برگزاری رونمایی جدیدترین اثر «نصرالله پورجوادی»
کرامات پورجوادی
در ابتدای این مراسم، که علاوه بر نویسنده کتاب، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران وجمعی از علاقه مندان حوزه فلسفه وعرفان نیز حضور داشتند، «کاظم موسوی بجنوردی»، رئیس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی با اعلام این که نصرالله پورجوادی از دوستان و همکاران قدیمی اوست افزود: پورجوادی از 1375 با مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی همکاری نزدیک دارد و از سال 1380 عضو شورای عالی علمی این مرکز است. از سال جاری هم رئیس بخش فلسفه دایره المعارف بزرگ اسلامی شده است. به خاطر دارم که اولین مقاله ای هم که در سال 1375 نوشت درباره ابوالقاسم نیشابوری بود. ایشان در هرجایی که فعالیت می کرده، منشأ خیر و برکت بوده است؛ چه آن وقت که مرکز نشر دانشگاهی را اداره می کرد و کار علمی سطح بالایی را ارائه داد و چه امروز که در دانشنامه جهان اسلام از وجود ایشان بهره مندیم. خود من همیشه از مباحثی که ایشان در جلسات مطرح می کنند، لذت می برم.
سید کاظم موسوی بجنوردی افزود: من کتاب «قوت دل و نوش جان» را با دقت مطالعه کردم. به نظر من این اثر مثل هر اثری دیگری از پورجوادی، یک شاهکار است. در بخشی که من بیشتر تمرکز داشتم، پورجوادی با روش علمی و منابع معتبر ثابت کرده است که «عشق نامه» که معروف است اثر «فخرالدین عراقی» بوده، کار عزالدین عطایی است. در ادامه هم با بررسی مسائلی مثل شاهدبازی، کرامات و مسئله روح و غذای روح مواجه می شویم.
وی اظهار کرد: اصل جریان و کل مسئله مبتنی بر دو محور است: نخست بینش اساسی وحدت وجودی است و دوم، سلوک و پویش «تقرب الی الله» است. حالا این تقرب به چه صورت است که خیلیها افراط می کنند و عملاً حلولی می شوند، جای بحث وگفتگو دارد. من در گذشته، درباره شاهد بازی و این که چرا عرفا به ویژه در ایران دنبال شاهد و الزاماً شاهد مذکر هستند، مطالعاتی داشتم. آن زمان به این نتیجه رسیدم که اینها می خواهند کثرت تعلقات را در یک تعلق واحد تلخیص بکنند وآن تعلق هم «عشق» است، چون عشق به مثابه یک علم حضوری است. من حتی شخصاً معتقدم که عشق، حضور دائم است و حضورش حتی از خودآگاهی انسان هم بیشتر است. ادعایی که می شود این است که برای آن که از تعلقات زیاد خود را برهانند و به یک تعلق واحد تبدیل کننند، بحث شاهد مطرح می شود. من دوران مبارزه برای جوانان می گفتم بهترین سلوک برای تقرب به خدا، مبارزه با ظالم و ستمکار و دفاع ازمظلوم است و جوانان می پذیرفتند و قابل درک بود، اما به هرحال بخش عظیمی از فرهنگ و ادبیات ما مبتنی بر عرفان است.
موسوی بجنوردی به پررنگ بودن مسئله کرامات در این کتاب اشاره کرد و گفت: من خودم نمی دانم چطور با کرامات کنار بیایم. به هرحال این هم یک فرهنگ است.من نمی دانم خود آقای پورجوادی هم به کرامات باور دارد یا نه؟ البته با توجه به آشنایی که با روحیه ایشان دارم، می دانم کرامات ایشان به شکل دیگری است. در گذشته زمانی با مشکلات مالی روبه رو شده بودیم. ایشان آمد و گفت من مقداری پس انداز در بانک دارم می خواهم تقدیم کنم، که من مخالفت کردم. آقای پورجوادی کتابخانه خود را به مرکزدایره المعارف داده اند و اکنون به نام خودشان موسوم هست، اما من نمی دانم با کرامت مشایخ صوفیه چگونه کنار بیایم.
وی افزود: امیدوارم ادعاهایی که در این زمینه می شود درست باشد. من نمی خواهم منکر شوم اما باید بگویم من جهان را قانومند می دانم. واقعیت این است که قانون عام علیت و علم پیشین الهی، دو دیوار جبر جلوی ما هستند و در حرکت ما را راهبری می کنند. ما مفهوم «اختیار» را داریم ولی نمی دانیم اختیار چیست. می توانیم به آن پی ببریم اما نمی دانیم چیست، چون برخلاف تمام قانومندی هاست؛ هم برخلاف علم پیشین الهی است و هم برخلاف قانون عام علیت است.
رئیس مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی در انتها گفت: کتاب ایشان بسیار ارزشمند است، چون تمام این مسائل را با زبانی علمی مطرح کردند و می تواند مورد استفاده همگان باشد.
آشنایی 50 ساله
سخنران بعدی، «بهاءالدین خرمشاهی»، پژوهشگر وحافظ شناس برجسته بود. وی در سخنان کوتاهی گفت: دوستی بنده و آقای پورجوادی به سال 1346 برمی گردد و از عمر خیلی از حاضران در این جلسه بیشتر است. ایشان در جوانی و زمانی که با هم آشنا شدیم هنوز در جو فرهنگی ظاهر نشده بود. بیشتر اهل خواندن بودند و سلوک علمی و عرفانی داشتند. خیلی خویشتندار و خوددار و کم حرف بودند که البته امروز هم این چنین هستند.
خرمشاهی ادامه داد: روزی جلوی کتابفروشی امیرکبیر رو به روی دانشگاه تهران، دیدم جوانی هم سن و سال خودم مشغول تماشای کتابها است و گویا دنبال کتاب خاصی میگردد. با او سلام و احوالپرسی کردم و آشنا شدیم. ایشان گفتند من دنبال ترجمهای از قرآن میگردم. برایشان پیدا کردم که خوشحال شدند.
نویسنده و استاد شناخته شده ادبیات افزود: این آغاز دوستی ما بود که تا به حال ادامه دارد. یازده سال بعد، انقلاب پیروز شد و ایشان خلاف تصوری که من داشتم، کارهای سنگین اجرایی را قبول کردند که ریاست دانشنامه جهان اسلام و مرکز نشر دانشگاهی از این جمله است. این مراکز واقعا در این سوی جهان خوش درخشیدند. کارنامه علمی و درخشانی داشتند و مرکز نشر دانشگاهی، واقعا یک بیتالحکمه بود.
خرمشاهی در پایان دو غزل از اشعار خود را که برای نصر الله پورجوادی سروده بود، قرائت کرد.
تعلق خاطر پورجوادی به زبان فارسی
«جمشیدکیانفر» هم با تقدیر از کتابخانه ملی برای برگزاری چنین مراسمی گفت: جای چنین برنامه هایی در سال های اخیر درکتابخانه ملی خالی بود و باید به مدیریت این مجموعه دست مریزاد گفت. به حکم این که دانش آموخته تاریخ هستم و به واسطه چهل سال آشنایی با نصرالله پورجوادی، او را یک تاریخساز مثبت می شناسم. ایشان بعد از انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها، مرکز نشر دانشگاهی را تأسیس کرد که کار بسیار خوبی بود. یکی از مشکلاتی که پورجوادی در مرکز نشر دانشگاهی در همان گام های اول حل کرد، این بود که تألیف و ترجمه کتابهای خارجی به فارسی در رشته های غیر از علوم انسانی را رواج داد.
این کارشناس برجسته نسخ خطی اظهار کرد: برخی معتقد بودند زبان فارسی، زبان شعر و ادب است، زبان علم نیست؛ به همین دلیل لازم نیست در علوم محض و پایه مثل ریاضی و فیزیک و شیمی، کتابی ترجمه کنیم اما پورجوادی معتقد بود که زبان فارسی، زبان علم هم هست و در این علوم هم باید ترجمه و تألیف داشته باشیم. در نتیجه در گام نخیت حدود ۱۰۰عنوان کتاب در زمینه علوم محض در نشر دانشگاهی منتشر شد.
وی ادامه داد: پورجوادی حتی به نوعی کار فرهنگستان را هم انجام داد. ۳۰ جلد کتاب واژه نامه در علوم محض و 1500 جلد کتاب در ۲۲ سال منتشر شد. کار بزرگی است که هر مؤسسه فرهنگی قادر به انجام آن نیست. در حالی که، مرکز نشر دانشگاهی امکانات زیادی هم نداشت و مثلاً همواره با کمبود ارز دولتی مواجه بود.
کیانفر ادامه داد: پورجوادی اولین فردی بود که بعد از انقلاب با کتاب ها و نشریاتی که وارد کردند چند دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب برگزار کرد. اگر اشتباه نکنم ایشان حدود ۴۰ عنوان کتاب تألیف کرده است، با این حال همیشه موضوع و خط سیر مشخصی را دنبال می کند. عناوین هرکدام از این کتابها میتواند فتح باب یک پژوهش و کار تحلیلی علمی باشد. پورجوادی به خیلی ها ثابت کرده است که میتوان با روش علمی، آثار ماندگاری را به وجود آورد.
ترکیب عرفان و ادبیات با نگرش انتقادی و روشمند
سپس «احمد پاکتچی»، مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق(ع) پشت تریبون آمد و اظهار داشت: عامل موفقیت پورجوادی، یک بستر محکم فلسفی است. سخت است که کسی با ادبیات انبوه و سترگ مواجه شود و با همان بستر فلسفی آنها را درک کند. ممکن است فردی بسیار متفکر و استدلالگرا و حتی مسلط به تفکر انتقادی باشد اما نتواند این آثار را بنویسد چون تسلط به منابع را ندارد و این لازمه این کار است. اما پورجوادی از تسلط بر منابع برخوردار است. منابع در حوزه مطالعاتی وی بسیار فراوان است. آثار پورجوادی نشان میدهد ایشان به منابع تسلط دارد و همه را خوانده است. این تسلط بر منابع، تنها منبع شناسی نیست. بلکه منابع در دست استاد، نرم بوده و قادر است از آنها به شکل دلخواه استفاده کند.
پاکتچی ادامه داد: همه قادر به تولید این آثار نیستند. با مرور بر آثار پورجوادی احساس میشود علاقههایی در کارهای وی دیده میشود که میتوان هر دسته از آثارش را با آن متمایز کرد و در موضوعی برند کرد. برخی از آثار، احیای متون و احیای میراث مکتوب فرهنگ ما هستند که وی از دهه ۵۰ این کار را آغاز کرد. این نمود تسلط پورجوادی بر منابع است.
پاکتچی گفت: آنچه بر آثار او غلبه دارد به ویژه از دهه ۷۰ نگرش تاریخ اندیشه است. خود او نیز در برخی آثار بر این دلبستگی تأکید دارد و در برخی از آثارشان این امر نمود یافته است. به نظر من یکی از شاهکارهای تاریخ اندیشه به زبان فارسی، «عهد الست» است که یکی از آثار جدید استاد محسوب میشود و در سال ۹۳ منتشر شده است. از مهمترین کتابهایی است که برای مطالعه تاریخ اندیشه میتوان معرفی کرد.
وی در پایان گفت: تسلط پورجوادی بر ارتباط بین عرفان و ادبیات و ابعاد مختلف حوزه های فرهنگ اسلامی در کنار نگرشی انتقادی و روشمند میتواند در مطالعات عرفانی و اسلامی راهگشا باشد.
اسلامشناسیِ پدیدارشناسانه
اما نویسنده کتاب قوت دل و نوش جان به عنوان آخرین سخنران مراسم ضمن تشکر از سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران گفت: این جدیدترین اثر من است اما برخی مقالات آن قدیمی است.
«نصرالله چورجوادی» کارهای خود درحوزه اسلامپژوهی را تحت رویکرد پدیدارشناسانه معرفی کرد و افزود: در این رویکرد، پژوهشگر با عقیده خود و مخاطب کاری ندارد، عقیدهاش را در پرانتز میگذارد. تنها میخواهد ببیند که این مفهوم و این عقیده دینی در گذر زمان چه بوده است. نمی خواهد داوری کند که خوب بوده است یا نه. می خواهد به عنوان یک پدیدار آن را بشناسد. کسی را هم نمی خواهد متقاعد کند. حتی خود پژوهشگر هم ممکن است موضوع مورد پژوهش را خیلی قبول نداشته باشد، اما کنجکاوی علمی و پرسشگری فلسفی - تحقیقی او را وادار می کند که تمام جوانب این پدیدار را بشناسد.
وی افزود: من مسئله دارم و میخواهم گذشته یک عقیده را بشناسم. میخواهم ببینم منظور حافظ از شاهد چیست و ریشهاش چه بوده است. مثلاً درباره غذا در این کتاب توضیحاتی دادهام. من خودم سالهاست گیاهخوارم و به گیاهخواری اعتقاد دارم، اما آموزه های دین اسلام بر فواید گوشتخواری تأکید کرده است. میخواستم ببینم قضیه چه بوده و این حرفهایی که درباره گوشتخواری میزنند به چه دلیلی بوده است و آیا درست است یا خیر. است. من گمان میکنم با مطالعه این کتاب؛ این مسئله که قضیه گوشتخواری یا گیاهخواری در عالم اسلام چه بوده است.
این پژوهشگر و نویسنده حوزه فلسفه و عرفان گفت: من کار خودم را در این تحقیقات با گذشته شروع کردم. اولین کتاب من راجع به سلسله نعمت الهی به زبان انگلیسی بود. کارم را از شاه نعمت الله از قرن هشتم آغاز کردم. برای این کار به گذشته رفتم با بررسی احمد غزالی مجبور شدم به عقبتر بروم. با این عقب رفتن به منصور حلاج در قرن سوم رسیدم و این قرن شگفتآورترین قرنهاست. گویی همه اتفاقات در این قرن میافتد.
پورجوادی ادامه داد: میترسیدم به قرن دوم بروم. اکراه داشتم. فکر میکردم به تعبیری سوت و کور است. ولی کشیده شدم. الان به گونه ای شده است که من بعد از پنجاه سال، اگر میخواستم پژوهشهای خودم را از نو شروع کنم، از شاهنامه و از ایران شروع میکردم چون بسیاری از مسائل را میتوان در شاهنامه یافت.