر کتابها دقت بسیاری کرد چون بسیار مهم است. مهندسی این کتاب نیز بسیار اهمیت و خود را درکتاب به خوبی نشان میدهد. هرچند استاد معتقدند هنوز میدان باز است. من اینها را به عنوان ابزار یادگیری تلقی میکنم و خواهشم از همه این است که به عمق این شرحها بیشتر وارد شویم و یادمان باشد هماهنگونه که از زبان خود استاد شنیدیم اینها باید در رفتار ما جاری باشد نه گفتارمان.»
بعد از سخنان دکتر حافظیان، کریم زمانی مولف کتاب شرح دیوان شمس به پشت تریبون رفت و گفت: «حساسیت کار یکی این است که مثنوی پایهاش تمثیل و حکایت و قصه و اندکی هم اسطوره است ولی وقتی مولانا وارد غزلیات میشود پایههایش تشبیه، استعاره و نمادپردازیست. قویترین عنصرمتون ادبی که با عرفان در آمیخته نمادهاست. نماد با استعاره و مجاز فرق دارد. استعاره معمولا مشبه به جانشین مشبه به تبدیل میشود و معمولا یک معنی دارد اما نماد مشبه بهی است که جانشین شبه میشود و کثیرالاضلاع است در معانی. تار و پود دیوان غزلیات از نماد تشکیل شده و با این که رسم شاعران این نیست که درغزل داستان وارد کنند ولی مولانا سنتشکنی میکند.»
وی ادامه داد: «درباره نماد هم مولانا گشادهدستی کرده و از این جهت کار دشوار میشود. چون گویی شما یک منشور را جلوی نور خورشید گرفتهاند و رنگینکمانی از معانی و دلالتها پیش رویت میگسترد. در اینگونه موارد هر جا به عبارتی برخورد کردیم که کثیرالاحتمال بود خیالبافی نکردیم و به جاهای دیگر متن رجوع کردیم. دشواری دیگر این بود که در مثنوی، مولانا همیشه رعایت مخاطب را کرده. یک نوع محافظهکاری در بیانش هست چون کتاب تعلیمی است اما وقتی به دیوان شمس میرسیم محاکاتی است از جریان سیال ذهن و ضمیر. بنابراین فقط از طریق واژگان و سیاهه کتاب است که میتوانیم سایه روشنی متوجه شویم در حالیکه برای فهم این متون باید هم تجربه بود. اگر نباشی فقط در حدی که سایهای از آن را درک کنی میتوانی به آن نزدیک شویم. ما منزلگه معشوق معنا را که مولاناست نمیدانیم آنقدر هست که بانگ جرسی میآید.»
این مولویشناس افزود: آثار کلاسیک بر سه روش نوشته شدهاند. نخست اطناب که لفظ بر معنی غالب است. اکثر کتابها تحت این عنوان شکل گرفتهاند. کل کتاب را باید شخم بزنی تا دو نکته بیابی. دسته دوم مساوات رعایت کردهاند. یعنی لفظ و معنا یکسان است. مثل تاریخ بیهقی و کیمیای سعادت غزالی. دسته سوم ایجاز است. این ایجاز کار خیلی دشواری است و باید آدم خداوندگار بلاغت باشد چون معنی بر لفظ سبقت گرفته است.»
وی ادامه داد: «استفاده بیسابقه از موسیقی ویژگی دیگر غزلیات شمس است. عروض همسایه دیوار به دیوار موسیقی است و مولانا خودش موسیقیدان بوده و شکل جدید رباب را مولانا اختراع کرد.»
سپس حجتالاسلام ناصر نقویان نیز پشت تریبون آمد و گفت: ما در پایان سال هستیم و باید بگویم با این جلسه سال ما خوش شد. ما در اضطرابهای فراوانی به سر میبریم. مشکلات اقتصادی مردم را رنجه کرده و ناهنجاریهای اخلاقی فراوان است ولی استاد زمانی وقت ما را خوش کرد. ما سالها منتظر بودیم و باید بگویم این اتفاق بسیار مبارکی است.
جشن امضا و اجرای موسیقی زنده پایاندهنده این مراسم بود.
— 20 نمایش تعداد رکورد ها در صفحه