بچههای برنج
بچههای برنج / تاریخ شفاهی توسعه در مالی
«لورا آن تاگیرا»، استادیار تاریخ، در تاریخ 17 آوریل، در همایش نیم سالانه با عنوان «در آرشیو»، كه به وسیله «انجمن متخصصان تاریخ»، حمایت میشود، ارائه كرد. سخنرانی «تاگیرا» تحت عنوان «بچه های برنج و سایر آثار مجسم توسعه در كشور مالی»، كه بر پژوهشهای آرشیوی و شفاهی مبتنی بود، با تمركز بر تجربیات در حال پیشرفت وی در حوزه تاریخ شفاهی، در آفریقای غربی، ارائه گردید.
«تاگیرا» سخنرانیاش را با یك مقدمه در مورد پروژهاش و فرایند آن آغاز كرد. پژوهش او بر روی فعالیتهای دفتر مستقر در نیجر، و بر برنامه كشت برنج در مالی، متمركز شده بود. در دهه های 1970 و 1980، خشكسالی به كمبود شدید غذا منجر شد و دفتر نیجر، یكی از باثبات ترین منابع تأمین غذا در كشور، محسوب میشد. كمبودها، دولت را وادار ساخت تا امنیت غذایی را ترویج نماید كه كه در دفتر نیجر، تمركز ویژهای روی ثبات آن صورت گرفته بود.
«تاگیرا»، علاوه بر دو ماه پژوهش آرشیوی در سنگال و فرانسه، به مدت یك سال، روی اسناد دفتر نیجر كار كرد و با افرادی كه در سالهای خشكسالی، در آنجا زندگی میكردند، مصاحبه كرد.
«تاگیرا»، توضیح داد كه چگونه در آغاز، به این موضوع خاص، علاقهمند شد.
«تاگیرا» اظهار داشت: «علاقه درونی من به كشور مالی، به ده سال قبل، برمیگردد.» «زمانی كه از دوره لیسانس، فارغ التحصیل شدم، تصمیم گرفتم، به سپاه صلح بپیوندم. من كار در كشور مالی را انتخاب كردم و با گروههای مختلف زنان در آن شهر كار كردم و در مدتی كه در آنجا منصوب شده بودم، واقعاً به كار زنان و كشاورزی زنان علاقهمند شدم. من در منطقهای كه اكنون این اداره مستقر میباشد، بودم، اما در واقع آنجا كار نمیكردم.
سخنرانی او، روی مردان و زنانی متمركزشده بود كه زمینها را برای اداره (دولتی) كشت میكردند، اما در مقابل، به دلیل سیاستهای دولت، منابع غذایی محدودی را دریافت میكردند.
به هر خانواده، اجازه داده میشد سهم مشخصی از غذا را، بدون در نظر گرفتن این كه چه مقدار برنج را در مزارع كشت كرده است، دریافت نماید.
به این افراد، اغلب غذای كافی داده نمیشد، و خانوادهها منابع غذایی موردنیاز خود را با برداشت شبانه از مزارع برنج، تأمین میكردند. زنان، اغلب غذاها را بهوسیله پیچاندن آن لای لباسها و بستن آن روی شكم یا پشتشان، به گونهای كه به نظر بیاید باردار هستند یا این كه نوزادی را پشتشان حمل میكنند، از نگهبانان، پنهان میكردند.
«تاگیرا»، مكالمهای را با یكی از زنانی كه از «بچه برنج» برای برداشتن برنج از مزارع استفاده میكرد، بازگو كرد. («بچه برنج»: اصطلاحی است كه برای سرقت برنج از مزارع، در پوشش حمل نوزاد، استفاده میشود.)
«تاگیرا» گفت: «او به من تأكید كرد كه كاری كه او انجام داده، سرقت نبوده ....» او گفت، من فقط هر چه قدر چه را كه می توانستم از روی زمین جمع كنم، برمی داشتم. او معتقد بود كه فارغ از وضعیت سیاسی، آنچه را كه حقش بوده برمیداشته است،.
این سخنرانی، همچنین روی استفاده «تاگیرا» از مصاحبهها در فرایند تحقیقش، تمركز داشت. او توضیح داد كه انتخاب كرده است كه روی بچههای برنج متمركز شود چراكه او احساس كرد كه این موضوع بر اجرای تاریخ شفاهی اثرگذار است.
«تاگیرا» گفت: «من میخواستم یك سری داستان هایی را به عنوان یك روش تفكر درباره فرایند تاریخ شفاهی بگویم و این كه چگونه تاریخهایی كه این داستانها بهوجود آوردهاند به سایر مشاهدات قوم نگارانه، مرتبط هستند، و نه تنها به آنها بلكه با تكههایی دیگر در آرشیو، ارتباط دارند.
من احساس كردم كه داستان بچه های برنج به من كمك كرد كه به برخی از مسایل روششناختی آنها مرتبط شوم و ... همه آن روشها واقعاً خوب با یكدیگر همگرا شدند.»
«آلیسون كرونان»، كه در هفدهم (آوریل)، در این كنفرانس، حضور یافته، احساس میكند كه رویكرد تاریخ شفاهی، به او كمك كرد تا مسایل مهم و اساسی را بازگو (درك) نماید.
«من، بیان تاریخ شفاهی را، جالبترین و ناگزیرترین روش برای اطلاع از گذشته، یافتهام.» «كرونان» یك ای. میل برای (مؤسسه) «آرگوس» نوشت. «قطعاً، تاریخ شفاهی، برای من، نكتهای برجسته در ارائه این سخنرانی بود، اگرچه زمانی كه وارد شدم، درباره بچههای برنج یا صنعت برنج در مالی، چیزی نمیدانستم، اما بعد از شنیدن داستانهای این زنان، واقعاً احساس ارتباط همدلانه عمیقی با آنان به من دست داد. من فكر میكنم كه بهترین بخش تاریخ شفاهی، این است كه به جای انتقال صرف اعداد و ارقام، آنها همدلی و همراهی را خلق میكنند.»
«تاگیرا» اظهار داشت كه او در حالی این (پروژه) را به انجام رساند كه اولین تجربه مصاحبههای او برای تاریخ شفاهی بود و این كه او از جنبههای اجتماعی این فرایند، بیشتر لذت میبرد.
«تاگیرا» بیان داشت: «تاریخ شفاهی، واقعاً جالب است؛ تاریخ شفاهی، شبیه یك كار پلیسی است زیرا در آرشیوها، شناخت متفاوتی از شخصیتها پیدا میكنید ... . اما وقتی در حال انجام پژوهش تاریخ شفاهی هستید، افراد را فقط روی كاغذها نمیبینید، بلكه با آنها ارتباط و تعامل پیدا میكنید، شما با آنها یك تجربه اجتماعی را بهدست میآورید كه من فكر میكنم واقعاً تاریخ را به نحوی به زندگی وارد میكند. تعاملات اجتماعی با مردم، واقعاً پاداشی در برابر انجام پژوهش میباشد. همچنین، شما میتوانید از طریق آرشیوها با مردم مرتبط شوید و زمانی كه در این زمینه با مردم ارتباط شخصی برقرار میكنید، با چیزهای واقعاً جالبی مواجه خواهید شد.»
«تاگیرا» همچنین درباره چالشهای مصاحبه و اطمینان یافتن از این كه سوگیری شخصی مصاحبه شوندگان، روی دادهها اثر نگذاشته باشد، صحبت كرد.
«تاگیرا» گفت: «اجرای تاریخ شفاهی، شبیه ایجاد یك سند است» «تاریخ شفاهی، خیلی پركار و فشرده بوده و لازم است كه برنامهریزی های زیادی را قبل از اجرای آن انجام داده و وقت كافی برای مصاحبه، به خود بدهید و بهجای انجام خیلی سریع مصاحبه، زمان كافی در اختیار افراد بدهید تا داستانشان را برای شما بازگو كنند ... البته لازم است كه ازآنان توضیح (بیشتری) بخواهید؛ زیرا بعضی مواقع ممكن است حافظه مخدوش شده باشد و یا افراد موضوعات را در لفافه بیان كنند. این موضوع در واقع مرا بیشتر به هیجان میآورد زیرا باز كردن این موارد، چالش برانگیزتر است تا آنچه كه شما میتوانید از تاریخ بهدست آورید و آنچه كه ممكن است از یك حافظه معیوب و سایر موارد، بهدست آید.»
«ولز» احساس كرد كه این سخنرانی، دانشجویان را با سلیقههای مختلف، گردهم آورد.
«ولز» نوشت: «من، به عنوان كسی كه در پایان نامهام روی اسناد قرن هفدهم امپراتوری انگلیس، درباره فهم كامل تری از یك زمینه تاریخی جدید، و منابع مورد نیاز دانشگاهی متفاوت برای این بخش از تاریخ، كار كردم، این سخنرانی را جذاب یافتم.»
«ولز» نوشت: «امیدوارم دانشجویان هم درباره تاریخ بخش آفریقای غربی، و هم به طور كلی درباره كار مورخان، چیزهایی را یاد بگیرند. من معتقدم كه این نوع از گفتگو، خیلی عالی است، زیرا هم آنهایی را كه به این موضوع و مطالعات گسترده در آن، علاقهمندند، و هم گروههایی را كه میتوانند از یكدیگر یاد بگیرند!، جذب میكند.»
«تاگیرا» تأكید كرد كه تاریخ شفاهی، این پتانسیل را دارد كه یك جنبه اجتماعی را به پژوهش، وارد كرده و تصویری روشن و متفاوت را از گذشته، ترسیم نماید.
«تاگیرا گفت»: «من معتقدم كه این امر از طریق تاریخ اجتماعی، به عنوان یك مؤلفه مهم از این حوزه گسترده، حاصل میشود، زیرا شما با مردمی گفتگو میكنید كه خاطراتی از یك دوره بهخصوص دارند. این موضوع واقعاً چالش برانگیز است، اما در عین حال، منظر جدیدی از زندگی كه بعضی مواقع، اسناد نمیتوانند به آن دست یابند، را فراهم میكند. شما داستانهایی را از مردم فراهم میكنید و آنچه كه من دوست دارم: همین داستانها است.»