20دی‌ماه، سالروز قتل میرزا تقی خان امیرکبیر (2)

مقدمه

گاه درخشش نام بعضی از انسانها در صفحات تاریخ آنچنان است که نیازی به تورق در آن نیست. و چه نیکوست که این درخشندگی حاکی از مثبت بودن اثراتی باشد که از آن انسانها باقی مانده باشد. میرزا تقی خان فراهانی معروف به امیرکبیر از جمله این شخصیت هاست که، نام خود را به صورت جاودانه در تاریخ ایران حک کرد.
نام اصلی میرزا تقی خان، محمدتقی و زادگاهش هزاوه از محال فراهان است. سجع مهرهای وی از این قرار می‌ باشد: «محمد تقی بن محمد قربان»، «المتوکل علی الله محمد تقی»، «عبده الراجی محمد تقی ۱۲۴۲، عبده الراجی محمد تقی»، «لا اله الاالله الملک الحق المبین محمد تقی». 
وی از سن طفولیت در خاندان قائم مقام فراهانی مشغول خدمت و به واسطه هوش فطری و استعداد ذاتی که از خود نشان داد قائم مقام را بر آن داشت تا در تعلیم و تربیت وی نهایت کوشش را به عمل آورد.
 قائم ‌مقام در نامه‌ای به فاضل‌خان گروسی درباره هوش، ادب و شخصیت روحی میرزا تقی‌خان می ‌نویسد: «گوی سبقت از همزه استفهام می‌رباید. پای تفوق، بر فرق لام ابتداء می‌گذرد. فرقدین را شسع نعلین (دوال ساختن برای کفش) خود نمی‌شمارد. سخن در اوج فلک الافلاک دارد.»
 همچنین در نامه ای به برادرزاده اش میرزا اسحق خان می نویسد:‌
«فرزندی اسحق: دیروز از کربلایی تقی کاغذی رسید، موجب حیرت حاضران گردید، همه تحسین کردند و آفرین ها گفتند الحق یکاد زیتها یضیئی در حق قوه مدرکه اش صادق است باری من به کربلایی قربان حسد بردم و بر پسرش می ترسم، فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین ....خلاصه این پسر خیلی ترقیات دارد و قوانین بزرگ به روزگار می گذارد، باش تا صبح دولتش بدمد والسلام ...»
امیر از یک سو جزء طبقه پایین جامعه ایران و از سوی دیگر با بزرگانی چون قائم مقام فراهانی  محشور بوده است. لذا، هنگامی که به صدارت رسید به کلیه پیچ و خم های مسائل و مشکلات کشور آگاهی داشت. وی پس از منشی گری امیرنظام و مستوفی نظام، دیری نگذشت که به وزارت نظام آذربایجان رسید و این سمت را با منصب سرتیپی تا هنگام عزیمت با ناصرالدین شاه به تهران به عهده داشت. در روز جلوس ناصرالدین شاه  بر تخت سلطنت، لقب اتابک اعظم به میرزا تقی خان اعطا و به این ترتیب وی ملقب به امیرکبیر اتابک اعظم گردید. 
 امیر کبیر زمانی به صدارت رسید که خزانه مملکت تهی، مداخلات روس و انگلیس در امور ایران فراوان، کینه جویی عثمانی ها پا برجا، مدعیان صدارت زیاد، رشوه و فساد در سرتاسر ایران جاری، بطور کلی کارها از مجاری خود خارج و شیرازه امور مملکتی در حال گسستن بود. اما این مشکلات در برابر اراده قوی امیرکبیر کاهی بیش نبود، لذا وی کمر همت را بسته، در صدد رفع مشکلات برآمد. اقدامات امیر و قدرت فوق العاده وی، موجب ترقی و پیشرفت ایران از یک سو و جلوگیری از مداخلات بیگانگان از سوی دیگر گردید، بدین ترتیب دشمنان وی دست به دست هم داده توطئه براندازی او را چیدند و سرانجام به این خواسته شوم خود نیز رسیدند. 
روزنامه وقایع اتفاقیه در شماره ۲۴ مورخ پنج شنبه ۲۶ محرم سال ۱۲۶۸ق. خبر عزل امیر را چنین درج می کند:
«سرکار اعلی حضرت قوی شوکت شاهنشاهی به اقتضای رأی جهان آرای ملوکانه صلاح و صرف ملک و دولت و خیر و ثواب امور سلطنت را در این معنی ملاحظه فرمودند که میرزا تقی خان را از پیشکاری دربار همایون و مداخله در امور داخله و خارجه و منصب امارت نظام و لقب اتابکی و غیره ذلک و کل مشاغل و مناصبی که به او محول بود به کلی خلع و معزول فرمایند.»
 از عزل میرزا تقی خان از صدارت تا قتل وی ۵۴ روز طول کشید و در روز جمعه ۱۷ ربیع الاول ۱۲۶۸ق. مطابق با  ۲۰دی ماه ۱۲۳۰ توسط حاجب‌الدوله در حمام فین کاشان به قتل رسید. 
به روایت میرزا محمدجعفرخان، حقایق‌ نگار خورموجی در کتاب مشهور «حقایق‌الاخبار ناصری» پیکر امیر را روز بعد از قتل ابتدا در گورستان «پشت مشهد» کاشان دفن کردند اما چند ماه بعد، با تلاش همسرش عزت‌الدوله، به کربلا حمل و در اتاقی که درب آن به سوی صحن امام حسین (ع) باز می شود به خاک سپردند.
به  مناسبت 20 دی‌ماه، سالروز قتل این بزرگمرد، اداره‌ کل خدمات آرشیوی(گروه ارتباطات آرشیوی) نمایشگاهی مجازی شامل 25 عنوان با معرفی49 برگ سند را در وبگاه سازمان به علاقه‌مندان تقدیم می‌کند.

مبایعه نامه فروش سه چارک از قریه جیقه و مزرعه حاجی حسین خان واقع در محال بدوستان به میرزا تقی خان وزیر نظام

  • شماره : ---
  • تاریخ : محرم ق./ //ش.