مصاحبه با دكتر غلامحسین ابراهیمی دینانی


تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۰/۳۰ - ۸:۵۲:۰
آخرین تاریخ بروزرسانی: ۱۳۹۷/۱۰/۳۰ - ۹:۶:۲۷
مصاحبه با دكتر غلامحسین ابراهیمی دینانی

بخشی از مصاحبه سازمان اسناد و كتابخانه ملی ایران با آقای دكتر غلامحسین ابراهیمی دینانی

در تاریخ: 79/6/9، شماره ردیف مصاحبه: 517، مصاحبه كننده: فاطمه نورایی نژاد

صدای آقای دكتر غلامحسین ابراهیمی دینانی

 

به هر صورت، سالهای جوانی را در شهر [قم] به تحصیلات فقه و اصول پرداختم. ولی در همان سالها، احساس كردم كه از این علوم خیلی ارضاء نمی شوم و به حوزه های درس فلسفی روی آوردم. در آن موقع استاد بزرگ فلسفه در حوزه علمیه قم، مرحوم علامه طباطبایی بود، به درس فلسفه ایشان راه پیدا كردم. علاقه من به علوم فلسفی خیلی بیشتر و بیشتر می شد. البته خوب، مرحوم علامه طباطبایی روزها درس معمول داشتند كه بیشتر اوقات اسفار صدرالمتألهین بود. در یك دوره ای هم (حالا اگر بخواهم وارد بشوم، خیلی به طول می انجامد) درس ایشان به دلیلی از طرف رؤسای حوزه تعطیل شد، منتها اجازه دادند به جای درس اسفار صدرالمتألهین، شفای ابن  سینا درس بدهد. ایشان شفا را شروع كردند و من درس شفای ایشان را هم رفتم. روزها به درس اسفار و بعد از مدتی به درس شفای ایشان می رفتم. خوب، اكثر طلّاب و آنهایی كه اهل فلسفه بودند، شركت می كردند.

ایشان یك جلسه شبانه ای داشتند كه هفته ای دو روز (شبهای پنجشنبه و جمعه) به صورت سیار در منزلها (و نه در مدرسه) به صورت مخفیانه [تشكیل می شد.] یعنی جز كسانی كه اهل آن مجلس بودند، [افراد دیگری] اطلاع نداشتند كه این جلسه تشكیل می شود. تعداد انگشت شماری در آن جلسه شبها شركت داشتند.

ـ چه كسانی شركت داشتند؟

ـ عرض می كنم خدمتتان. البته این جلسه شبانه مرحوم علامه طباطبایی سالها ادامه داشته، حتی قبل از ما هم بوده كه بزرگانی مثل مرحوم آقای مطهری شركت می كردند. ولی دوره ای كه ما بودیم، آقای مطهری دیگر در قم نبودند و به تهران آمده بودند و اشخاص دیگری در این جلسات شركت داشتند كه نامشان را می برم.

ما توفیق پیدا كرده به این جلسه راه پیدا كردیم. جلسه بسیار سازنده ای بود، یعنی مرحوم علامه طباطبایی در درسهای روز، متن همان كتابهای فلسفی را كه اعلم از اسفار یا شفا باشد، تدریس می كردند و خیلی عقاید خاص خودشان را اظهار نمی كردند ولی در آن جلسه شبانه ـ [چون] همه كسانی كه آنجا بودند، برجسته بودند و قبلاً مطالعه می كردند ـ بحثهای معینی مطرح می شد و ایشان آخرین نظریات و هر چه از توان و تجربه داشتند، [ارائه] می دادند. چیزی را هم پنهان نمی كردند، خیلی راحت صحبت می كردند. از بهترین جلسات علمی بود كه من در طول مدت عمرم توانستم درك بكنم. بله، چند سالی (تا وقتی كه من توفیق داشتم در قم باشم) در آن جلسه شبها شركت می كردم. خوشبختانه مرحوم علامه طباطبایی جلسه دیگری در تهران داشتند كه هر سال پنج، شش ماه بوده. زمانی بود كه مرحوم هانری كربن فرانسوی به تهران می آمدند، آن هم هر دو هفته یكبار، شبهای جمعه در تهران تشكیل می شد. ایشان هم از قم تشریف می بردند و یك عده از اساتید برجسته دانشگاه تهران در آن جلسه شركت داشتند. در آنجا مباحث فلسفی خیلی مهمی (فلسفه غربی، شرقی و یك نوع مقایسه ای  و مسائل مهم جهانی از نظر فكری و فلسفی در آن جلسه) مطرح می شد.

من خوشبختانه این توفیق را داشتم كه همراه مرحوم علامه، از قم در ركاب ایشان به تهران می آمدم. ایشان یك محبت و لطفی به بنده داشتند كه من بارها به طور شوخی گفته ام. آن موقع بلیط اتوبوس شمس العماره را می گرفتیم. غالباً هم فصلی كه آقای كربن تهران بود، تابستان بود و هوا هم گرم بود. به اتفاق ایشان (بنده خوب مفتخر بودم) می آمدیم. در آن جلسه شبهای جمعه هم من سالها شركت داشتم و حظّ فراوانی از آن جلسه و جلسات دیگر می بردم. به همین دلیل، من كشش و علاقه ام به طرف فلسفه شد. و اما برگردیم به آن سئوال قبلی شما، فرمودید كه در آن جلسه چه كسانی بودند. در آن جلسات شبانه، دوره ای كه من بودم؛ البته دوره قبل از من هم بوده كه من نمی دانم همه اشخاص چه كسانی بودند، مثلاً امثال شهید مطهری بودند. قبل از وفات ایشان جلسه ادامه داشت كه همان دوستان سابق من بودند، ولی من توفیق نداشتم، چون من از سال تقریباً 1342 به تهران رفت و آمد داشتم و در 1345 رسماً به تهران آمدم و مسیر زندگیم عوض شد و دیگر نبودم. ایشان جلسه را تا قبل از وفاتشان ادامه می دادند و این جلسات مورد علاقه خود ایشان هم بود. ولی در آن برهه زمانی (تقریباً هفت، هشت سال) كه من بودم و شركت فعال و مرتب داشتم، آقایان: جوادی آملی، حسن زاده آملی، مرحوم آقای آشیخ اسماعیل ساعدی[؟]، زنجانی، مرحوم اویسی قزوینی، مرحوم آقای سیدابوترابی قزوینی، مرحوم آقای آشیخ عباس ایزدی، نجف آبادی اصفهانی، آقای حیدری (اهل نهاوند) بود، آقای دكتر احمدی (در تهران اقامت دارند) بودند. مجموعاً ده، دوازده نفر بودند. اینهایی را كه من نام بردم، تقریباً همگی از چهره های شاخص بودند و از جمله خود بنده كه در آن جلسه شركت می كردیم.