مصاحبه با عباس توفيق


تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۱/۱ - ۱۰:۵:۰
آخرین تاریخ بروزرسانی: ۱۳۹۷/۱۱/۱ - ۱۰:۳۱:۳۸
مصاحبه با عباس توفيق

بخشی از مصاحبه سازمان اسناد و كتابخانه ملی ايران با جناب آقای عباس توفيق  
در تاريخ: 77/7/19، شماره رديف مصاحبه: 370، مصاحبه كننده: شفيقه نيك نفس
توفيق
  صدای آقای عباس توفيق 

ـ عرض شود كه امتياز روزنامه توفيق در زمان احمدشاه قاجار صادر شد و مرحوم توفيق بزرگ (حسن توفيق) مؤسس آن بود. سال 1318 به زندان رضاشاه افتاد و بعد آزاد شد و فوت كرد. بعد از آن، امتياز به اسم محمدعلی توفيق كه پسر مرحوم حسين توفيق بود، صادر شد. منتها برخلاف مرحوم توفيق كه خودش شاعر، نويسنده و طنزنويس بسيار لايق و جامعه شناسی بود (كه او را نمی شناسند) محمدعلی خان توفيق نه نويسندگی اش خوب بود و نه شاعريش و ذوقي نداشت. يك آدم فنی بود و هنرستان صنعتی را ديده بود، ولی خوب شاگردهای مرحوم توفيق و دوستانش آن را اداره می كردند. تا اينكه بعد از شهريور 1320 كه ما بزرگ شديم (خواهرزاده های مرحوم توفيق بوديم و مرحوم توفيق دايی بزرگ ما بود) كم كم شروع كرديم به شاعری كردن و كم كم اختيار روزنامه توفيق را در اختيار گرفتيم.
 موقع ملی شدن صنعت نفت كه مرحوم مصدق آن را رهبری می كرد، در توفيق يك سری نويسنده هاي توده ای بودند: مثل محمدعلی افراشته، ابوتراب جلی و ... . ما بتدريج به علت اختلافی كه پيدا كرده بوديم، آنها را كنار گذاشتيم و هر كدام يكی از روزنامه های فكاهی را درآوردند. بعد تا آخر دوره دكتر مصدق، ما [توفيق] را اداره می كرديم. من و دو تا از برادرهای ديگرم [بوديم]؛ برادرم حسين، نويسنده و حسن، كاريكاتوريست بود و من [هم كه] نويسنده، كاريكاتوريست و شاعر بودم. بعد در روز 28 مرداد توفيق غارت و تعطيل شد. من در آن زمان دانش آموز دبيرستان بودم. سال بعد من به دانشكده حقوق رفتم. بعد كه ليسانس حقوقم را گرفتم، به فكر اين افتادم كه بروم دوباره روزنامه توفيق را دربياورم. اولين شماره روزنامه توفيق، دوره بعد از 28 مرداد را ما در نوروز 1337 منتشر كرديم. 
ـ از سال 1332 تا 1337 منتشر نكرديد؟ 
ـ توقيف، تبعيد، زندان و ... بود. ما از آن سال تا سال 1350 [توفيق را] منتشر كرديم. در ارديبهشت 1350 كه داستان مفصلی دارد (آنچه كه شايعه است و يك مقدارش را هم ما خودمان شايعه كرديم) به اصطلاح مبارزه شفاهی با توقيف توفيق بود. در آن سال، توفيق توقيف شد. آن زمان توفيق تنها روزنامه مخالف و مستقلی بود كه از هيچ جا و هيچ منبعی، هيچ پولي را به هيچ عنوان نمی گرفت. حتی يكي از [دلايلی كه] شاه خيلی مخالف و از دست ما ناراحت بود، [اين بود] كه چرا اينها حتي آگهي های دولتی را كه پايه گزارش مرحوم دكتر مصدق است نمی گذارند؟ بعد، غير از آن در رژيمي كه طرفدار آمريكا بود، ما تنها روزنامه ضد آمريكايی بوديم و به نفع ويتنامی ها نوشتيم. در آن زمان كه رژيم طرفدار اسرائيل بود، ما تنها روزنامه ضد اسرائيلی بوديم و طرفدار فلسطين. بعد بالاخره چون نتوانستند به نحوی ما را به راه راست خودشان هدايت بكنند، توفيق را تعطيل كردند و چاپخانه ما را لاك و مهر كردند كه همه هم خلاف قانون بود.