یلدای ایرانی: اسطوره ها، آیین ها و کارکردها
به مناسبت فرارسیدن هفته پژوهش، هفتمین نشست تخصصی گروه پژوهش های اسلام شناسی و ایران شناسی در سال 93 با عنوان "یلدای ایرانی: اسطوره ها، آیین ها و کارکردها" با حضور فرید قاسملو و محمد جعفر قنواتی در اندیشگاه فرهنگی کتابخانه ملی برگزار شد.
دکترفرید قاسملوعضو ﮔﺮوه ﺗﺎرﻳﺦ ﻋﻠﻢ ﺑﻨﻴﺎد داﺋﺮه اﻟﻤﻌﺎرف اﺳﻼﻣﻲ دراین نشست ضمن تجلیل از سید حسن تقیزاده که مطالعات گاه شماری جهان، وامدار اوست گفت: در ایران سه نوع تقویم رایج است؛ تقویم ملی، تقویم مذهبی و تقویم مردمی. تقویم شمسی تقویم رسمی ایرانیان است و باید با افتخار عنوان کرد که این تقویم یکی از دقیقترین تقویمهای جهان است که بیش از یک هزار سال قدمت دارد. تقویم هجری قمری نیز یکی از تقویمهایی است که درکشور ما برای انجام مراسم دینی مورد استفاده قرار میگیرد و تقویم قمری با اینکه در میان مسلمانان کاربرد دارد اما از الکنترین تقویمهای جهان است.
قاسملو با بیان این مطلب که تقویم عامیانه ایرانی از اعتدال ربیع آغاز میشود، گفت: اگر ما بتوانیم طول یک سال را و یا حتی یک دوره بزرگتر از یک سال را با در نظر گرفتن موقیعتهای تقویمی خاص پیمایش کنیم میبینیم در یک سال چه موقیعیتهایی از نظرتقویم به وجود میآید که حائز اهمیت است. سپس با اشاره به تقویم عامیانه درایران گفت: تقویم عامیانه برای بررسی جامعهشناسی و مردمشناسی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این تقویم براساس آداب و شعائر رفتار انسانی درجوامع پدید میآید و در تقویم عامیانه ایران روزهایی چون نوروز، شب چله، جشن سده، چهارشنبه سوری، سیزده بدر دارای اهمیت هستند.
وی افزود: با بررسی این موارد میبینیم که همه این موارد پنج گانه رایج در تقویم عامیانه خصلتها و کارکردها و تعاریف اسطورهای نیز دارند. حال بحثی که پیش میآید این است که در این موارد، اولویت رفتاری مردمان باستان چه بوده است. یعنی یک موقیعت اسطورهای بر یک رخداد فیزیکی (لحظهای یا تقویمی) منطبق شده، یا یک رخداد فیزیکی یا لحظهای یا تقویمی دچار تعاریف اسطورهای و کارکردهای اسطورهای شده است که به نظر میرسد این مفهوم دوم اتفاق افتاده است.
قاسملو گفت: هریک ازاین روزها وشبهای خاص براساس لحظهای خاص درطول سال شمسی به وجود آمدهاند که مبادی فیزیکی خاصی دارند. براساس تعبیر کوپرنیکی از شناخت جهان که خورشید را مرکز قرار داد و اعلام کرد که زمین در مداری بیضوی به دور خورشید میچرخد جاذبه سایر سیارهها درسرعت چرخش زمین به دور خورشید تاثیر میگذارند و از این رو همواره یک سال شمسی به صورت کامل ۳۶۵ روز و پنج ساعت و ۴۸ دقیقه نخواهد بود و تغییراتی در این عدد بوجود میآید. براساس این تغییرات محاسبه لحظه تحوبل سال ایرانی از دشوارترین محاسبات فیزیک به شمار میرود.
او با اشاره به شب چله به عنوان طولانیترین شب سال و انقلاب تابستانی به عنوان طولانیترین روز سال، گفت: براساس اسناد موجود، مباحث تقویمی شامل نوروز، شب چله و جشن سده در میان ایرانی ها از قدمتی سه هزار سال پیش از میلاد حضرت مسیح (ع) برخوردار بوده است. براساس تحقیقات موجود تقویم عامیانه ایران قدمتی بسیار طولانی دارد و از این تقویم همچنان برای آبیاری مزارع کشاورزی استفاده میکنند.
قاسملو با اشاره به چلّه درتقویم عامیانه ایرانی گفت: دو موقعیت گاهشمارانه درطول یک سال خورشیدى با کارکردهاى فرهنگ عامه، یکى درآغاز تابستان (تیرماه) و دیگرى در آغاز زمستان (دى ماه)، هریک متشکل از دو بخش بزرگ (چهل روز) و کوچک (بیست روز) است.
او افزود: استفاده از دو چلّه در تقسیم سال، با در نظر گرفتن اجزاى هر چلّه و دیگر اجزاى گاهشمارانه پس از آنها، مربوط به نوعى نظام زمانسنجى مردمى است که با هیچیک از انواع گاهشماری هاى رایج در ایران، چه در دوران باستان و چه در دوران معاصر، تطبیق نمیکند.
به گفته قاسملو؛ دراین نظامِ گاهشمارى، مهمترین نکته قرار گرفتن موقعیت هاى گاهشمارانه درموقعیت نجومى خود، براساس حرکت خورشید در دائرةالبروج است و بر این اساس الزامآ نباید سال به بخش هاى دقیق یا حتى کامل تقسیم شود؛ ازاینرو، در نظام گاهشمارى مبتنى بر چلّه بهسختى میتوان گزارش کاملى از پوشش تمامى روزهاى سال به دست آورد.
او افزود: نظام گاهشمارى مبتنى بر چلّه و اجزاى آن شامل اهمن و بهمن، چارچار و مانند آن مجموعه سه ماهیت اسطورهاى، گاهشمارانه و فرهنگ عامه است. از دید اسطورهاى، چلّه و مهمترین تظاهر آیینى آن در دوران گذشته، یعنى سده یا جشن سده، آیین هایى براى تقدیس خورشید بودهاند. از دیدگاه گاهشمارى و ستارهشناسى، محاسبه زمانِ شدتِ گرما یا سرما مهمترین عامل در تعیین هنگام فرا رسیدن چلّهها بوده است. ازاین منظر، اگرچه در نخستین متون ستاره شناسى دوره اسلامى گزارش دقیقى از این مواضع وجود دارد.
قاسملو با بیان این مطلب که با توجه به اهمیت چله درتقویم عامیانه اما چله در متون نجومی جایگاهی نداشته گفت: اگرچه موضع حداکثر گرما و سرما در نیمکره شمالى تبیین شده، که با هنگام چلّه زمستان و چلّه تابستان قابل تطبیق است، اما به هنگام آغاز چلّهها هیچ اشارهاى وجود ندارد.
او گفت: در فرهنگ عامه پشت سرگذاشتن چلّهها و از آن میان چلّه زمستان بهعنوان سختترین هنگام سال (آغاز آن شب چلّه نامیده میشود)، با آداب خاصى همراه است. بنا به گزارش کراسنوولسکا وجود دو چلّه درهر سال، احتمالا تحت تأثیر تقسیم سال به دو بخش گرم و سرد بهوسیله هندوایرانیان و در عصر ودایى هند حدود ۱۵۰۰ پیش از میلاد بوده است.
وی افزود: با توجه به اهمیت زمستان بین مردم براى مواجهه با سرماى سخت و زنده ماندن، بخش زمستانى این نظام گاهشمارى بسیار بیشتر از بخش تابستانى آن در بین مردم محفوظ مانده و چلّه تابستان در درجه دوم اهمیت قرار گرفته است. چلّه زمستان از اول دى (در تقویم کنونى ایران) آغاز میشود و تا دهمین روزِ بهمنماه ادامه دارد. بهاین ایام چلّه بزرگ میگویند. از دهم بهمن تا پایان این ماه چلّه کوچک بوده است. درباره چلّه تابستان تنها به ذکر این اکتفا کردهاند که از اول ماه سرطان (تیر) آغاز می شود. دراین نظام گاهشمارى، چلّه زمستان به همراه چند موقعیت دیگر شامل سده، چارچار، سرما پیرزن عملا تمامى فصل زمستان را میپوشاند، اما به سختى میتوان چنین پوششى را براى دیگر فصول یا حتى فصل تابستان به لحاظ قرار داشتن چلّه تابستان در آن یافت. چلّه زمستان از اول دى آغاز میشود که شب قبل از آن، شب چلّه، واجد آیین هاى بسیارى در ایران است. چلّه بزرگ تا دهم بهمن به طول میانجامد که پایان آن با جشن سده گرامى داشته میشود.
قاسملو درباره چهارچهار گفت: دوره برخورد چلّههاى بزرگ و کوچک بهعبارت دیگر، روزهاى پایانى چلّه بزرگ و روزهاى نخستین چلّه کوچک چارچار نامیده میشود که احتمالا مخفف چهارچهاربوده و منظور از آن چهار روز پایانى چلّه بزرگ و چهار روز اول چلّه کوچک است.
او افزود: پایان چلّه کوچک اول اسفند را روز جشن مادرِ زمین دانسته است. از پایان چلّه کوچک تا هنگام نوروز در بخش هاى مختلف ایران دورههاى زمانى گوناگونى وجود دارد که فصل مشترک همه آنها پر کردن روزهاى باقى مانده بین اسفند تا حوالى نوروز است. از جمله این دورههاى زمانى، سرما پیرزن یا چلّه پیرزن در یک دوره هفت روزه است. براساس یک داستان، اهمن و بهمن فرزندان سرما پیرزن هستند. اهمن فقط چهل روز پس از آغاز زمستان و بهمن فقط بیست روز زندگى کرد.
قاسملو درپایان سخنانش گفت: درگذشته هریک از شب هاى آغاز چلّه بزرگ و کوچک آداب خاص خود را داشته، اما امروزه در ایران تمامى این آداب حول شب آغاز چلّه بزرگ (شب چلّه) متمرکز است. این آداب با کمابیش تفاوتى در سراسر ایران انجام میشده است.
در ادامه محمد جعفر قنواتی سخنران دیگر این جلسه، ابراز داشت: هنوز در برخی از مناطق ایران از جمله استان مرکزی، اراک، محلات و برخی روستاهای استان خوزستان همزمان با چله تابستان جشن میگیرند. از جمله جشنهایی که به مناسبت چله تابستان برگزار میشود جشن خرما پزان است.
او گفت: گاه شماری عامیانه ویژگیهای خاص خودش را دارد و با توجه به اینکه مردم ایران کشاورز و دامپرور بودهاند در زمستان بیکار بودند و مجبور نبودند که برخلاف سایر فصلهای سال صبح زود از خواب بیدار شوند ازاین رو شبها تا دیر وقت بیدار بودند و برای همین در فصل زمستان سنت قصه گویی رواج داشته است و در تابستان از قصه گویی خبری نبوده است.
این پژوهشگر فرهنگ مردم گفت: در فاصله شب چله تا چله کوچک در برخی از نقاط ایران جشن برگزار میشده است و در برخی مناطق نیز جشنهای زمستانی با نوروز به پایان میرسیده است.
به گفته قنواتی هر جشن آیین و آداب وغذای خاص خودش را داشته است ولی یکی از ویژگی های این جشنها، اجتماع افراد مختلف در کنار هم بوده و برگزاری مراسم دعا بوده است.
او افزود: درشب چله نیز درهر یک ازمناطق ایران مراسم خاصی برگزار میشده و خوردن میوهها و تنقلات خاصی در این شب رواج داشته است. مثلا انار و هندوانه از میوههای اصلی شب یلدا در مناطق مختلف ایران بودهاند. در بیشتر مناطق ایران چون شب چله از جشنهای قدیمی ایرانی محسوب میشود، مردم خانه تکانی میکردند و همچون نوروز در شب چله به یکدیگر هدیه میدادند. اما امروزه در این شب تنها به دخترانی که نامزد کردهاند و قرار است به خانه بخت بروند از سوی خانواده داماد هدایائی شامل طبقهای میوه و خشکبار و پارچه تحت عنوان شب چلهای داده می شود. البته در این شب از سوی خانواده دختر نوعروس هم هدایایی به وی داده میشود.
این پژوهشگرفرهنگ عامیانه افزود: یکی از هدایای مرسوم در شب چهله، چراغ روشن بوده است در واقع با هدیه دادن چراغ به تولد دوباره خورشید کمک میکردند.
قنواتی با اشاره به کاربرد کلمه یلدا به جای شب چله گفت: با اینکه یلدا کلمهای فارسی و قدیمی است و در ادبیات ما بسیار به کار رفته اما در تحقیقاتی که انجام دادهام از ۱۰ سال پیش به این طرف که از این کلمه در برخی از مناطق به جای شب چله استفاده میکنند.
او افزود: در فرهنگ ایرانی در شب چله، آئین بخت گشایی و همچنین آتش بازی نیز انجام میشده و در برخی مناطق به مناسبت شب یلدا سبزه نیز میگذاشتند. همچنین در این شب آیین باران نیز برگزار میکردند.
قنواتی در پایان سخنانش گفت: مردم بعضی از مناطق ایران شب چله را نحس دانسته از این رو تا صبح بیدار میمانند و آتش میافروختند و چراغهای خانه را تا صبح روشن نگاه میداشتند. هم اكنون نیز در برخی از نقاط ایران همچنان تا صبح یک چراغ را روشن نگاه میدارند.