درگذشت محمدابراهیم باستانیپاریزی
در اولین روزهای سال جاری، با شنیدن خبر درگذشت استاد باستانی پاریزی، افسوسی عمیق به جان همه دوستداران و دانشجویان این استاد بینظیر نشست. از آن خبرهائی بود كه هیچ كس دوست نداشت باور كند.
گروه تاریخ شفاهی اگرچه كه موفق به مصاحبه با او نشده بود ولی از آن جا كه او استاد اغلب تحصیل كردههای رشته تاریخ بود، خود را مرهون زحمات وی میداند. همچنین حضور او در مراسم بزرگداشت زندهیاد دكتر سیفالله وحیدنیا در 19 اردیبهشت سال 1390 در روز اسناد ملی، باعث افتخار اعضا و كاركنان این سازمان بود. او در بخش از سخنان خود در این مراسم گفته بود:
«این اسناد نكتههای تاریخی زیادی به همراه دارند كه باید مورد توجه قرار گیرد، حتی برخی اسناد تازه یافتشده طوری است كه برایمان قابل هضم نیست. وی یكی از اسناد تازه یافت شده را آثار مرحوم دكتر وحیدنیا بیان كرد و گفت: این مرحوم مشاغل زیادی داشت، مرد خدومی بود و برای مردم و مطبوعات آشناست. اینها تاریخ شفاهی است اما اسناد آن ظاهری نیست و باید از آرشیوهای مختلف تهیه شود.
دكتر باستانی پاریزی سپس به اهمیت اسناد اشاره كرد و گفت: برای نشان دادن اهمیت اسناد ناچارم چند داستان تعریف كنم. وی افزود: داستان اول این است كه گورستانی در مرز لهستان و روسیه پیدا شده كه در یك گودال تعداد زیادی اجساد وجودداشته است. گفته شد كه اجساد متعلق به مهاجران لهستانی بوده كه برای فرار از چنگال آلمانها به مرز شوروی سابق رفته بودند كه آلمانها به آنجا رسیدند و همه آنها را كشتند و به گودالی ریختند. وی افزود: اخیراً یادداشتی پیدا شده با خط مداد و نوشته استالین، در این كاغذ آمده كه آن افراد (كشته شدگان) افراد باسوادی بودند و به دستور استالین آنها را كشته اند، این سند حالا میتواند جنایت دیگری را ثابت كند. دكتر باستانی پاریزی به مورد دوم دلایل خود برای اهمیت و جایگاه اسناد اشاره كرد و گفت: در تاریخ آمده است كه طبری در سال 310 هجری درگذشت، طبری آدم ملایمی نبود وشلوغ كار بود، در بغداد پیروانی پیدا كرده بود كه به آنها طبریا میگفتند و نظرات عجیبی داشتند. دوبار مردم بغداد مقابل خانهاش جمع شده و به سوی خانه سنگ پرتاب كردند آنقدر زیاد بود كه ممكن بود اهالی خانه كشته شوند و اگر رئیس شرطههای بغداد نبود و جلوی مردم را نمیگرفت اهالی خانه كشته میشدند.وی ادامه داد: روزی كه طبری مرد، شبانه در خانهاش دفن شد؛ چون نمی توانستند جنازه را بیرون بیاورند. روز بعد یكی از دوستان طبری به خانهاش میرود تا به همسر طبری تسلیت بگوید. میگوید وقتی وارد خانه شدم دیدم آتشی روشن است، پرسیدم آتش از برای چیست؟ همسرش گفت كه كاغذهای طبری را میسوزانیم. دكتر پاریزی یادآور شد: آنها همان كاغذها و اسناد معتبر مربوط به تاریخ طبری بوده است.»
در همین مراسم بود كه نمایشگاه اسناد مالیه و نیز نمایشگاه زندگی و آثار دكتر سیفالله وحیدنیا به دست ایشان و مقامات حاضر، از جمله وزیر محترم دارایی و امور اقتصادی افتتاح شد.
* * *
محمدابراهیم باستانی پاریزی، مورخ، نویسنده، پژوهشگر، شاعر، موسیقی پژوه و استاد بازنشستة دانشگاه تهران، صبح روز پنجم فروردین ماه 1393 در بیمارستان مهر تهران در سن 88 سالگی دار فانی را وداع كرد.
محمد ابراهیم باستانی پاریزی، در سوم دی ماه 1304 هـ.ش در پاریز، از توابع شهرستان سیرجان در استان كرمان متولد شد. وی تا پایان تحصیلات ششم ابتدایی را در پاریز تحصیل كرد و در عین حال از محضر پدر خود مرحوم حاج آخوند پاریزی هم بهره میبرد.
پس از پایان تحصیلات ابتدایی و دو سال ترك تحصیل اجباری، در سال 1320 تحصیلات خود را در دانشسرای مقدماتی كرمان ادامه داد و پس از اخذ دیپلم در سال 1325، برای ادامة تحصیل به تهران آمد و در سال 1326 در دانشگاه تهران در رشتة تاریخ تحصیلات خود را پی گرفت. استاد باستانی پاریزی دورة دكترای تاریخ را نیز در دانشگاه تهران گذراند و با ارائة پایان نامهای درباره ابناثیر، دانشنامة دكترای خود را دریافت كرد.
استاد باستانیپاریزی، در طول حیات خود آثار زیادی درباره كرمان تالیف كردند. از برخی آثار ایشان میتوان به كتابهای زیر اشاره كرد:
پیغمبر دزدان، فرماندهان كرمان، نای هفتبند، آسیای هفتسنگ، اژدهای هفتسر، سنگ هفتقلم، یاد و یادبود، جغرافیای كرمان، وادی هفت واد، خاتون هفتقلعه، گنجعلیخان، تلاش آزادی، یعقوب لیث، از پاریز تا پاریس، شاهنامه آخرش خوش است، حماسه كویر و ...
مراسم تشییع دكتر محمدابراهیم باستانیپاریزی ساعت 10 صبح روز پنجشنبه 7 فروردین از مقابل دانشكده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد. بنا بر اعلام خانواده وی و به درخواست مرحوم باستانی پاریزی، وی در بهشت زهرای تهران و در جوار همسر خود دفن شد.