مصاحبه با دكتر ناصر گیتی


تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۰/۲۹ - ۱۳:۱۰:۰
آخرین تاریخ بروزرسانی: ۱۳۹۷/۱۰/۲۹ - ۱۳:۱۳:۵۰
مصاحبه با دكتر ناصر گیتی

بخشی از مصاحبه سازمان اسناد و كتابخانه ملی ایران با جناب آقای دكتر ناصر گیتی
جلسه دوم، در تاریخ: 76/9/3، شماره ردیف مصاحبه: 299، مصاحبه كننده: اعظم فلاح


ـ منظورتان از زمان امیركبیر است؟
ـ بله.
ـ در آن وقت پزشكی به شكل مدرسه در ایران نبوده، بلكه چند نفر پزشكی كه دیپلمه هم نبودند و همین طور بعضی وقتها پدر در پسر و بعضی وقتها هم می رفتند در مطب كسی كه طبابت می كرده، كارآموزی می كردند و می دیدند كه طبیب [چطور] مریض را معاینه می كند و با چه علائمی [بیماری را] تشخیص می دهد و چه جور نسخه می نویسد؛ یك، دو، سه سال پهلوی او كار می كردند و بعد از یك مدت آنها هم می رفتند و تابلو می زدند و اسم آنها هم آن وقت حكیم، حكیم فلان بود. تا در دوران امیركبیر كه یك عده از متعینین ایران (كسانی كه بویژه با دربار سر و كار داشتند و تمكّن هم داشتند)، [برای تحصیل در این رشته]، اولادهای خود را بیشتر به اروپا و بندرت به امریكا می­فرستادند.
پیشرفت پزشكی آمریكا آن وقت پائین تر از اروپا بود، بنابراین به اروپا [می فرستادند.] معمولاً مركز پزشكی در اوایل قرن بیستم، در برلین (آلمان)، لندن و بعد هم پاریس بوده. بنابراین در آنجا بودند، به قسمی كه چند نفر از اطبایی كه دیپلم دكترا را در ممالك اروپایی گرفتند و به ایران برگشتند و اساتید بعدی مدرسه طب شدند، همانهایی بودند كه در آن زمان توسط والدینشان یا دولت، برای تحصیل به اروپا فرستاده شده بودند و اگر بخواهید اسم ببرم ـ همه فوت كردند ـ دكتر امیراعلم كه استاد مسلم تشریح بود و در ابتدای امر زحمت زیادی در تالار تشریح كشیده بود؛ در واقع سر استاد بود. او تشریح توصیفی و تشریح موضعی [می كرد.] من عكسهای آن زمان را كه آن وقت با هم گرفتیم كه من شاگرد و ایشان استاد بودند را دارم؛ دكتر سعید مالك لقمان­الملك كه در بیماریهای مجاری ادرار تخصص داشت؛ دكتر اعلم الملك كه در بیماریهای داخلی تخصص داشت؛ دكتر لقمان الدوله (اینها القاب قاجاریه بود كه به اینها داده بودند.) اینها بیشتر طبیبهای شاه یا دربار بودند كه همه تحصیلكردة آنجا بودند و به ایران برگشته بودند.
بنابراین، وقتی كه تاریخ انتقال و جدا شدن مدرسه طب از دارلفنون از سال هزار و دویست و نود و خرده­ای رسید، دیگر معلمین همه ایرانی بودند و یكی، دو تا هم معلم خارجی داشتند كه در مدرسه عالی طب و داروسازی و دندانسازی كه پهلوی آنها درس می خواندند و اینكه فرمودید قبل از آن [به چه شكل بوده]، اینطور بود كه یك عده ای بودند كه به آنها طبیب مجاز می گفتند، در مقابل طبیب دیپلمه كه در محضر یك دكتری چند وقت استاژ می­دیدند.
ـ به صورت تجربی بوده است؟
ـ دیگر علمی و عملی هر چه بوده، همه آن [به همین صورت بوده است.]
ـ همانطور كه می دانید، طب یكسری تجهیزات و دستگاه های خاصی نیاز دارد. زمانی كه شما تحصیل می كردید، آیا دانشگاه تهران به این وسایل مجهز بود؟
ـ در واقع امر، وقتی كه دانشكده یا مدرسه عالی طب داروسازان پزشكی از دارالفنون جدا شد تا عمارت ظل السلطان و تا عمارت سعدالدوله و بعد تا بیمارستان حسین خان معتمد در 1312، كلاسهای درس منهای لابراتور در تمام قسمتها بود.
ـ به صورت تئوری بوده است.
ـ فقط تئوری بود. من از 1313 [تحصیل در رشته پزشكی را] شروع كردم. همان زمانی بود كه مقدمات پزشكی را كه فیزیك، شیمی، طبیعی (P.C.N) بود [آموختم]، ما را به دانشكده علوم دانشسرای عالی فرستادند كه در آنجا لابراتور فیزیك علی حده، لابراتور شیمی، معلم و وسائل داشت. در آنجا كارآموزی كردیم كه اگر دلتان بخواهد، بعد از تمام شدن مصاحبه من تمام جزوات آن وقت را كه از تشریح حیوانات رسم كردم، از قبیل: قورباغه، ماهی، زالو و غیره و از مقاطع گیاهها: برگ و ریشه و ساقه، [به شما نشان    می دهم.]
در آن موقع استادان خوبی در فیزیك داشتیم؛ در شیمی (مرحوم مهندس .. اسمش را فراموش كردم) داشتیم كه به نظرم می آید بعدها استاد دانشكده فنی شد و در آن موقع استاد دانشسرای عالی بود. دكتر پارسا در بیولوژی گیاهی و حیوانی بود كه بعد از انقلاب، در سانفرانسیسكو و لس آنجلس بود و در همانجا نیز فوت كرد. همه آنها فوت كردند. به هر حال، سال 1313 لابراتورهای علوم مقدماتی پزشكی، پایه پزشكی (كه فیزیك، شیمی و طبیعی باشد) تا دو، سه سال در آنجا بود، تا اینكه در 1316 و 17 به محل جدید، در دانشگاه تهران منتقل شد. در آنجا آن وقت لابراتور فیزیك، شیمی، بیولوژی و فیزیولوژی تاسیس شد. بنابراین، شروع كار من در فیزیولوژی، در لابراتور جدیدالتاسیس آن در دانشگاه تهران كه از سال سوم شروع می شود، در سال 1316 و 17 و بعد هم مهمترین آن برای پزشكی، تالار تشریح بود كه قبلاً عرض كردم كه از 1313 افتتاح شد. بنابراین وقتی كه ما رسیدیم، (سال 14 ـ 1315) جزو برنامه آموزشی سال اول، دوم و سوم بود كه ما در تالار تشریح دیدیم