برپایی شبی برای کوه «هیمالیا» در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
شبی برای کوه «هیمالیا»، ازسوی مجله بخارا و با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، عصر شنبه 21 مهر در تالار حکمت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، در این برنامه که اجرای آن، برعهده «علی دهباشی» بود، «عباس محمدی»؛ فعال محیط زیست، پیمایش هیمالیا را در سطوح مختلف؛ کوهنوردی، طبیعت پیمایی و فعالیت ورزشی_تفریحی دانست و گفت: اما وجه فتح قلل رشته کوههای هیمالیا و همچنین قله اورست، فعالیت بیش و کم رسانه ای و اجتماعی آن است که پیام های نوعدوستانه، طرفدار محیط زیست و خیرخواهانه ای که ازسوی هیمالیانوردان بیان می شود، می تواند به شکلگیریِ جریانِ اجتماعیِ مثبتِ فرهنگی کمک کند.
او اضافه کرد: در این میان، کوهنوردیهای دشواری که افراد دارای مشکلات خاص انجام می دهند، می تواند به یک حرکت تبدیل شود که تاکنون هم شده است. در نتیجه کوهنوردی را می توان فعالیت اجتماعی تلقی کرد که کوهنوردان را در زمینه های مختلف گردهم می آورد.
در ادامه، «حسن نجاریان»، از تجربه شب هیمالیا گفت که ساعات دشواری _ و حتی غمانگیزی_ بر کوهنوردِ در آستانه صعود می گذرد اما آن چیزی که در این میان، اهمیت دارد جنبه های انسانی است. او همچنین درباره امورخیریه در پیوند با فتح هیمالیا هم نکاتی را مطرح کرد.
«مهرداد شهلایی» دیگر سخنران این جلسه بود. او که 26 سال است با بیماری دِویک که از در مجموعه ام اس، اما با حملات و عوارض شدیدتر و البته ممکن تر برای درمان دارویی دست و پنجه نرم می کند، فاتح اورست است: 26 سال پیش، دچار آنفولانزای حاد شدم که یک هفته طول کشید و یک شب، در فاصله چند ساعت، بیناییام را از دست دادم و از کمر به پایین فلج شدم. دور روز اول، هیچ تشخیصی داده نشد تا آنکه در بیمارستان امام خمینی، بیماری معلوم شد. بخش عمده ای از بیماری در 45 روز حل شد اما بخش دیگری از عوارض آن، هنوز هم با من است.
او ادامه داد: از آن زمان تا سال 1378، دوچرخهسواری میکردم و از آن زمان به بعد، به کوهنوردی روی آوردم و این شانس را داشتم که از اساتید خوبی بهره گرفتم و حالا چنان ورزش برایم مهم شده که اگر یک ماه، هیچ فعالیتی نداشته باشم، بدنم کرخت می شود. در هیمالیا، حدود 300 جنازه دفن شده است و من هم قرار بود یکی از آنها باشم. دچار حادثه شدم و از ارتفاع 8000 تا 6450 متر را با چشم بسته فرود آمدم و مسیر 4 ساعته، 12 ساعت طول کشید.
او که 28 اردیبهشت امسال و در آستانه روز جهانی ام اس و با شعار «ام اس مرا متوقف نخواهد کرد»، موفق شد اورست را فتح کند، افزود: کوه های بلند جایی برای کسب تجربه نیست، بلکه محمل عملی شدن چکیده ای از تجربیات است و پس دادن امتحان است و آنها که ماندگار شدند، مجرب بودند نه تازهکار.
شهلایی همچنین مدال نمادین خود که پس از فتح اورست دریافت کرد را به همسر خود؛ «ربابه جلیلنژاد» تقدیم کرد و بر گردن او آویخت.
سپس، «حمید دهقان» برای حاضران سخن گفت. او صعود مهرداد شهلایی به هیمالیا را فراتر از دیگر صعودها خواند و گفت: شکستن مرزها، تاریخ را می سازد و او، تاریخسازی کرده است. اگرچه هیمالیانوردی برپایه همت و انرژی است اما حالا به یک بیزینس تبدیل شده است زیرا جدایی از طبیعت بحران جهان کنونی ماست. در این میان، پیوند میان طبیعت و فرهنگ مهم است و سبب بالندگی هر دو می شود. حرکت نمادینِ صعود به اورست در حمایت از امور خیرخواهانه، حرکت از پایین است اما بخشی از آن وظیفه دولت ها است و نیاز به فشار از پایین به بالا دارد.
او بیان داشت: رسالت کوهنوردی، ورزش فکری و روحی است، نه جسمی. اگر 40 سال پیش، کوهنوردی حرکتی سیاسی بود، حالا جایی برای فعالیت خیرخواهانه شده است. برای خودِ من که تا پیش از اورست، حتی در روز، دو بار به قله توچال صعود می کردم، در کمپ چهار تخلیه انرژی شده بودم چون در اورست، مسائل روحی و روانی موثر است اما انرژی بچه های محک مرا به قله کشاند.
البته «علی دهباشی» نکاتی را درباره فرهنگ فتوت و جوانمردی و دستگیری مطرح کرد و اینکه باید بکوشیم تا این فرهنگ ایرانی و اسلامی را احیا کنیم زیرا نسل جوان در حال فراموش کردن آن است.
در پایان نیز، فیلم مستندی درباره تجربه های مختلف صعود به اورست به نمایش درآمد.