مصاحبه با دکتر انوشیروان صدیق اعلم


تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۱/۲ - ۱۰:۳۸:۰
آخرین تاریخ بروزرسانی: ۱۳۹۷/۱۱/۲ - ۱۰:۴۰:۵۰
مصاحبه با دکتر انوشیروان صدیق اعلم


بخشی از مصاحبه كتبی سازمان اسناد و كتابخانه ملی ایران با جناب آقای دكتر انوشیروان صدیق  اعلم    
در تاریخ:8/74، شماره ردیف مصاحبه: 159، مصاحبه كننده: شفیقه نیك  نفس

اعلم
ـ در سال 1312 كه فروغی نخست  وزیر شد، رضاشاه فروغی و داور را مأمور می  كند شخصی را برای وزارت معارف معرفی كنند. با سابقه  ای كه پدرم در معارف كشور داشت و مأمور هم شده بود كه دانشگاه تهران را تأسیس كند و با دوستی‌ای كه داور و فروغی با پدرم داشتند، طبعاً پدرم را برای این پست درنظر می  گیرند و به او تفهیم می  كنند كه قبولی وزارت، مستلزم اجرای دستور رضاشاه خواهد بود بدون      [هیچ گونه]چون و چرا. 
داور كه به خصوصیات اخلاقی پدرم واقف بود، به طور خصوصی توصیه می  كند كه پدرم از قبول این پست صرف  نظر كند، زیرا احتمال می  داد كه بین رضاشاه و پدرم اختلاف به وجود آید و در آن صورت نه تنها از وزارت بركنار خواهد شد، بلكه از وجود پدرم هیچ استفاده دیگری نخواهد شد.
قابل توجه است كه تحت تأثیر جوِ موجود بود، هنگامی كه پدرم لایحه تأسیس دانشگاه را نوشت، تعیین ریاست دانشگاه را به شورائی مركب از رؤسای دانشكده  ها و یك نفر استاد از هر دانشكده محول كرد كه یك نفر نتواند نظرات خود را برای تعیین ریاست دانشگاه یا در امور گردش دانشگاه تحمیل كند. وزیر دربار طی نامه  ای در سال 1310 از پدرم كه در امریكا مشغول گرفتن درجه دكترای خود بود، می  خواهد تحقیق كند كه اگر ایران بخواهد دارالفنونی در تعدادی از رشته  ها تأسیس كند، چه احتیاجاتی خواهد بود و مخارج آن چقدر خواهد شد. در آن موقع لغت دانشگاه به كار برده نمی  شد و پدرم بود كه این لغت را ابداع كرد. پدرم در ظرف دو ماه با كارشناسان و مؤسسات فرهنگی مذاكره و طرحی تهیه می  كند و برای وزیر دربار ارسال می  دارد. 
چون موضوع تز دكترای پدرم نیز راجع به فرهنگ ایران بود، خلاصه طرح تأسیس دانشگاه را در پایان تز دكترای خود منظور می  كند و از آنجائی كه تز از طرف دانشگاه كلمبیا در حد ممتاز شناخته شده بود، دانشگاه به خرج خود تز را جزو انتشارات دانشگاه تحت عنوان: 
Modern Persia and her Educational System
كه فارسی آن "ایران نوین و فرهنگ آن" است، منتشر می  كند. 
پس از مراجعت به ایران، پدرم مأمور می  شود طرح را پیاده كند و چون ابوالحسن فروغی كه ریاست دارالمعلمین عالی را به عهده داشت، سفیر در سوئیس شده بود، پدرم به ریاست این مؤسسه فرهنگی منصوب می  شود كه آن را هسته مركزی دانشگاه قرار دهد. در ضمن، در سال 1311 لایحه تأسیس دانشگاه را تهیه می  كند و در كمیسیونی مركب از تعدادی از استادان دارالمعلمین عالی كه عبارت بودند از غلامحسین رهنما، دكتر حسابی، دكتر سیاسی، دكتر شفیق و علی  اصغر حكمت، لایحه تحصیل وزارت معارف مورد رسیدگی و بحث قرار می  گیرد و با تغییرات جزئی به هیأت دولت و مجلس تقدیم می  شود و در 8 خرداد 1313 به تصویب می  رسد و دانشگاه روز دوشنبه 15 بهمن 1313 رسماً از طرف رضاشاه گشوده می  شود.