اهالی رسانه و مدیران درباره خانیکی چه گفتند؟
به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، آیین «شب هادی خانیکی _ مسافر گفت وگو» عصر سه شنبه 14 اسفند ماه در تالار قلم کتابخانه ملی با حضور مدیران کشوری و پیشکسوتان رسانه برگزار شد.
**مسجد جامعی: خانیکی چریکی نیست که همه افقها رویش بسته باشد
احمد مسجدجامعی در این مراسم با اشاره به سابقه نخستین آشنایی خود با واژه خانیک که محل زادگاه هادی خانیکی است گفت: نخستین بار زمانی که با سیدمحمد خاتمی دیداری با رئیس جمهوری قرقیزستان داشتیم، رئیسجمهور کشور به شخصیتی در کشور قرقیزستان با نام ماناس اشاره کرد که یکی از قهرمانهای ملی قرقیزستان است و برای آنها شخصیتی مانند رستم ماست، او گفت که در نزد ماناس یک زن ایرانی بوده که همسرش است. او اهل حکمت و تدبیر بوده و نام خانوادگیاش خانیکه است اینجا بود که آقای خاتمی هادی خانیکی را صدا زدند و گفتند که شما با ایشان نسبت دارید نه ما. بعدها من در تحقیقاتی که کردم متوجه شدم که خانیکه یک زن ایرانی در افسانههای قرقیزی است و معنای کلمه خانیک در پهلوی نیز به معنی جوشش است و شاید به دلیل اینکه آن منطقه یکی از مناطق ییلاقی بوده نام آن را خانیک گذاشته باشند.
او ادامه داد: در خراسان که زادگاه خانیکی است کمتر روستایی را میبینیم که از آن بزرگی برنخاسته باشد و خراسان مهد بزرگانی چون فروزانفر و ... بوده است.
مسجدجامعی با بیان اینکه خانیکی طی سالهای گذشته عوض شده است ادامه داد: او دیگر آن آقای خانیکی نیست که اسلحه برمیداشت امروز او اهل گفتوگو انتقادی شده و آن را مشی خود کرده است اما همچنان بخشی از وجودش عوض نشده و این بدین معنی نیست که دست از تلاش در زندگی و دانشپژوهی برداشته است. او در زمانه خودش روایت خاصش را دارد که شاید از منظر او حاصل برخوردش با افراد متعارضی باشد که در زندگی او وجود داشته و البته در همه اینها به تعادل رسیده است.
عضو شورای شهر تهران در همین باره توضیح داد: خانیکی در دهه 40 و 50 در مشهد زندگی میکرده آن هم مشهدی که آن زمان مهد بزرگانی چون یوسفی، ابراهیمی دینانی، صدر نبوی، محمدتقی شریعتی، علی شریعتی و ... بوده است ما در آنجا روحانیونی داشتیم که با روشنفکران ارتباط داشتند. همچنین در مشهد شعرایی مانند اخوان وجود داشته و حتی در مشهد تاثیر شاعرانی چون شفیعی کدکنی را با اشعاری چون در کوچههای نیشابور میتوان دید. بنابراین خانیکی در چنین فضایی زیست کرده است. او چریکی است که متأثر از شفیعی کدکنی و اخوان ثالث است درحالی که سیانور زیر زبانش دارد در کیفش گزیده اشعار شمس، قرآن، رساله امام و ... حمل میکند و این وضعیت متعارضی است. بنابراین خانیکی چریکی نیست که همه افقها رویش بسته باشد او حتی با روحانیون سنتی مشهد در ارتباط است و حشر و نشر دارد.
مسجدجامعی افزود: همانگونه که خودش هم اشاره میکند وقتی مدیر مدرسهاش در مشهد فوت میکند مدتها در مرگ او گریه میکند. وقتی هم که به شیراز میرود مشابه این وضعیت را تجربه میکند چراکه شیراز آن دوره کانون ایران باستان است و در آنجا با محافل و خاندانهای متعددی چون محلاتیها، ملکحسینیها، حائریها و دستغیبها در ارتباط است. او با بهمن بیگی هم ارتباط نزدیکی دارد و میبینید که چگونه اینها فضای متعارضی داشتند اما همین فضا موجب نمیشود که چریکی مانند او در آن روزگار استقلال خود را حفظ نکند و در عین حال با همه ارتباط نداشته باشد.
به گفته این عضو شورای شهر تهران، هادی خانیکی بعد از انقلاب اسلامی به ساحت اندیشهورزی میآید و وارد مطبوعات میشود. ورود او و برخی دیگر به حوزه مطبوعات موجب شکلگیری بدنه مطبوعاتی در کشور میشود که اگرچه امروز بسیاری از آنها در مطبوعات فعالیت نمیکنند اما نقش مهمی در شکلگیری هسته نخستین داشتند. از آن گروه بخش دیگری هم وارد عرصه دانشگاهی و موجب شکلگیری هسته ارتباطی جدید و تاسیس رشته ارتباطات میشوند.
مسجدجامعی افزود: من همواره تحت تاثیر ادب خانیکی بودم و مشاهده کردم که چگونه در برابر اساتیدش مانند کاظم معتمدنژاد با فروتنی خاصی برخورد میکردم. رابطه استاد و شاگردی برای او شکل دیگری داشت و در مرگ اساتیدی چون محمد قانعیراد نقش مهمی ایفا کرد و من تاکنون ندیده بودم که کسی اینهمه برای یک دوست استاد انرژی و زمان بگذارد از این لحاظ او برای من آینه عبرت است. بعدها نیز که وارد حوزه اجرایی شد نقش موثری ایفا کرد و تاسیس نشریه نامه فرهنگ که یکی از موفقترین نشریات آن دوره بود از جمله کارهای درخشان خانیکی در حوزه ارتباطات است. همچنین راهاندازی مرکزی برای آموزش رسانهها توسط او یکی دیگر از اقدامات مفید بود چراکه ما نیازمند مطبوعات جدید و رسانههای تازه در آن دوره بودیم و آموزش لازم داشتیم.
او ادامه داد: فعالیتهای خانیکی در حوزه مشاوره نیز از نوع کمک به مردم و کاهش آلام و رنجهای آنها بود و حتی اگر در این راه متهم هم شده دست از فعالیت خود برنداشته است. او طی این سالها تجربه و دانش را کنار هم جمع کرده و مبارز چریکی است که با گروههای مختلف از جمله روحانیان نواندیش، اهل رسانه، اهل سیاست و ... زیسته و در این حوزه اقدامات موثری را انجام داده است. در همه این سالها تکاملپذیری تدریجی داشته و در حالی که در گذشته چریکی بوده که سیانور با خود داشته در ادامه به عقلانیت انتقادی رسیده و آن را مبنای کار خود قرار داده است.
به گفته مسجدجامعی خانیکی به مثابه پل ارتباطی میانجی بوده و برای وصل کردن آمده و در این راه از ظرفیتهای وجودی و دانش و تجربه خود بهره گرفته است. او از زندگی چریکی پیش از انقلاب تا روزنامهنگاری، مشاوره، استادی و ... همه را در یک رسالت پیشبرد اندیشه یاریگری حقیقت جمع کرده است. برای او یاریگری در خودیاری، دگریاری و همیاری است که خانیکی را متمایز میکند و در هر سه حوزه بهدنبال حقیقت است. باید بدانیم که رستگاری فردی ما با رستگاری گروهی و رستگاری با دیگران گره میخورد و همه سوار بر یک کشتی هستیم و یک تاریخ و آینده مشترک داریم.
این عضو شورای شهر تهران در پایان با اشاره به ادب شنیدن هادی خانیکی نیز بیان کرد: بارها دیدهام که افراد مختلف دور او جمع شدهاند و حتی اگر نتوانند برایشان کاری کنند با شنیدن حرفهایشان حداقل به آنها آرامش میدهند این از ویژگیهای نادر جامعه ماست چراکه ادب شنیدن مقدمه گفتوگوست.
**فرقانی: خانیکی سرمایه اجتماعی ماست
محمدمهدی فرقانی، استاد علوم ارتباطات نیز در این مراسم با یادآوری روزگار همکاریاش با هادی خانیکی در روزنامه کیهان گفت: اوایل دهه 60، گروههای مختلفی به کیهان آمدند و هر کدام خود را اسلام مجسم میدیدند و گروه پیش از خود را تکفیر میکرد. در سال 61، تیمی به کیهان آمد که تافته جدابافته بود و من بعدها فهمیدم که باورها و اصول من به آقای خانیکی نزدیک است. ما با هم در اولین دوره کارشناسی ارشد علوم ارتباطات درس خواندیم و روزهای زیادی را با هم گذراندیم.
وی ادامه داد: خانیکی از دید من انسانی چند وجهی است که چند گانه عمل و فکر میکند. او در هر موضوعی سرفصلهای خود را دارد، او آدمی خوشبین و امیدوار است، در اوج ناامیدی و بدبینی و نارضایتی، اول در بستر امیدواری مطالب را مطرح میکند و این موضوع در روزگار ما بسیار باارزش است.
فرقانی افزود: عقلگرایی، اعتدال، تعامل و گفتوگو، بخشی از ویژگیهایی است که خانیکی دارد، او عاقلانه و معتدل رفتار میکند و بسیار پرکار است، از دید من خانیکی به تنهایی یک سرمایه اجتماعی است.
**سراج: خانیکی دغدغه مردم دارد
سیدحسین سراجزاده، استاد دانشگاه دیگر سخنران آیین تجلیل از خانیکی با اشاره به دوران تحصیل مشترک با هادی خانیکی، بیان کرد: دغدغه خانیکی بهبود جامعه و زندگی مردم است و شخصیت دانشگاهی او هم به عنوان فردی سیاسی و اجتماعی، ادامه این مسئولیت روشنفکرانه برای مردم است. این مسیری است که از ابتدا او خود را وقف آن کرده است.
وی ادامه داد: او در دانشگاه هم خود را در دانش آکادمیک محصور نکرده و رسالتش را ادامه میدهد. او به فرآیندهای علمی در بخش دانشگاهی توجه دارد و باعث گفتوگو میان بخش اهالی علم میشود. حتی وقتی خطکشیهای پررنگ سیاسی شکل گرفت، خانیکی هرگز بر اساس این شکل مرزبندیها، با دیگر افراد برخورد نکرده است. این مهربانی کیمیایی انسانی است که به همه اختصاص دارد و مبتنی بر عامگرایی است. دوستی و محبت خانیکی به عموم مردم اختصاص دارد ما در جامعه امروز نیازمند این فضیلت هستیم.
**فراستخواه: خانیکی چندساحتی است
مقصود فراستخواه، استاد دانشگاه، نیز در این مراسم با اشاره آرای هربرت مارکوزه گفت: دکتر خانیکی به گمان من انسان چند ساحتی است، خانیکی شخصیتی برای زیستن در جهانهای گوناگون است و این چند ساحتی بودن او را با ایران پیوند میدهد.
وی با طرح این سوال که چرا ایران هنوز هست، افزود: با وجود همه حادثهها و اتفاقها، ایران هنوز و همچنان وجود دارد وهنوز زندگی در ما جاری است. من تصور میکنم نحوه خانیکی بودن، با زیست مردم ایران در جهانهای مختلف فرهنگی به طور ویژه، اثرگذاربوده است.
فراستخواه با اشاره به حملاتی که در طول تاریخ به ایران شده است، ادامه داد: ادبیات در برابر هر اتفاق، یک جهان نوساخته است. ما جهانهای متعددی برای زیستن در شرایط عدم اطمینان داشتهایم.
خانیکی زیر آسمان همه این جهانها زیسته و خود را شکوفا کرده است. زیست همزمان در جهانهای گفتوگو مساله جالب توجهی است. ما در جامعهمان کنش نداریم در اینجا به خانیکی نیاز پیدا میکنیم.
وی در پایان گفت: بسط عالم خیال اهمیت زیادی دارد و خانیکی میکوشد، این تخیل اجتماعی بسط پیدا کند. هر چه هست در عالم خیال است و او میخواهد این موقعیت را حفظ کند.